۱۱ پاسخ

به چت جی بی تی بگو راهکار میده .

همسرت کجاسو

همه اینا که میگی ازسر بی مخبتی وندیدن عاطفه ازسمت همسره منم همچین شرایطاایی داشتم مثل تو حتی قبل ازبچه دارشدن بااین تفاوت که شوعره من سرد بود واسه رابطه همیسه

زنگ بزن ۱۲۳ شماره رایگان داره. هر هفته سر ساعت خاصی بهت وقت میده. من شوهرم قبلا چندین بار زنگ زده بهشون

همه اینا ب خاطر بی محبتیایی ک دیدیم توروخدا مامانا قوی باشید ازاین حالو وضع بیاید بیرون این بچه ها به خواست ما اومدن ما باید مراقبشون باشیم خودمون ک میتونیم خودمونو دوست داشته باشیم وقت بزاریم واسه خودمون روحمون درمان کنیم تا بچمونم کنارمون آروم باشه هیچکس دلسوزتر از مادر ب بچه ک نیست خدابزرگه اینجوری نمیمونه من ک خودم انگار سر شدم ازشوهرم هرچی میبینم انگار مهم نیست دیگه

عزیزم من همین حالتا رو داشتم اصلا زندگی نمیکردم همش یه استرسی داشتم فک میکردم میخوام بمیرم
یه یک ماهی میشه از همین برنامه با دکتر صحبت کردم دارو داد بهم خیلی بهتر شدم

کسی باعث این حالت شده؟

عزیزم من یک بار مشاوره گرفتم خوب بود راضی بودم

منم دقیقا عین خودتم تنها و بدون هم صحبت یه دفه انقد دلشوره وتپش قلب میگیرم ک نگو شوهرمم اصن منو سر ادم حساب نمیکنه فقط بچه هاشو میخاد فقط میگ ب ابنا برس سرم دادمیزنه بخاطر بچه واس خودش میره حموم ارایشگاه نمیگه توام ادمی غداشو قشنگ میخوره بخدا اصلا خواب ندارم دوسه روز انقد معده درد داشتم بخدا زمینو چنگ میزدم گریه میکروم بعد نمیگه چته میگه همه سه چارتا بچه دارن سرکارمیرن کارخونه داشتم میمردم خداشاهده با این وجود پا میشدم غدا بپز کارارو با بدبختی وگریه میکردم یه دفه نگف کمکت کنم چته خوب شدی نشدی توام تنهایی دورازخانواده نو شهر غریب بعضی روزا بخود کشی فک میکنم

منی ک مثل توام

وای منم مثل توام حتی خیلی بدتر من همش میترسم پسرمو ازدست بدم رسما روانی شدم کاش خودم بمیرم

سوال های مرتبط

مامان شاهان🧿🫅🧿 مامان شاهان🧿🫅🧿 ۱۶ ماهگی
مامان پسرم کیان💙⁦🧿 مامان پسرم کیان💙⁦🧿 ۱۵ ماهگی
سلام‌. در عصبانی ترین حالت ممکنم..یه جمله از مادرشوهرم شنیدم که هرچی تا حالا دوسش داشتم و براش احترام قائل بودم، از چشمم افتاد. قضیه از این قراره که امروز ساعت سه پسرم نوبت آتلیه داشت واسه عکسای یکسالگی. ولی خواب بود پسرم من پیام دادم به عکاس گفتم پسرم خوابه نیم ساعت دیرتر میایم. اونم گفت باشه فقط دیرتر نشه. مجبور شدم تو خواب لباس پسرمو بپوشم و بیدارش کنم. پسرم خیلی گریه کرد بدخواب شد بیچاره. حالا مادرشوهرم تو این گیر و دار میاد بهم میگه دلت اومد بیدارش کنی؟؟ گفتم دلم نمیاد ولی وقتی قول دادم نوبت گرفتم چیکار کنم؟ تازه نیم ساعتم به تاخیر انداختم چون خواب بود. بعد پسرمو بغل کرد بهش گفت مادرت الکی میگه دوستت داره. اگه دوست داشت بیدارت نمی‌کرد. خییییلی با این جملش بهم ریختم. بماند که رفتیم آتلیه و پسرم اینقدر گریه کرد از بغلم جدا نمیشد آخرشم حتی یه عکس تکی نگرفت. فقط تو بغلم عکس گرفت.حتی بغل باباشم‌نمیره. در کل خییییلی داغونم امروز 🥲🥲🥲
مامان ماهور مامان ماهور ۱۵ ماهگی
تجربه من از پاپ اسمیر
لطفاً مطالعه کنید دوستان عزیز
من تو این چند سالی که ازدواج کردم هیچ وقت نرفتم تست پاپ اسمیر بدم  یکی به خاطر اینکه تو مطب دکتر حریم شخصی رعایت نمیشه و چمن نفر با هم میرن داخل  هم خجالت می‌کشیدم همین که ترس داشتم از اینکه یه وقت درد داشته باشه و...
ولی خوب ،طبق گفته پزشکم که گفت باید بیای بعد از ۴۰ روز بعد از پاکی زایمان باید بیای و تست رو بدی ،متاسفانه بخاطر اینکه دست تنها بودم نشد برم نمی‌دونم شاید اینا بهونه بود بازم بخاطر ترس و ...
ولی خب بعد از یکسال تصمیم گرفتم برم بخاطر سلامتی خودم و اینکه من باید مراقبت کنم از خودم بخاطر اینکه باید مواظب فرشته کوچولوم باشم
بلاخره رفتم تست رو دادم ،این نکته رو بگم من همیشه بهداشت رو رعایت میکنم و بدون هیچ علائمی رفتم و خب چیزی که نباید بود من هم عفونت داشتم و هم زخم دهانه رحم ،که من کلا ازش بی اطلاع بودم .بگذریم الان دارم دارم مصرف میکنم
این پیام رو اینجا گذاشتم که بگم لطفاً اگر مثل من هستین برید تست رو بدید هیچ ترسی نداره من واقعا پشیمونم چرا زودتر نرفتم .برید که مثل من عفونت خاموش نداشته باشید .
انشالله که همیشه سالم و سلامت باشید 🌹
.