ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
خب حالا ما میایم محرک هارو پیدا می‌کنیم محرک ها برای اینه که نداریم بچه عصبانی بشه نه اینکه به بچم همش بگم باشه هرچی تو بگی و همه چیز رو بهش بدم که عصبانی نشه نه
محرک ها مثل همین ها که گفته شد
ما به محرک ها توجه میکنیم و توجه نمی‌کنیم
حالا به محرک ها توجه نمی‌کنیم مثلا یک نفر هست خیلی من رو ناراحت میکنه میتونیم کمتر ببینیمش یا اینکه اگر دیدیمش خودمون رو با یه چیزی سرگرم کنیم و اگر چیزی هم گفت میریم سراغ بحث تعبیر و تفسیر که گفته شد بهتون
برای اینکه اون خشم سنگینه نیاد
باورهای غلط بنیادین :
این باور های غلط هست که صبح تا شب داره مارو عصبانی میکنه
(جهان طبق انتظار من باشد )بچه من نباید اصلا کار بدی انجام بده
چنین چیزی در جهان وجود نداره که همه چیز طبق خواسته ما پیش برود و همه چیز قابل پیش بینی باشد و فقط خوبی اتفاق بیافتد جهان به این شکل نیست
من اگر مامان خوبی بودم بچم الان فحش نمی‌داد
یا اگر مامان خوبی بودم بچم راحت‌تر ازم جدا میشد
اگر فلان مشکل رو داره ممکنه مثل عموش بشه
بچه یه سری جاها تحرک زیاد داره ولی بجاش همون اول میگن این مشکل رو داره پس مثل اون میشه بعد حالتون بد میشه میگید حالا من چیکار کنم بعد از استرس زیاد رفتارتون کلا با بچه اشتباه میشه
دیگران نگاهم میکنن حتما بچه آن ها خوب هست و بچه من بد
مثلا بچه شما گریه می‌کند
هر بچه ای یه سری مسائل رو داره و شما مسائل کامل اون بچه رو نمیبینید
اون هم یک انسانه و ما باید روی مسائل بچه خودمون تمرکز کنیم که حلش کنیم و نمیشه بگی بچه کلا نباید مشکل داشته باشه چنین چیزی نیست

۰ پاسخ

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱۷ ماهگی
ادامه مدیریت احساس خشم
باور های غلط بنیادین:
هر بچه ای یه سری مسائل رو داره شما مسائل کامل اون بچه رو نمیبینید اون هم یک انسانه
ما باید روی مسائل بچه خودمون تمرکز کنیم که حلش کنیم و نمیشه بگی بچه کلا نباید مشکل داشته باشه چنین چیزی نیست
یا میگید من دیگه فرصت ها را از دست دادم مثلا میگه بچم اون موقع که کوچیک بوده کاری نکردم براش پس دیگه نمیشه کاری کرد و این اشتباهه
و یک لیست طولانی که نیاز به تمرین و تکرار داره
وقتی این لیست رو میزارید جلوتون می‌بینید خیلی چیزها هست که الکی اعصاب خودمون رو براش خورد کردیم و خیلی راحت‌تر میتونیم با قضیه برخورد کنیم
مثلا یه بچه دوساله که هی ظرف آب رو میریزه مامانش میگه که این از قصد داره اینکار رو انجام میده لج من رو در بیاره در صورتی که این بچه داره کاوش میکنه داره آزمایش میکنه آب رو بریزه پایین میره یا بالا(😅😁)
اینجوری وقتی فکر کنه میره به بچش میگه مامان میدونم میخوای بازی کنی با آب میدونم میخوای ببینی آب کدوم طرفی میره حالا آب رو بریز تو این ظرف مثلا یا تو حیاط یا جایی ببریدش
اینطوری نه اعصاب خودش رو خورد میکنه نه بچه رو نه به دعوایی منجر میشه
عدم توجه به علت های جسمی و اتفاقات گذشته
جسمی
اتفاقات گذشته
خواب
غذا
تفریح
بازی کودک
محیط آموزشی نامناسب
تلویزیون و موبایل زیاد
مامان مهراب مامان مهراب ۱۷ ماهگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
۲.توجه:
گاهی هم ممکنه توجه نکنی مثلا یکی فحش داده و شما توجه نکردید و رد شدید
۳.تعبیر و تفسیر(خیلی مهمه)
همه ی ما یک تعبیری از اتفاقات داریم مثلا بچه ظرف رو شکسته میتونه از چند نظر به این قضیه نگاه کنه وقتی چند نوع میتونه فکر کنه واکنشش هم متفاوته
من میتونم فکر کنم این بچه داره من رو اذیت میکنه میتونم فکر کنم این بچه بلد نیست این کار رو انجام بده
پس اساس اون رفتار من متفاوت میشه
و آخرین مرحله واکنش:
حالا یا میزنی بچه رو یا سرش داد میزنیم یا گفتگو میکنی یا از موقعیت دورش میکنی
و اینکه مهمیش این هست که تمرکز رو سه تای اول داریم محرک،توجه و تعبیر و تفسیر
مثلا کسی که سیگار می‌کشیده حالا هی خودش رو بزاره وسط کسایی که سیگار می‌کشیدن چون دوباره براش محرک ایجاد میشه
چون خیلی وقتا از محرک پیشگیری میکنیم و خیلی وقتا توجه نمی‌کنیم و رد میشیم
یعنی اگر خشمتون رو میخواید کنترل کنید باید روی این ۳ تا تمرکز کنید
همش خیلی ها در مورد واکنش صحبت میکنن چون وقتی اون ۳ تارو درست کنی ممکنه اصلا به واکنش بد نرسه و روزی صدبار عصباني بشیم و داد بزنیم که فرداش دیگه نمیتونیم کنترلش کنیم
مامان مهراب مامان مهراب ۱۷ ماهگی
ادامه تاپیک احساس مدیریت خشم
(سلام بچه ها ببخشید ولی واقعا من نمیتونم پشت هم هی بنویسم برا همین بینش وقفه میوفته و بازم میگم این یک وبینار یک ساعت و نیمی هست مطالبش به هم مرتبطه برا همین هروقت مطلب میزارم بخونید که هروقت مطلب بعدی رو میزارم کامل متوجه بشید)
وقتی اون ۳ تا محرک و تعبیر و تفسیر و توجه رو درست کنی ممکنه اصلا به واکنش نرسه
و روزی صدبار عصبانی بشیم و داد بزنیم که فرداش دیگه نمیتونیم کنترلش کنیم و آخر این راه بچه رو میزنن
مثلا مادری اومده تعریف کرده بچش بستنی رو گذاشته تو مایکروفر کنترل تلویزیون رو تو ماکروفر گذاشته یا پلاستیک کرده تو سوراخ جارو برقی که جارو برقی سوخته یا گچ دیوار رو سوراخ کرده ببینه پشتش چیه و گفته این بچه داره اذیتم میکنه و خیلی بچه بدیه و قابل تحمل نیست و وقتی به روانشناس مراجعه کردن و بررسی کردن و تست آیکیو گرفتن ازش فهمیدن بچه کنجکاوی بسیار زیاد داره و این بچه کارهایی که میکنه از هوششه
و بچه داره برای خودش آزمایش درست میکنه و شروع کردن به انجام دادن روش های دیگری که کمتر این بچه بقیه رو اذیت کنه و این بچه چون آیکیو بسیار بالایی داره همش دوست داشته برای خودش چالش درست کنه خب حالا مامانش نگاهش به بچه عوض شده و مداخلات متفاوت شد
پس خیلی مهمه چطور به اتفاقات نگاه کنی و علتش رو بفهمی
یا یه مادر دیگه گفته بچه ۱۰ ماهه اش خیلی لجبازی میکنه خب حالا چیکار میکنه هر وسیله ای مادر جمع میکنه اون هارو پرت میکنه این طرف و اون طرف یا سبد پر وسیله ای که جمع کرده رو اون وارونه میکنه و مادر گفته خیلی بده بچم از الان اینطوری رفتار میکنه
ویژگی بچه همینه از خراب کردن و پرت کردن و ریختن و پاشیدن خوشش میاد
مامان جانا مامان جانا ۱ سالگی
سلام خانوما وقتتون بخیر
یه چیزی خیلی وقته باب شده اینکه همه فکر میکنن تخصص دارن بابا یا نبرید بچه رو دکتر یا به دکتر اعتماد کنید ماها بیشتر از دکترها که نمی‌فهمیم درسته تجربه داشته باشیم و ...ولی اون درسش رو خونده هزارتا مریض مثل بچه های ما دیده من تا میام خونه داروها رو گوگل سرچ میکنم و میبینم چیه و...ولی اینکه بگم نه دکتر نمی‌فهمید بهش این دارو رو نمی‌دم نمیکنم چون واقعا ما نوع عفونت تو بدن بچه رو تشخیص نمیدیم که یه سری از خانوما هم که منتظرن یکی بگه اینو دکتر گفت هزارتا فحش ببندن به اون دکتر وته دل یه مادر رو خالی کنن و استرس بهش بدن همونا برن دکتر هرچی بگه چشم از دهنشون نمیفته فقط اینجا یه مادر رو استرسی میکنن بابا بیاید تو چیزی که نمی‌دونیم نظرش رو ندیدم اگر اعتماد نداریم بچه هارو با همون گیاه سنتی بار بیاریم اگر داریم خب دیگه حرفی نیست هر چیزی زیادیش ضرر داره و عوارض داره اما بین و بد و بدتر
کلافه شده بودم دیگه
اینم خانومی داره نقشه خرابکاری میکشه
مامان مهراب مامان مهراب ۱۷ ماهگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
مادر میتونه بگه بچه داره من رو اذیت میکنه یا بگه داره خودش رو رو پیدا میکنه و میخواد بگه من هستم و شروع کرده مرحله خود مختاری
عوامل جسمی در خود تنظیمی
که میره سمت محرک و میتونه همه این هارو بهم بریزه
۱.مصرف الکل:
آسیب میزنه به مغز
۲.قند خون پایین
۳.تیروئید
۴.کمبود برخی ویتامین ها:
مثلا به شدت عصبی هستی و بعد چک میکنی میبینی یه ویتامینی در بدنت کم بوده
۵.کم خونی
۶.کم خوابی
۷.کم تحرکی
احساسات صرفا به ما اطلاعات میدن
افکار ما بدن ما میاد آلارم میده قرار نیست حتما بر اساسش عمل کنیم
شما احساساتتان نیستید و شما اون احساس رو دارید و اون احساس رو تجربه میکنید
حالا میریم سراغ بحث اصلی مدیریت خشم:
۱.خودآگاهی و خشم
۲.خودتنظیمی و خشم
۳.آموزش مدیریت خشم به کودک
۴.کتاب های مناسب
خودآگاهی و خشم:
ما برای اینکه بتونیم یه احساسی رو مدیریت کنیم باید اول بشناسیمش وقتی خشم میاد چه نشونه هایی داره و تو بدنم حسش میکنم
حالا خشم یا حسادت؟
و خیلی وقتا می‌فهمیم خشم نیست و غمه
برای اینکه بشناسیمش چه اتفاقی میوفته؟
پریروز مثلا بچم نرفت جیش کنه من فکر کردم مثانش درد میگیره و مریض میشه و عصبانی شدم مضطرب شدم و بدنم گر گرفت دستام یخ کرد و قلبم شروع کرد به زدن و سرش داد زدم
یعنی داریم میبینیم که خشم اینجوری خودش تو بدنتون داره نشون میده و این احساسات و افکار داره میاد سراغتون
راه های اصلی خودآگاهی کودک از خشم:
۱.حرف
۲.بازی
۳.قصه
۴.نقاشی
مامان مهراب مامان مهراب ۱۷ ماهگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
داد زدید بارها شاید سرش خودتونو سرزنش کردید ناراحت شدید ازین قضیه
قول دادید به خودتون که دیگه تکرار نکنید ولی بازم اتفاق افتاده
و حس میکنید دست خودتون نیست و کنترلی رو این قضیه ندارید و بعدش دچار عذاب وجدان میشید و این خیلی اذیتتون میکنه
مثلا میگید انقدر خشمتون زیاده که نمیتونی حتی با روش های روانشناسی مدیریتش کنی
شاید فرزندتون خیلی می‌ترسه زیاد عصبانی میشه داد میزنه کتک میزنه همش نق میزنه دنبال یه فرصتی برای لجبازیه
بعضی خونه ها همش صدای داد و گریه و نق بچه میاد سر غذا سر خواب و..مادر هم بدتر داد میزنه و کار به پدر هم میکشه دیگه اوضاع بدتر میشه و محیط محیط پرتنشی هست
شما هم ازین مشکلات دارید؟فرزندتون هم ازین مشکلات داره ؟
ما انسان هستیم و امکان همچین اتفاقی هست
چرا در مدیریت احساسات مثل خشم ناتوان هستیم؟(این هارو یه سری توضیح داده بودم )
اصلا مدیریت هیجان رو نمیدونیم چیه حتما بهمون یاد ندادن مثلا یه سری ها میگن خب همه داد میزنن یه چیز طبیعیه
مثلا خواهر شوهرم خواهرم جاریم مادرم همه سر بچه هاشون داد میزنن
اینکه انقدر رفتارهای بد زیاده قرار نیست که این رفتارها پس درسته چون خیلی وقتا خیلی چیزها رایحه ولی صحیح نیستن چون که مادرهای دیگه هم اینطور هستن پس قرار نیست بگیم پس مادر بودن اینطوریه
الگوی درستی نداشتیم و یه سری باورهای غلط رو بهمون یاد دادن باید پس هوش هیجانی و مدیریت احساسات رو یاد بگیرید از منابع اصلی و درست
حالا این هارو آموزش دیدی چطوری عملیش کنی؟
چقد رو تا کجا این ها رو ادامه بدیم که بشه رفتار ثابتمون؟
بارها تصمیم گرفتیم نفس عمیق بکشیم نشده پس باید شروع کار رو درست کنیم و مسیر رو مشخص کنیم و براش تلاش کنیم
مامان مهراب مامان مهراب ۱۷ ماهگی
سلام
خب میریم سراغ مدیریت احساس خشم (یک وبینار یک ساعت و نیمی هست)
همه میخوان یه خونه گرم و شاد داشته باشن ارتباط با همسر خوب باشه بچه بازی کنه به حرفش گوش کنه سر وقتش غذا بخوره و بخوابه و کمتر جیغ بزنه و اذیت کنه که این خونه جوری هست که همه دوست دارن قلبشون برای این خونه میتپه
اما خیلی ها این رو حتی یک روز هم تجربه نمیکنن داشتن این خونه غیر ممکن نیست کافیه هوش هیجانی رو یاد بگیریم در موردش کامل توضیح داده میشه ولی بدونید شما هم میتونید چنین خونه ای رو بسازید لزوما این نیست ثروت زیاد داشته باشید یا شرایطتتون ویژه باشه به اینا ارتباط نداره
اتفاقات ساده برای ما برای بچه ها هولناکه و اگر نتونن هیجاناتشون رو مدیریت کنن چقدر زندگی بهشون سخت میگذره شاید در ظاهر بگیم دوران کودکی دوران شادی هستش ولی در واقع بچه ها اذیت میشن و آسیب میبینن
مثلا اگر کسی بچت رو زد نگیم توام بزنش یا بگیم بالاخره بچه باید بتونه ار خودش دفاع کنه راه حلش این نیست راه حلش یاد دادن به بچه ها و مدیریت احساسات هست
و اینجا میاد فیلمی رو نشون میده که یه خواهر و برادر هستن که هم رو بغل میکنن و تو مدرسه توسط افراد بزرگتر کتک میخورن و زور بهشون میگن و اینکه جوری که خواهره کوچیکتر وقتی میبینه برادرش رو میخوان تو سطل زباله بندازن چشماش رو با پارچه میبنده .
ما با همه ی احساسات تو زندگی درگیر هستیم خشم غم خوشحالی و..
خب بریم سراغ خشم
شما و بچتون چه احساسی رو تجربه کردید و میکنید؟
داد زدید بارها سرش خودتونو سرزنش کردید ناراحت شدید ازین قضیه
قول داد به خودتون که دیگه تکرار نکنید ولی بازم اتفاق افتاده
مامان یونس🌜 و السا⭐ مامان یونس🌜 و السا⭐ ۱ سالگی
بریم سراغ آموزش رنگ؟؟💙😍



چند تا نکته اولش بگم
۱)من برای شروع رنگ آبی رو انتخاب کردم
چون هم تلفظش راحت هست
هم جزو رنگ های اصلی هست


۲)اصلا مهم نیست که کوچولو اسم رنگ رو تکرار کنه
یادتون باشه تشخیص رنگ از تکرار کلمه اون رنگ مهم تر هست
پس اگر بلد نبود بگه هم
شما به یاد دادن رنگ ادامه بدید
و دائم نگید (بگو آبی آبی)


۳) یاد دادن رنگ رو توی همه چیز داشته باشید
مثلا
توی توپ ها بگید این ها آبی هستند
توی لگو ها بگید
توی مداد رنگی بگید
بزارید این رنگ آبی توی همه چیز تعمیم داده بشه
و فقط محدود یک چیز نباشه

۴) برای شروع فقط فقط اسم رنگ آبی رو بگید
من خودم اسم رنگ های دیگه رو نمیگم تا گیج نشه


۵) هیچ رنگ دیگه ای موقع یاد دادن نباشه
مثلا قرمز و آبی رو بزارید کنار هم
و آبی رو یاد بدید
چون باعث خطا و حواس پرتی میشه
فقط آبی ها رو جدا کنید و با اون ها یاد بدید
(البته فعلا)


۶) و نکته آخر یادتون باشه یادگیری بچه ها متفاوت هست
یه بچه شاید یک هفته ای یاد بگیره
یه بچه شاید یک ماه یا دوماهه یاد بگیره
این به عملکرد مغز بستگی داره
پس بچه شما دیر آموز یا کند آموز نیست


⭕️ادامه توی کامنت
مامان هلی سه قلو ها مامان هلی سه قلو ها ۱ سالگی
خیلی خب مامان های عزیزی که بچه تون همسن بچه های من هستش لطفا بخونین ❤️

وقتی من میگم دارم با بچه م تمرین میکنم جیش گفتن رو دلیل بر این نیس که شما بری به زور بچه رو از پوشک بگیری بچه شب ادراری بگیره استرس بگیره تمرکز و یادگیریش و از دست بده یا کم‌کاری کنه شما اعصابت به هم بریزه سر بچه داد بزنی یا کثیف کاری کنه کتکش بزنی

بچه ی شما توی ۱۸ ماهگی هنوز آماده از پوشک گرفتن نیس نمیدونم دختر خالم ۱۴ ماهگی گرفت دختر همسایه مون ۱۶ ماهگی گرفت منم باید بگیرم نداریم بچه ها با هم فرق دارن اون فقط به بچه ش ظلم کرده همین 👌
فقط برای راحتی خودش و جیب شوهرش به زور بچه رو از پوشک گرفته

تا روزی که بچه شما با زبون خودش جیش نگفته به زور از پوشک نگیر


هلمای من ۲ سال و نیمه بود از پوشک گرفتمش همه میگفتن شوهر کردنی شده پوشک داره ولی بچه من اذیت میشد زودتر از اون و حرف مردم ارزشی نداره 🙏


حالا بعضیا بهم گفتن من از شیر هم گرفتمش مثلا تو ذهن خودشون مسابقه میدن با بقیه😃

من ترجیح میدم تا پایان دو سال در کنار شیر حیوانی بچه ها شیر خشک رو بخورن چون شیر خشک غنی شده هستش و موادی که به شیر خشک اضافه شده تو شیر گاو یا گاومیش و یا بز وجود نداره بعد اون هم باز شیر رو ترک نمیکنیم فقط شیر خشک رو حذف میکنیم به جاش شیر حیوانی میدم
مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
یه سوال
وااااقعا فکر میکنید بچه ها ، بزرگ بشن مسؤلیتی در قبال ما دارن؟
دیدتون فقط از جانت پدر مادر باشه ، کاری یه فرزند بودن خودتون و پدر مادرتون ندارم، فقط خود والدتون رو ببینید و بچتون رو

این که شما خواستید بچه بیارید ، و مسلما وظیفتونه ، لطف نیستا ، وظیفست رسیدگی و مراقبت ازش و هرررررکاریم براش بکنید ، همه و همه از روی لطف و علاقست ، معامله نیست ، زوریم نیست
پس اون بچه حقی در قبال ما نداره ، منه مادر خودم آوردمش توی این دنیا ، خودمم باید ازش مراقبت کنم و زندگی کردن بهش یاد بدم ، این وظیفه منه

انتظار ندارم وقتی پیر شدم و بچم اول جوونیشه، تازه بخواد دردسرای منو داشته باشه یا ازم مراقبت دائم کنه ، یا ببرتم تو خونش با همسرش و هزار تا چیز دیگه

پس ، پدر ها و مادر ها
تااااا میتونید برای پیری و کوری خودتون آماده باشید و برنامه داشته باشید و پس انداز کنید ، چرا که قرار نیست یه بازه زیادی از عمر بچتون صرف نگهداری از شما بشه ، شما نگهداری کردید از اون چون بچتون بود ، خودتون خواستید و همش با عشق بوده ، ولی اون احساسش تماما با عذاب وجدان همراهه ، اون عشقی که پدر مادر داره رو مسلما فرزند اون زمان نداره

این طرز فکر منه برای بچه خودم و خودم