نمیدونم ولی شاید همسرت به همینکه شاید بااومدن ی بچه حال تو رو بهتر کنه و بتونه تنهایی ها و افکار و آمال و... رو کامل کنه موافقت کرده و به گفته شما بین شما و همون هورمون،هورمون کوچولو رو انتخاب کرده..
و حالا و بیشتر بعدها متوجه میشی چه کمک بزرگی بوده..
و تو رو از قبل محکم تر و مصمم تر و ثابت قدم میکنه تو زندگی..
چون تقسیم شده ای و نمیتونی به تنهایی تصمیم بگیری..
به گذشته ای که گذشت فکر نکن..
به آینده ای که نیومده فکر نکن..
درحال زندگی کن..
زندگی همین لحظه است..
دقیقا همین لحظه..
پس بیشتر ازقبل مراقب خودت باش و عاشق خودت باش نه دخترت نه همسرت نه مادرت و.. فقط خودت..
چرا که این تویی که سرزندگی،خوشی،عشق و حیات رو تو شاهرگها و مویرگ های این زندگی به جریان درمیاری..
پس سالم و خوب زندگی کن..فقط کافیه بخای
واییی دیدمش اول گفتم باز حامله ای دستام یخ شد خخخخ
عزیزمممم من تو حاملگیم چندبار میگفتم ای کاش باردار نمیشدم جدا میشدم ولی همین نورا چنان عمقی و عشقی به رابطه ما داد
وقتی نورا دعوا میکردیم آشفته و بی قرار بود وقتی آروم بودیم و میخندیدیم حالش خوب بود
و ما تصمیم گرفتیم بخاطر نورا ام که شده از خیلی چیزا چشم پوشی کنیم و باهم خوب باشیم
خداروشکر کن عزیزم هم خودت سالمی و هم دختر گلت ایشالله روز به روز کنار دخترت حالت بهتر و بهتر میشه به اون اتفاقاتم فکر نکنم مردا همشون همینن
همشون همینن فقط بچه براشون مهمه
یعنی چی بچه رو نگه داری حالت بد میشه؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.