۱۲ پاسخ

خدا بهت صبر بده

از ما هم همینه. همیشه یکیشو جلو چشمم نگه میدارم. بزرگه نمیذاره کوچیکه بخوابه. وقتی کوچیکه رو بغل میکنم بزرگه هم بغل میخواد 🥴
بعضی وقتام مثل ما بزرگترا میره باهاش حرف میزنه میخواد بخندونه. اخرش یه چک میزنه پا میشه.

ببین نمیشه کاری کرد اگه تخت داره نورادتون بزارش رو تخت اگه کاری انجام میخایین بدین بعد که تمام شد بیارین پسش خودتون

اصلا تنهاشون نذار

سلام عزیزم این مرحله یکم سخته همه اونایی ک بچه با فاصله سنی کم دارن درک میکنن چون کم و بیش باهاش درگیرن
پسر منم تقریبا اینجوریه بیشتر وقتی دخترم رو میذارم پیش باباش هی کرم میریزه و ب بهانه بازی اذیتش میکنه ولی باید بی توجهی کنی اگ میتونی کلاسی جایی بذارش یکم سرگرم بشه همه توجه تون رو بدین ب بزرگه اصلا قربون صدقه و اینا کوچیکه تعطیل
مدام بگو آجی بزرگ بشه باهم میرین بازی میرین مدرسه باهمدیگه میرین خوراکی میخرین از مغازه مثلا کارایی ک دخترت دوس داره بگو ک آجیش انجام میده براش بزرگ بشه مثلا من ب پسرم میگفتم آجی بهت کمک میکنه اسباب بازی هاتو جمع کنی ک خسته نشی چون همیشه میگه خسته میشم تنهایی

من که هر کاری کردم نشد فقط تنهاش نزار پسرم الان داداششو میزنه

براش قصه بخون تو قصه داستان خودشونو بگو و بگو که خیلی کوچولوعه و خواهر برادرش ازش مراقبت میکردن و ...
اصلا حساس نشو ..به توجه و بغل بیشتر احتیاج داره همین🥺

منم این چالش رو گذروندم باید همه توجهت به بزرگه باشه

پس اگه هر راهی رفتی یه تنبیه خیلی کوچیک براش در نظر بگیر مثلا خوراکی مورد علاقشو بهش نده

اول یا محبت و دوستی
بعد کمی جدی تر
باید بدونه حق زدن نداره
هرچند بچست
ولی بچه های الان خیلی متفاوتن

ی جیزی ک دوست دارع از طرف دختر کوچیکت بگیر ب دختر بزرگت بده بگو اینو ابجیت برات خریدههه

آخ قلبمممممم 🥹♥️

سوال های مرتبط