تو بیمارستان وقتی بچه رو برداشتن هیچی صدا دخترم در نیومد گریه نمیکرد اخه من دیده بودم چندتا گریه بلند میکنن بچه ها موقعه دنیا اومدن بد من نگران شدم همش میگفتم چرا بچم صداش نیومد کجاس حالش خوبه دور از جون فکر میکردم چیزیش شده تا اوردنش گذاشتن بغلم دیدمم چشاش بازه نگاه میکنه فقط اونجا گفتم خدایا شکرت چه بچه ارومی 🥲 ولی تصورات اشتباه بود یه بچه کاملا نا ارومه یه گریه هایی الان می‌کنه بی دلیل انگار یه چوب دارم تو خونه همش میزنمش

اخرشو باحال گفتی🤣🤣
شیر خودتو میخوره؟
اگه اره نفاخ اصلاااا نخور
پستونکم بده بهش صداهای سفید براش بزار عالیه ینی

من هم تو بیمارستان واسه مظلومیت پسرم گریه میکردم 🤣🤣🤣 الان واسه مظلومیت خودم🤣🤣🤣

وای مث بچه مننننن

دقیقاً پسر من موقع بدنیا اومدنش گریه نکرد من خیلی ترسیده بودم همش میگفتم الان بچمو میبرن NICU
لحظه ای آوردن صورتشو چسبوندن به‌صورتم تا آخر دنیا یادم نمیره چه عطری چه گرمایی چقد نرم بود خدایا اصلا توصیف کردنی نیست
اصلا گریه نکرد ولی الان تو چشمام نگاه میکنه جیغ میزنه پدرسوخته یجوری گریه میکنه انگار کتکش زدن😂

بخاطر کولیکشه؟

بچه ی من توی اتاق عمل جوری جیغ میکشید که انگار بچه ی ده ساله داره داد میزنه جوریکه دکترم می‌گفت خدا بهت رحم کنه .
واین شروعی بود برای دادهای شبانه اش .
وب بعد از دوماهگی آروم شد انگار ی کولیک و رفلاکس برای خودشم آروم تر شده .

وای مثل لیا 🫠🤌🏼

وای چه خنده دار چقدر خوب این تاپیکو خوندم همش به خودم گفتم گریه نکنه چیکار کنم