جدیدا کلا از تنهایی بیرون رفتن انگار ترس و دلهره دارم،مخصوصا که بخوام با نورا تنهابرم بیرون،حتی وقتایی ک با همسرمم بخوام برم اولش میرم حاضرمیشم کلی خوشحال و ذوق زده ولی موقع آماده شدن هی تو دلم میگم برم نرم آخرم دو دل میشم میگم نمیریم،🥲
چراخهههه
قبلنا خیلی تنهایی میرفتم بیرون و زود تصمیم میگرفتم ولی الان سر کوچکترین مسئله باید کلی فکر کنم بخوام برم خونه مامانم (من خودم تهرانم مادرم اینا ملارد)دو سه روز با خودم کلنجار میرم ک برم نرم چیکارکنم.
از دیشب تصمیم گرفتم امروز با نورا بدم تره بار یکم خرید کنم بیشتر بخاطر اینکه نورا با جمعیت اشنا بشه و نترسه.
الان دو دل شدم.🥺🥺
چرا باید اینجوری باشم اصلا خوشم نمیاد این اخلاقم
الان ک هواگرمه میگم ببرمش بیرون ولی نمیتونم،خیلی کم پیش میاد ار خونه بزنم بیرون.😞😞😞😞

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط