۵ پاسخ

اوف پس باید بری مدرسه ی ابتدایی بفهمی ما چی میکشبم ۴۰ تا دانش اموز هرکدوم حداقل روزی ۲۰ بار میگن خانوم🫠

من یه پسر هشت ساله و یه دختر یک سال و نیم دارم
یعنی از وقتی بیدار میشن پسرم داره جیغ آبجیشو درمیاره تا وقتی بخوابن
دخترم جیغغغغغغ به قول شما یه سره هم داره میگه مامان مامان
باورت میشه شبا که میخوابن همچنان تو گوشم صداشون پیچیده
الهی تنشون سالم باشه

واقعا من میگم میخوام چند ساعت ازش دور باشم نبینم نشنوم. مامانمم نمیتونه نگهش داره اذیت میکنه من خودم معذبم بذارمش پیش مامانم

همه چیز بچه داری دنگ و فنگه

اوووف نگو بخدا منم دگ رد دادم بچه داری ااعصاب فولادی کیخاد

سوال های مرتبط

مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۱ سالگی
سلام . امروز یعنی هجده ماه و دوازده روزگی پسرم ، واکسن شو زدیم . قرار بود نزنم یا بعد از عید این کار رو انجام بدم . اما با راهنمایی مادرم و بعضی دوستان ، فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که این کار رو انجام بدم . چون این مدت خیلی میترسیدم و مضطرب بودم . باید با ترسم مواجه میشدم تا برطرف بشه و راحت بشم ‌. از طرفی به نفع بچه ام هست . چون واکسینه میشه و این خوبه . موقع تزریق خیلی ناراحت شدم چون بچه ام ترسیده بود خیلی گریه کرد . البته تقصیر کارمند بهداشت هم بود . چون خیلی کند بود و دست دست میکرد . به قول معروف فس فسو بود . باید سریع تر انجام میداد ، وسطش یه دور رفت از همکارش سوال پرسید ، حرفه ای نبود . متاسفم برای هر کسی که استخدامش کرده بود . چون دو تا آمپول هست یکی بازو یکی ران و یک قطره هم هست . سه مرحله داره . اینم هی طولش میداد ، اون لحظه کظم غیظ کردم اما دوست دارم بعدا برم و حسابی دعواش کنم از خجالتش در بیام . جالب این جا بود بقیه کارمندا میگفتن عیب نداره بچه گریه کنه زمان قدیم گریه بچه برای والدین مهم نبود ! مثل اینکه بچه اولته ( انگار بچه های بعدی مهم و عزیز نیستن به نظر اینا ! ) یعنی شما ببین سطح شعور کارمند های بهداشت رو ! پاره تن و بند جگر خودشون که نیست . انسانیت درست و حسابی هم ندارن که همه بچه ها رو دوست داشته باشند . خلاصه تموم شد ، بچه ام یکسره منو صدا میکرد . بغلش کردم و اومدیم بیرون . خیلی ازش مراقبت کردم و ادامه میدم تا کاملا حالش خوب بشه ان شاالله . خدا رو شکر به خیر گذشت . ترس نداشت .