سلام یه سری مامانا خیلی شکایت دارن از اینکه بچشون نق میزنه اول بگم طبق تجربه خودم میگم این یه چیز طبیعیه تو این سن .خودتون رو بزارید جای این بچه ها نمی‌تونید حرف بزنید و نیازتون رو بگید تنها کار همین جیغ و گریه و گاز گرفتن رو بلدید بهتون بی توجهی میشه مادر و پدر عصبانین بچه تنهاست دوست داره یکی باهاش بازی کنه بچه متوجه حال شماها نیست نمیدونه گرونی و دعواهای شماها چیه فکر می‌کنید بچه باید همه چیز رو الان بفهمه چون بشین و پاشو و نکن رو فهمیده پس باید همه چیز رو بفهمه نه بچه داره کشف میکنه داره یاد میگیره .تا همه چیز رو بدونه چجوریه و بتونه حرف بزنه و همه کاری یاد بگیره باید صبور باشید بتونید کمکش کنید .اینکه شما حالتون بده با شوهرتون یه چیز جداست .اینکه بچتون اصلا بلد نیست بازی کنه یاد بگیرید از الان چون باید کم کم شروع کنید مستقل بازی کردن رو .الان خیلی هاتون جای خواب رو عوض کردید ولی الان مهم مستقل بازی کردنه و اینم بگم بچه ها الان ترس جدایی دارن مهراب که قبلا گریه نمی‌کرد برای دوری از من الان یه وقتایی در طول روز اینطور میکنه ولی نباید داد بزنید باید کنارش باشید باشه مامان نمیرم ببین من کنارتم من هیچوقت تنهات نمیزارم با هم بازی می‌کنیم بیا با هم بریم این رو بخوریم خب یکم آروم تر شده حالا میتونی کم کم ازش دور بشید و برید دستشویی یا هرجایی و اینکه ثبات رفتاری داشته باشید اگه الان دستش گوشی دادی یکدفعه نیا بگو فقط تو موقع غذا خوردن یا ساکت کردنت میدم دستت و این میشه باج خواهی
من یه موقع سر غذا دادن مهراب حتما گوشی بدم دستش بعد کم کم ازش دورش کردم با چیزهای دیگه و با رقصیدن و هزار تا جنگولک بازی عادتش دادم یا قاشق میدم دستش یه قاشق اون به من غذا میده یه قاشق من به اون میدم

۵ پاسخ

چقدر خوب گفتی،فک کنم همه به شنیدن این حرفا نیاز دارن

دقیقا، خیلی هم عالی 👍

خوشبحال بچه اتون که انقد مامان اگاه و بادرکی داره

افرین به شما مادر آگاه دقیقا همینطوره ☺️

دقیقا 👌

سوال های مرتبط

مامان یونس🌜 و السا⭐ مامان یونس🌜 و السا⭐ ۱ سالگی
بریم سراغ آموزش رنگ؟؟💙😍



چند تا نکته اولش بگم
۱)من برای شروع رنگ آبی رو انتخاب کردم
چون هم تلفظش راحت هست
هم جزو رنگ های اصلی هست


۲)اصلا مهم نیست که کوچولو اسم رنگ رو تکرار کنه
یادتون باشه تشخیص رنگ از تکرار کلمه اون رنگ مهم تر هست
پس اگر بلد نبود بگه هم
شما به یاد دادن رنگ ادامه بدید
و دائم نگید (بگو آبی آبی)


۳) یاد دادن رنگ رو توی همه چیز داشته باشید
مثلا
توی توپ ها بگید این ها آبی هستند
توی لگو ها بگید
توی مداد رنگی بگید
بزارید این رنگ آبی توی همه چیز تعمیم داده بشه
و فقط محدود یک چیز نباشه

۴) برای شروع فقط فقط اسم رنگ آبی رو بگید
من خودم اسم رنگ های دیگه رو نمیگم تا گیج نشه


۵) هیچ رنگ دیگه ای موقع یاد دادن نباشه
مثلا قرمز و آبی رو بزارید کنار هم
و آبی رو یاد بدید
چون باعث خطا و حواس پرتی میشه
فقط آبی ها رو جدا کنید و با اون ها یاد بدید
(البته فعلا)


۶) و نکته آخر یادتون باشه یادگیری بچه ها متفاوت هست
یه بچه شاید یک هفته ای یاد بگیره
یه بچه شاید یک ماه یا دوماهه یاد بگیره
این به عملکرد مغز بستگی داره
پس بچه شما دیر آموز یا کند آموز نیست


⭕️ادامه توی کامنت
مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
یه سوال
وااااقعا فکر میکنید بچه ها ، بزرگ بشن مسؤلیتی در قبال ما دارن؟
دیدتون فقط از جانت پدر مادر باشه ، کاری یه فرزند بودن خودتون و پدر مادرتون ندارم، فقط خود والدتون رو ببینید و بچتون رو

این که شما خواستید بچه بیارید ، و مسلما وظیفتونه ، لطف نیستا ، وظیفست رسیدگی و مراقبت ازش و هرررررکاریم براش بکنید ، همه و همه از روی لطف و علاقست ، معامله نیست ، زوریم نیست
پس اون بچه حقی در قبال ما نداره ، منه مادر خودم آوردمش توی این دنیا ، خودمم باید ازش مراقبت کنم و زندگی کردن بهش یاد بدم ، این وظیفه منه

انتظار ندارم وقتی پیر شدم و بچم اول جوونیشه، تازه بخواد دردسرای منو داشته باشه یا ازم مراقبت دائم کنه ، یا ببرتم تو خونش با همسرش و هزار تا چیز دیگه

پس ، پدر ها و مادر ها
تااااا میتونید برای پیری و کوری خودتون آماده باشید و برنامه داشته باشید و پس انداز کنید ، چرا که قرار نیست یه بازه زیادی از عمر بچتون صرف نگهداری از شما بشه ، شما نگهداری کردید از اون چون بچتون بود ، خودتون خواستید و همش با عشق بوده ، ولی اون احساسش تماما با عذاب وجدان همراهه ، اون عشقی که پدر مادر داره رو مسلما فرزند اون زمان نداره

این طرز فکر منه برای بچه خودم و خودم
مامان یونس🌜 و السا⭐ مامان یونس🌜 و السا⭐ ۱ سالگی
پارت دو از آموزش رنگ آبی💙🖐️


بچه ها یادتونه دیگه
اول همه آبی ها رو جمع میکردیم یه جا و می‌گفتیم آبی بده
آبی بزار
آبی بردار
آبی بچسبون
این آبی رو توی توپ و مداد و وسیله خونه و ...
همه چیز یاد می‌دادیم که تعمیم داده بشه
و کامل درکش کنه
(کامل تر توی پست های قبلی هست)


مرحله دو اینه که
عامل حواس‌پرتی هم داشته باشیم
مثلا رنگ آبی و رنگ های دیگه

من امروز با این بازی امتحان کردم
شما میتونید با هر بازی که دارید امتحان کنید
من بهش گفتم آبی ها رو بندازه توی میله


یکم هم که خسته شد
ببعی رو آوردم و گفتم نوبت ببعیه
السا آبی بده ببعی بندازه توی میله


امروز این رو انجام دادیم
یه کم هم خطا داشت

🔺اصلا مهم نیست که سر یک هفته یاد بگیره
یا دوماه طول بکشه
🔺با بازی و خنده و شوخی و تشویق انجام میدیم نه مثل یه تمرین و تکلیف
🔺اگر کوچولو رنگ رو دیر یاد بگیره ربطی به هوش نداره ،قسمت های مغز(تکلم،شناخت حیوانات،شناخت میوه ها،شناخت رنگ ها و...) متفاوت هست امکان داره یه بچه حیوانات و میوه ها رو بلد باشه اما رنگ رو دیر یاد بگیره
اصلا اشکالی نداره
پس برچسب دیر آموز و... نزنیم به نابغه هامون


ادامه کامنت👇
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
خب من تجربه حموم رفتن خودم و مهراب رو بگم بهتون چون خیلی ها دیدم بچشون یکدفعه از حموم بدش اومده
خب من از اول مادرشوهرم میبردش تا ۲ ماهگی بعد دیگه چند بار با همسرم بردم دیدم همسرم چون وسواس زیاد داره خیلی داره اذیتم میکنه دیگه گفتم خودم میبرمش و میبردمش تو آب بازی می‌کرد و بعدش هم میشستمش ولی مادرشوهرم چون سفت بچه رو می‌گرفت و محکم میشست اونم جیغ و گریه شدید داشت ولی من نه با کلی شعر آب بازی و انواع وسایل حموم رو میاواردم تو آب غرقشون میکردم یا حباب دار میشدن ذوق می‌کرد و یا لگن رد میزاشتم رو سرم و ادا در میاواردم
بعد یکسالگی بچه ها حساس تر میشن و اینکه دوست دارن خیلی کارها رو خودشون انجام بدن و از اینکه آب مستقیم تو صورتشون بریزه بدشون میاد پس باید این رو حل کرد مهراب یه سری ظرفای آشپزخونه اسباب بازی داره من یکیش رو بردم و با اون اول رو سرش و بدنش آب میریزم بعد میگم حالا تو بریز و خودش میریزه و خوشش میاد و سر شامپو رو میدم باهاش بازی میکنه و کلا با وسایل حموم سعی کردم آشناش کنم و نترسونمش و استخر توپ براش گرفتیم و وسایل بازیش و توپاش رو ریختم توش کلی خوشش میاد از حموم و اصلا اذیتم نمیکنه و آب هم ولرم باشه آب گرم ناراحتش میکنه
پیام مشاور گهواره هم راجع به حموم هم گذاشتم براتون که بخونید و بقیش هم میزارم پایین بخونید .و اینم بگم مهرابم شیطنت میکنه که وایسه و بخواد بدو بدو کنه تو حموم ولی من دو بار بهش گفتم اگر وایسی حوله تنت میکنم و شمارو میفرستم بیرون و متوجه شد جدی هستم چون فرستادمش بیرون و کلی هم گریه کرد و دیگه انجام نداد و میشینه و دیگه اذیت آنچنانی نداره قابل تحمله😅
مامان جوجه مامان جوجه ۱ سالگی
مامانایی بچه هاتون غذا نمیخوره واستون راهکار آوردم


اول اینکه شیرش رو کم کنین
دوم اینکه به پی پی بچه دقت کنین چون اگه یبوست یا اسهال باشه اشتها نداره
سوم اینکه وقتی از خواب بیدار میشه تا بیست دقیقه الی نیم ساعت صبر کنین بعد بهش غذا یا میان وعده بدین
چهارم اینکه غذاهایی که بچه دوست نداره رو سعی نکنید به زور بهش بدین
پنجم اینکه اگه روشو برمیگردونه یا دهنشو باز نمیکنه سعی کنین یکم روی لبش غذا برخورد کنه خودش کم کم لبش رو میچشه و اگه خوشش بیاد دهنشو باز میکنه که بخوره
ششم اینکه اگه با تلویزیون یا گوشی بهش غذا میدین اینکار رو برای هر وعده انجام ندین سعی کنین دو سه وعده در میون براش برنامه بزارید و موقع غذا با بچه بازی نکنین اینجوری که به بچه بگید آی کلاغه بعد با ملاقه برید تو دهنش
هفتم اینکه اگه با تلویزیون میخواین غذا بدین بزارین جلوش که خودش بخوره اول یکم بازی میکنه بی توجهی میکنه ولی بعدش میخوره
هشتم اینکه همیشه جای مشخصی بهش غذا بدید اینجوری نباشه یه بار رو مبل یه بار صندلی یه بار زمین باشه
هشتم اینکه هییییییچ اصراری به بچه نکنین و با دعوا و اخم و تخم به بچه نگاه نکنین حتی ناراحت هم نشین
نهم اینکه شربت زینک رو یک دوره بهش بدید در صورت تجویز پزشک که من روی پسرم جواب گرفتم من شربت زینک پلاس سانستول دادم خوشمزه هم بود
دهم اینکه اگه کباب دوست داره برید بخرید ولی بیرون بر باشه بزارید توی ماشین اینجوری بوش توی ماشین میپیچه و بچه دلش ضعف میره و همونجا تو ماشین درخواست غذا میکنه همون لحظه باز کنید بدید بهش بخوره البته قبلش بهش شیر ندین که گرسنه باشه
مورد آخر هم اینکه برای میانوعده از میوه هایی که آدم رو گرسنه میکنه بدید حتما مثل خیار، هندونه، هلو، گلابی
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
خب حالا ما میایم محرک هارو پیدا می‌کنیم محرک ها برای اینه که نداریم بچه عصبانی بشه نه اینکه به بچم همش بگم باشه هرچی تو بگی و همه چیز رو بهش بدم که عصبانی نشه نه
محرک ها مثل همین ها که گفته شد
ما به محرک ها توجه میکنیم و توجه نمی‌کنیم
حالا به محرک ها توجه نمی‌کنیم مثلا یک نفر هست خیلی من رو ناراحت میکنه میتونیم کمتر ببینیمش یا اینکه اگر دیدیمش خودمون رو با یه چیزی سرگرم کنیم و اگر چیزی هم گفت میریم سراغ بحث تعبیر و تفسیر که گفته شد بهتون
برای اینکه اون خشم سنگینه نیاد
باورهای غلط بنیادین :
این باور های غلط هست که صبح تا شب داره مارو عصبانی میکنه
(جهان طبق انتظار من باشد )بچه من نباید اصلا کار بدی انجام بده
چنین چیزی در جهان وجود نداره که همه چیز طبق خواسته ما پیش برود و همه چیز قابل پیش بینی باشد و فقط خوبی اتفاق بیافتد جهان به این شکل نیست
من اگر مامان خوبی بودم بچم الان فحش نمی‌داد
یا اگر مامان خوبی بودم بچم راحت‌تر ازم جدا میشد
اگر فلان مشکل رو داره ممکنه مثل عموش بشه
بچه یه سری جاها تحرک زیاد داره ولی بجاش همون اول میگن این مشکل رو داره پس مثل اون میشه بعد حالتون بد میشه میگید حالا من چیکار کنم بعد از استرس زیاد رفتارتون کلا با بچه اشتباه میشه
دیگران نگاهم میکنن حتما بچه آن ها خوب هست و بچه من بد
مثلا بچه شما گریه می‌کند
هر بچه ای یه سری مسائل رو داره و شما مسائل کامل اون بچه رو نمیبینید
اون هم یک انسانه و ما باید روی مسائل بچه خودمون تمرکز کنیم که حلش کنیم و نمیشه بگی بچه کلا نباید مشکل داشته باشه چنین چیزی نیست