ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
۲.توجه:
گاهی هم ممکنه توجه نکنی مثلا یکی فحش داده و شما توجه نکردید و رد شدید
۳.تعبیر و تفسیر(خیلی مهمه)
همه ی ما یک تعبیری از اتفاقات داریم مثلا بچه ظرف رو شکسته میتونه از چند نظر به این قضیه نگاه کنه وقتی چند نوع میتونه فکر کنه واکنشش هم متفاوته
من میتونم فکر کنم این بچه داره من رو اذیت میکنه میتونم فکر کنم این بچه بلد نیست این کار رو انجام بده
پس اساس اون رفتار من متفاوت میشه
و آخرین مرحله واکنش:
حالا یا میزنی بچه رو یا سرش داد میزنیم یا گفتگو میکنی یا از موقعیت دورش میکنی
و اینکه مهمیش این هست که تمرکز رو سه تای اول داریم محرک،توجه و تعبیر و تفسیر
مثلا کسی که سیگار می‌کشیده حالا هی خودش رو بزاره وسط کسایی که سیگار می‌کشیدن چون دوباره براش محرک ایجاد میشه
چون خیلی وقتا از محرک پیشگیری میکنیم و خیلی وقتا توجه نمی‌کنیم و رد میشیم
یعنی اگر خشمتون رو میخواید کنترل کنید باید روی این ۳ تا تمرکز کنید
همش خیلی ها در مورد واکنش صحبت میکنن چون وقتی اون ۳ تارو درست کنی ممکنه اصلا به واکنش بد نرسه و روزی صدبار عصباني بشیم و داد بزنیم که فرداش دیگه نمیتونیم کنترلش کنیم

۴ پاسخ

الهام جانم،مثل همیشه عالی.
ممنون از وقتی که میذاری

🩷👍👍👍

ممنونم بیزحمت اگه میتونی یک بحث رو پشت سر هم بزار 🙏

مرسی عزیزم از راهنماییت

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
خب حالا ما میایم محرک هارو پیدا می‌کنیم محرک ها برای اینه که نداریم بچه عصبانی بشه نه اینکه به بچم همش بگم باشه هرچی تو بگی و همه چیز رو بهش بدم که عصبانی نشه نه
محرک ها مثل همین ها که گفته شد
ما به محرک ها توجه میکنیم و توجه نمی‌کنیم
حالا به محرک ها توجه نمی‌کنیم مثلا یک نفر هست خیلی من رو ناراحت میکنه میتونیم کمتر ببینیمش یا اینکه اگر دیدیمش خودمون رو با یه چیزی سرگرم کنیم و اگر چیزی هم گفت میریم سراغ بحث تعبیر و تفسیر که گفته شد بهتون
برای اینکه اون خشم سنگینه نیاد
باورهای غلط بنیادین :
این باور های غلط هست که صبح تا شب داره مارو عصبانی میکنه
(جهان طبق انتظار من باشد )بچه من نباید اصلا کار بدی انجام بده
چنین چیزی در جهان وجود نداره که همه چیز طبق خواسته ما پیش برود و همه چیز قابل پیش بینی باشد و فقط خوبی اتفاق بیافتد جهان به این شکل نیست
من اگر مامان خوبی بودم بچم الان فحش نمی‌داد
یا اگر مامان خوبی بودم بچم راحت‌تر ازم جدا میشد
اگر فلان مشکل رو داره ممکنه مثل عموش بشه
بچه یه سری جاها تحرک زیاد داره ولی بجاش همون اول میگن این مشکل رو داره پس مثل اون میشه بعد حالتون بد میشه میگید حالا من چیکار کنم بعد از استرس زیاد رفتارتون کلا با بچه اشتباه میشه
دیگران نگاهم میکنن حتما بچه آن ها خوب هست و بچه من بد
مثلا بچه شما گریه می‌کند
هر بچه ای یه سری مسائل رو داره و شما مسائل کامل اون بچه رو نمیبینید
اون هم یک انسانه و ما باید روی مسائل بچه خودمون تمرکز کنیم که حلش کنیم و نمیشه بگی بچه کلا نباید مشکل داشته باشه چنین چیزی نیست
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک احساس مدیریت خشم
(سلام بچه ها ببخشید ولی واقعا من نمیتونم پشت هم هی بنویسم برا همین بینش وقفه میوفته و بازم میگم این یک وبینار یک ساعت و نیمی هست مطالبش به هم مرتبطه برا همین هروقت مطلب میزارم بخونید که هروقت مطلب بعدی رو میزارم کامل متوجه بشید)
وقتی اون ۳ تا محرک و تعبیر و تفسیر و توجه رو درست کنی ممکنه اصلا به واکنش نرسه
و روزی صدبار عصبانی بشیم و داد بزنیم که فرداش دیگه نمیتونیم کنترلش کنیم و آخر این راه بچه رو میزنن
مثلا مادری اومده تعریف کرده بچش بستنی رو گذاشته تو مایکروفر کنترل تلویزیون رو تو ماکروفر گذاشته یا پلاستیک کرده تو سوراخ جارو برقی که جارو برقی سوخته یا گچ دیوار رو سوراخ کرده ببینه پشتش چیه و گفته این بچه داره اذیتم میکنه و خیلی بچه بدیه و قابل تحمل نیست و وقتی به روانشناس مراجعه کردن و بررسی کردن و تست آیکیو گرفتن ازش فهمیدن بچه کنجکاوی بسیار زیاد داره و این بچه کارهایی که میکنه از هوششه
و بچه داره برای خودش آزمایش درست میکنه و شروع کردن به انجام دادن روش های دیگری که کمتر این بچه بقیه رو اذیت کنه و این بچه چون آیکیو بسیار بالایی داره همش دوست داشته برای خودش چالش درست کنه خب حالا مامانش نگاهش به بچه عوض شده و مداخلات متفاوت شد
پس خیلی مهمه چطور به اتفاقات نگاه کنی و علتش رو بفهمی
یا یه مادر دیگه گفته بچه ۱۰ ماهه اش خیلی لجبازی میکنه خب حالا چیکار میکنه هر وسیله ای مادر جمع میکنه اون هارو پرت میکنه این طرف و اون طرف یا سبد پر وسیله ای که جمع کرده رو اون وارونه میکنه و مادر گفته خیلی بده بچم از الان اینطوری رفتار میکنه
ویژگی بچه همینه از خراب کردن و پرت کردن و ریختن و پاشیدن خوشش میاد
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه مدیریت احساس خشم
باور های غلط بنیادین:
هر بچه ای یه سری مسائل رو داره شما مسائل کامل اون بچه رو نمیبینید اون هم یک انسانه
ما باید روی مسائل بچه خودمون تمرکز کنیم که حلش کنیم و نمیشه بگی بچه کلا نباید مشکل داشته باشه چنین چیزی نیست
یا میگید من دیگه فرصت ها را از دست دادم مثلا میگه بچم اون موقع که کوچیک بوده کاری نکردم براش پس دیگه نمیشه کاری کرد و این اشتباهه
و یک لیست طولانی که نیاز به تمرین و تکرار داره
وقتی این لیست رو میزارید جلوتون می‌بینید خیلی چیزها هست که الکی اعصاب خودمون رو براش خورد کردیم و خیلی راحت‌تر میتونیم با قضیه برخورد کنیم
مثلا یه بچه دوساله که هی ظرف آب رو میریزه مامانش میگه که این از قصد داره اینکار رو انجام میده لج من رو در بیاره در صورتی که این بچه داره کاوش میکنه داره آزمایش میکنه آب رو بریزه پایین میره یا بالا(😅😁)
اینجوری وقتی فکر کنه میره به بچش میگه مامان میدونم میخوای بازی کنی با آب میدونم میخوای ببینی آب کدوم طرفی میره حالا آب رو بریز تو این ظرف مثلا یا تو حیاط یا جایی ببریدش
اینطوری نه اعصاب خودش رو خورد میکنه نه بچه رو نه به دعوایی منجر میشه
عدم توجه به علت های جسمی و اتفاقات گذشته
جسمی
اتفاقات گذشته
خواب
غذا
تفریح
بازی کودک
محیط آموزشی نامناسب
تلویزیون و موبایل زیاد
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
مادر میتونه بگه بچه داره من رو اذیت میکنه یا بگه داره خودش رو رو پیدا میکنه و میخواد بگه من هستم و شروع کرده مرحله خود مختاری
عوامل جسمی در خود تنظیمی
که میره سمت محرک و میتونه همه این هارو بهم بریزه
۱.مصرف الکل:
آسیب میزنه به مغز
۲.قند خون پایین
۳.تیروئید
۴.کمبود برخی ویتامین ها:
مثلا به شدت عصبی هستی و بعد چک میکنی میبینی یه ویتامینی در بدنت کم بوده
۵.کم خونی
۶.کم خوابی
۷.کم تحرکی
احساسات صرفا به ما اطلاعات میدن
افکار ما بدن ما میاد آلارم میده قرار نیست حتما بر اساسش عمل کنیم
شما احساساتتان نیستید و شما اون احساس رو دارید و اون احساس رو تجربه میکنید
حالا میریم سراغ بحث اصلی مدیریت خشم:
۱.خودآگاهی و خشم
۲.خودتنظیمی و خشم
۳.آموزش مدیریت خشم به کودک
۴.کتاب های مناسب
خودآگاهی و خشم:
ما برای اینکه بتونیم یه احساسی رو مدیریت کنیم باید اول بشناسیمش وقتی خشم میاد چه نشونه هایی داره و تو بدنم حسش میکنم
حالا خشم یا حسادت؟
و خیلی وقتا می‌فهمیم خشم نیست و غمه
برای اینکه بشناسیمش چه اتفاقی میوفته؟
پریروز مثلا بچم نرفت جیش کنه من فکر کردم مثانش درد میگیره و مریض میشه و عصبانی شدم مضطرب شدم و بدنم گر گرفت دستام یخ کرد و قلبم شروع کرد به زدن و سرش داد زدم
یعنی داریم میبینیم که خشم اینجوری خودش تو بدنتون داره نشون میده و این احساسات و افکار داره میاد سراغتون
راه های اصلی خودآگاهی کودک از خشم:
۱.حرف
۲.بازی
۳.قصه
۴.نقاشی
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
داد زدید بارها شاید سرش خودتونو سرزنش کردید ناراحت شدید ازین قضیه
قول دادید به خودتون که دیگه تکرار نکنید ولی بازم اتفاق افتاده
و حس میکنید دست خودتون نیست و کنترلی رو این قضیه ندارید و بعدش دچار عذاب وجدان میشید و این خیلی اذیتتون میکنه
مثلا میگید انقدر خشمتون زیاده که نمیتونی حتی با روش های روانشناسی مدیریتش کنی
شاید فرزندتون خیلی می‌ترسه زیاد عصبانی میشه داد میزنه کتک میزنه همش نق میزنه دنبال یه فرصتی برای لجبازیه
بعضی خونه ها همش صدای داد و گریه و نق بچه میاد سر غذا سر خواب و..مادر هم بدتر داد میزنه و کار به پدر هم میکشه دیگه اوضاع بدتر میشه و محیط محیط پرتنشی هست
شما هم ازین مشکلات دارید؟فرزندتون هم ازین مشکلات داره ؟
ما انسان هستیم و امکان همچین اتفاقی هست
چرا در مدیریت احساسات مثل خشم ناتوان هستیم؟(این هارو یه سری توضیح داده بودم )
اصلا مدیریت هیجان رو نمیدونیم چیه حتما بهمون یاد ندادن مثلا یه سری ها میگن خب همه داد میزنن یه چیز طبیعیه
مثلا خواهر شوهرم خواهرم جاریم مادرم همه سر بچه هاشون داد میزنن
اینکه انقدر رفتارهای بد زیاده قرار نیست که این رفتارها پس درسته چون خیلی وقتا خیلی چیزها رایحه ولی صحیح نیستن چون که مادرهای دیگه هم اینطور هستن پس قرار نیست بگیم پس مادر بودن اینطوریه
الگوی درستی نداشتیم و یه سری باورهای غلط رو بهمون یاد دادن باید پس هوش هیجانی و مدیریت احساسات رو یاد بگیرید از منابع اصلی و درست
حالا این هارو آموزش دیدی چطوری عملیش کنی؟
چقد رو تا کجا این ها رو ادامه بدیم که بشه رفتار ثابتمون؟
بارها تصمیم گرفتیم نفس عمیق بکشیم نشده پس باید شروع کار رو درست کنیم و مسیر رو مشخص کنیم و براش تلاش کنیم
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه مدیریت احساس خشم:
وقتی کودک خشمگین است چه کنیم ؟
گام اول همدلی با کودک میشینیم هم قدش میشیم کنارش میمونیم و بهش میگیم مامان میدونم عصبانی هستی ولی من برای زدن شما نیستم و روش هایی که میدونم و قبلا هم کامل گفته شده رو رو انجام میدیم و کمکش میکنیم آروم بشه بغلش کنم نازش کنم یکم فضاش رو عوض کنم بعد بگیم بجای زدن من بیا موقع عصبانیت فلان کار رو انجام بدیم و شما دارید حد و مرز کارهایی که نباید انجام بشه رو بهش میگید و اینکه چطور میشه اون مسئله رو حل کرد
و حتی وقتی بچه هامون هم رو میزنن بهشون یادآوری کنیم ما برای حل مسئلمون از زدن استفاده نمی‌کنیم وقتی آرومشون کردیم حالا میگیم به نظرتون این مسئله چه راه حل هایی داره و کمکشون کنیم راه حل پیدا کنن(در این مورد قبلا توضیح کامل داده شده)اگر خیلی آشفته هستن و میرید جای دیگه ای گفتگو میکنید و مسئله رو حلش میکنید و حواستون باشه لزومی نداره مسائل رو همون لحظه و همون جا حلش کنید
و وقتی بچه ای زیاد خشمگین میشه دلایلش رو بررسی کنید که چرا بچه ی شما زیاد خشمگین میشه
آموزش مدیریت خشم به کودک :
تنفس عمیق
راه رفتن یا نشستن و دور شدن از موقعیت
آغوش دیگران(آغوش مادر)
گفتگو
دفاع صحیح از خود
تغییر نگاه به اتفاق
تمرین تنفس و مدیتیشن
والدین الگو
مامان آبان مامان آبان ۱ سالگی
مامان قشنگا سلام
من این هفته درباره رفتارهای عصبی و پرخاشگری های آبان با یه دکتر روانشناس صحبت کردم. تجربه ام رو باهاتون درمیون میذارم.
دکتر گفت با این که همه بچه‌ها این طوری نیستن ولی این رفتارها توی این سن طبیعیه، حالا دلیلش چیه؟
۱- اینا عقلشون رشد کرده و درکشون از جهان اطرف رفته بالا ولی هنوز قدرت کلامی ندارن برای همین خیلی وقتا از اینکه نمی تونن منظورشون رو برسونن عصبانی میشن.
۲- این سن شروع شناخت حس مالکیته. و بچه با والدی که بهش وابستگی بیشتری داره (که در مورد آبان، منم) هم مثل یک شی که صاحبش هست رفتار میکنه بنابراین کوچکترین کاری که این قانون مالکیت رو تهدید کنه عصبانیش میکنه. مثلا اگه شما لحظه ای بهش توجه نکنید یا با کس دیگه ای حرف بزنید یا بغلش کنید و...
۳- تو این سن کنترل دنیای اطراف برای بچه‌ها خیلی مهم میشه و اینا میفهمن که می‌تونن دنیای اطرافشون رو کنترل کنن. پس اگه اتفاقی بیوفته که حس کنن کنترلشون کم شده (مثلا به خواسته شون بی توجهی بشه) عصبانی میشن. گفت اینکه حس کنن می‌تونن روی دنیای اطراف کنترل داشته باشن به میزان اعتماد بنفسشون در بزرگسالی خیلی مرتبطه. اما این به این معنا نیست که همیشه هرکاری ازمون خواستن براشون انجام بدیم که در بزرگسالی بااعتمادبنفس باشن، چون اولا ناممکنه و دوما ناکام شدن در برآوردن خواسته‌ها بهش میفهمونه همیشه هم نمیشه هم چیز رو کنترل کرد و این یه واقعیته.
توصیه اش به منم این بود که سعی کنم بیشتر آبان رو درک کنم و کمتر عصبانی بشم. براش تا میتونم توضیح بدم که چرا نمی تونیم فلان کار رو بکنیم گفت شاید توضیح اوایل بی فایده به نظر بیاد اما در دراز مدت جواب میده.
خلاصه که صبر جمیل برای خودم و شما آرزومندم :)
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
سلام
خب میریم سراغ مدیریت احساس خشم (یک وبینار یک ساعت و نیمی هست)
همه میخوان یه خونه گرم و شاد داشته باشن ارتباط با همسر خوب باشه بچه بازی کنه به حرفش گوش کنه سر وقتش غذا بخوره و بخوابه و کمتر جیغ بزنه و اذیت کنه که این خونه جوری هست که همه دوست دارن قلبشون برای این خونه میتپه
اما خیلی ها این رو حتی یک روز هم تجربه نمیکنن داشتن این خونه غیر ممکن نیست کافیه هوش هیجانی رو یاد بگیریم در موردش کامل توضیح داده میشه ولی بدونید شما هم میتونید چنین خونه ای رو بسازید لزوما این نیست ثروت زیاد داشته باشید یا شرایطتتون ویژه باشه به اینا ارتباط نداره
اتفاقات ساده برای ما برای بچه ها هولناکه و اگر نتونن هیجاناتشون رو مدیریت کنن چقدر زندگی بهشون سخت میگذره شاید در ظاهر بگیم دوران کودکی دوران شادی هستش ولی در واقع بچه ها اذیت میشن و آسیب میبینن
مثلا اگر کسی بچت رو زد نگیم توام بزنش یا بگیم بالاخره بچه باید بتونه ار خودش دفاع کنه راه حلش این نیست راه حلش یاد دادن به بچه ها و مدیریت احساسات هست
و اینجا میاد فیلمی رو نشون میده که یه خواهر و برادر هستن که هم رو بغل میکنن و تو مدرسه توسط افراد بزرگتر کتک میخورن و زور بهشون میگن و اینکه جوری که خواهره کوچیکتر وقتی میبینه برادرش رو میخوان تو سطل زباله بندازن چشماش رو با پارچه میبنده .
ما با همه ی احساسات تو زندگی درگیر هستیم خشم غم خوشحالی و..
خب بریم سراغ خشم
شما و بچتون چه احساسی رو تجربه کردید و میکنید؟
داد زدید بارها سرش خودتونو سرزنش کردید ناراحت شدید ازین قضیه
قول داد به خودتون که دیگه تکرار نکنید ولی بازم اتفاق افتاده
مامان هلی سه قلو ها مامان هلی سه قلو ها ۱ سالگی
خیلی خب مامان های عزیزی که بچه تون همسن بچه های من هستش لطفا بخونین ❤️

وقتی من میگم دارم با بچه م تمرین میکنم جیش گفتن رو دلیل بر این نیس که شما بری به زور بچه رو از پوشک بگیری بچه شب ادراری بگیره استرس بگیره تمرکز و یادگیریش و از دست بده یا کم‌کاری کنه شما اعصابت به هم بریزه سر بچه داد بزنی یا کثیف کاری کنه کتکش بزنی

بچه ی شما توی ۱۸ ماهگی هنوز آماده از پوشک گرفتن نیس نمیدونم دختر خالم ۱۴ ماهگی گرفت دختر همسایه مون ۱۶ ماهگی گرفت منم باید بگیرم نداریم بچه ها با هم فرق دارن اون فقط به بچه ش ظلم کرده همین 👌
فقط برای راحتی خودش و جیب شوهرش به زور بچه رو از پوشک گرفته

تا روزی که بچه شما با زبون خودش جیش نگفته به زور از پوشک نگیر


هلمای من ۲ سال و نیمه بود از پوشک گرفتمش همه میگفتن شوهر کردنی شده پوشک داره ولی بچه من اذیت میشد زودتر از اون و حرف مردم ارزشی نداره 🙏


حالا بعضیا بهم گفتن من از شیر هم گرفتمش مثلا تو ذهن خودشون مسابقه میدن با بقیه😃

من ترجیح میدم تا پایان دو سال در کنار شیر حیوانی بچه ها شیر خشک رو بخورن چون شیر خشک غنی شده هستش و موادی که به شیر خشک اضافه شده تو شیر گاو یا گاومیش و یا بز وجود نداره بعد اون هم باز شیر رو ترک نمیکنیم فقط شیر خشک رو حذف میکنیم به جاش شیر حیوانی میدم
مامان عـمــاد کوچولو مامان عـمــاد کوچولو ۱۶ ماهگی
پارت اول.
خیلی تاپیکهای تکراری میبینم در‌این مورد که بچم خیلی اذیت میکنه اصلا حرف گوش نمیده،لج بازه،هرچی دعواش میکنم میگم نکن،نرو،ندو،گوش نمیده،حتی کتکشم میزنم ولی بدتر اون کارو تکرار میکنه،دوستای قشنگم،عزیزای دلم،خواهرای گلم،خداوند بچه رو به دنیا اورده که بریزه،خراب کنه،بشکنه،اصلا خدا بهش گفته که تو تا ۷ سالگی فقط بازی کن،بخور،بخواب،خراب کن،بهم بریز،داد بزن،لجبازی کن،حرف گوش نده،بچه تا ۷ سالگی همینه شما خودتونو بکشیدم با این روش بچه تغییر نمیکنه،کاملا درکتون میکنم خسته میشید،بی خوابی،کلافگی،خستگی،از صبح تا شب سروکله زدن با بچه ها با بابای بچه ها با خانواده یا مشکلات دیگه،ولی اینم بدونید که اون بچه به خواسته ی خودش بدنیا نیومده،شما اونو بدنیا اوردید،شما خواستید که اون بچه ب وجود بیادو پا بزاره تو این دنیا پس وظیفتونه،وظیفه ی مادریتونه که براش حوصله بخرج بدید براش وقت بزارید،درست تربیتش کنید،تا وقتی بزرگ شد همه بگن دستت دردنکنه چه بچه ای تربیت کردی،نه اینکه بگن این چ بچه ای که تو داری؟هرگلی بزنید سر خودتون زدید،خدا به این بچه دستور داده که وقتی غذا میخوره خودشو اطرافشو کثیف کنه،دعواش نکنید،سرش داد نزنید،این بچه غیر شماها هیچ کسو امن نمیدونن،وقتی میخواید دعواش کنید یه لحظه فقط یه لحظه یه چشمای مظلومش نگاه کنید،چطور دلتون میاد این بچه ی کوچیک رو بزنید یا سرش داد بزنید یا باهاش تند رفتار کنید؟
حالا راهکارش چیه؟
بچه ها از سن ۲ تا ۵ سالگی بشدت لجباز و یکدنده هستن که فکر میکنن با گریه و جیغ کشیدن میتونن حرفشونو پیش ببرن.