یه سوال
وااااقعا فکر میکنید بچه ها ، بزرگ بشن مسؤلیتی در قبال ما دارن؟
دیدتون فقط از جانت پدر مادر باشه ، کاری یه فرزند بودن خودتون و پدر مادرتون ندارم، فقط خود والدتون رو ببینید و بچتون رو

این که شما خواستید بچه بیارید ، و مسلما وظیفتونه ، لطف نیستا ، وظیفست رسیدگی و مراقبت ازش و هرررررکاریم براش بکنید ، همه و همه از روی لطف و علاقست ، معامله نیست ، زوریم نیست
پس اون بچه حقی در قبال ما نداره ، منه مادر خودم آوردمش توی این دنیا ، خودمم باید ازش مراقبت کنم و زندگی کردن بهش یاد بدم ، این وظیفه منه

انتظار ندارم وقتی پیر شدم و بچم اول جوونیشه، تازه بخواد دردسرای منو داشته باشه یا ازم مراقبت دائم کنه ، یا ببرتم تو خونش با همسرش و هزار تا چیز دیگه

پس ، پدر ها و مادر ها
تااااا میتونید برای پیری و کوری خودتون آماده باشید و برنامه داشته باشید و پس انداز کنید ، چرا که قرار نیست یه بازه زیادی از عمر بچتون صرف نگهداری از شما بشه ، شما نگهداری کردید از اون چون بچتون بود ، خودتون خواستید و همش با عشق بوده ، ولی اون احساسش تماما با عذاب وجدان همراهه ، اون عشقی که پدر مادر داره رو مسلما فرزند اون زمان نداره

این طرز فکر منه برای بچه خودم و خودم

۱۳ پاسخ

من هییییچ انتظاری ندارم از پسرم هرچی کنم وظیفه و مهر مادریمه فقط یه انتظاری دارم احتراممو نگه داره

موافقم باهات دقیقا درس میگی

من ک قراره برم خانه سالمندان
چون توافقمون بر سر یه بچه هس ،و نمیخام این بچه هم بخاطر ما فردا با شوهرش درگیری داشته باشه

من که اصلا توقع ندارم برتم کاری بکنه
اون موظف نیست صرفا به خاطر اینکه بچه منه بخوادواسه من کتری بکنه

نه عزیزم منم اصلا ابدا همچنین فکری نمیکنم....هروقت پرستار خواستم قطعاً یدونه استخدام میکنم نه اینکه به دنیا بیارم و نگهداری از پدرومادرش رو بهش تحمیل کنم !!!!!

چقدر با طرز فکرت موافقم 👏

منم‌ موافقم دریا جان.اما
من نظرم اینه که درسته مراقبت از ما نباید ب دوششون باشه و اونا نمیتونن اندازه پدر مادرا ک عاشق بچه هاشون اونام عاشق باشن.اما میتونن ک سر بزنن در حد چند ساعت.دیدارشونو نباید دریغ کنن.من خاهر شوهرام و برادرشوهرام ۹ تا بودن ک بعداز فوت مادرشون ترک پدرشون کردن و انقد پدرشوهرم تو خودش ریخت و غد کرد تا آخر سرطان هنجره گرفت و مرد.تنها کسی ک سر میزد من و شوهرم بودیم و ی دخترش ک اونم هراز گاهی میومد.چقد مخفیانه اشک ریخت بنده خدا همیشه دلتنگشون بود تا آخر مرد😔😔😭😭😭😭

منم دقیقاً دیدم به آینده همینه

کلا همیشه به زندگی اینجوری نگاه کردم که وظایف خودمو بشناسم و هرکسی هرررکسی کاری برام می‌کنه از روی لطف و محبتش به من انجام میده

دقیقا با حرفت موافقم … ما خاستیم بچه دار بشیم یه قول نبات بلاگر اینستاگرام بچه دار شدن یعنی خودخواهی پدر و مادر پس ما نباید هیچ توقعی داشته باشیم و از یک طرف بایذ بهترینها واسه بچه محیا کنیم 🤌 به سلامتی خودتون برسید و پس انداز داشته باشیم که بتونیم زمان کهنسالی واسه خودمون پرستار بگیریم یا بریم خانه سالمندان

نه اصلا چنین توقعی ازش ندارم من خودم بچه خواستم و وظیفمه ازش مراقبت کنم بهش رسیدگی کنم
خداروشکر شوهرم کارمنده هرماه حقوقمون میاد بیمه هم داریم از نظر مالی هیچی نمیخوایم ازش
خودمم دلم نمیخواد برم سر بار برای عروسم بشم انشالله خدا قوت و توان بده هرجا هم کم بیاریم دیگه تموم کنیم

دقیقا موافقم

ن اذیتشون نکرده .بچه‌بچهاش مادرشون دوست داشتن.وقتهایی ک زن و شوهر جرو بحث داشتن بچها پشت مادر میومدن و تو رو پدرشوهرم وایمیستادن‌‌.خالم ک مادرشوهرم بود ک خدابیامرزدش هم لجباز بود و اخمو و هم ندونسته یه کارهایی میگرد ک آدمو کفری میگرد بخاطر همین جنگ داشتن همیشه.خاهر شوهرام و برادرشوهرام همیشه میگفتن میدونیم مادرمو مقصره.اما چون زن هست و ساده باید بابامون ب حرفش گوش بده.نمیشه ک چنین چیزی.بنظرت میشد دیگه خودمونم شوهر داریم مگه میشه هرکاری بکنیم.مثلا از جلو خودش هرچی مس داشت فروخت رفت سرویس روح خرید ک پدر شوهرم کفری شد اما اون میگفت خوب گردم بتو چه🙄

اتفاقا من برعکس فکر میکنم چون من دارم مسئولیت پذیرفتن بهش یاد میدم باید یه بخشی از زندگی رو به من اختصاص بده نه فقط میگم مسئولیت منم باید به عهده بگیره نه به عنوان اولیت اول بلکه به عنوان حقی که به گردنش دارم

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
سلام یه سری مامانا خیلی شکایت دارن از اینکه بچشون نق میزنه اول بگم طبق تجربه خودم میگم این یه چیز طبیعیه تو این سن .خودتون رو بزارید جای این بچه ها نمی‌تونید حرف بزنید و نیازتون رو بگید تنها کار همین جیغ و گریه و گاز گرفتن رو بلدید بهتون بی توجهی میشه مادر و پدر عصبانین بچه تنهاست دوست داره یکی باهاش بازی کنه بچه متوجه حال شماها نیست نمیدونه گرونی و دعواهای شماها چیه فکر می‌کنید بچه باید همه چیز رو الان بفهمه چون بشین و پاشو و نکن رو فهمیده پس باید همه چیز رو بفهمه نه بچه داره کشف میکنه داره یاد میگیره .تا همه چیز رو بدونه چجوریه و بتونه حرف بزنه و همه کاری یاد بگیره باید صبور باشید بتونید کمکش کنید .اینکه شما حالتون بده با شوهرتون یه چیز جداست .اینکه بچتون اصلا بلد نیست بازی کنه یاد بگیرید از الان چون باید کم کم شروع کنید مستقل بازی کردن رو .الان خیلی هاتون جای خواب رو عوض کردید ولی الان مهم مستقل بازی کردنه و اینم بگم بچه ها الان ترس جدایی دارن مهراب که قبلا گریه نمی‌کرد برای دوری از من الان یه وقتایی در طول روز اینطور میکنه ولی نباید داد بزنید باید کنارش باشید باشه مامان نمیرم ببین من کنارتم من هیچوقت تنهات نمیزارم با هم بازی می‌کنیم بیا با هم بریم این رو بخوریم خب یکم آروم تر شده حالا میتونی کم کم ازش دور بشید و برید دستشویی یا هرجایی و اینکه ثبات رفتاری داشته باشید اگه الان دستش گوشی دادی یکدفعه نیا بگو فقط تو موقع غذا خوردن یا ساکت کردنت میدم دستت و این میشه باج خواهی
من یه موقع سر غذا دادن مهراب حتما گوشی بدم دستش بعد کم کم ازش دورش کردم با چیزهای دیگه و با رقصیدن و هزار تا جنگولک بازی عادتش دادم یا قاشق میدم دستش یه قاشق اون به من غذا میده یه قاشق من به اون میدم
مامان یونس🌜 و السا⭐ مامان یونس🌜 و السا⭐ ۱ سالگی
بریم سراغ آموزش رنگ؟؟💙😍



چند تا نکته اولش بگم
۱)من برای شروع رنگ آبی رو انتخاب کردم
چون هم تلفظش راحت هست
هم جزو رنگ های اصلی هست


۲)اصلا مهم نیست که کوچولو اسم رنگ رو تکرار کنه
یادتون باشه تشخیص رنگ از تکرار کلمه اون رنگ مهم تر هست
پس اگر بلد نبود بگه هم
شما به یاد دادن رنگ ادامه بدید
و دائم نگید (بگو آبی آبی)


۳) یاد دادن رنگ رو توی همه چیز داشته باشید
مثلا
توی توپ ها بگید این ها آبی هستند
توی لگو ها بگید
توی مداد رنگی بگید
بزارید این رنگ آبی توی همه چیز تعمیم داده بشه
و فقط محدود یک چیز نباشه

۴) برای شروع فقط فقط اسم رنگ آبی رو بگید
من خودم اسم رنگ های دیگه رو نمیگم تا گیج نشه


۵) هیچ رنگ دیگه ای موقع یاد دادن نباشه
مثلا قرمز و آبی رو بزارید کنار هم
و آبی رو یاد بدید
چون باعث خطا و حواس پرتی میشه
فقط آبی ها رو جدا کنید و با اون ها یاد بدید
(البته فعلا)


۶) و نکته آخر یادتون باشه یادگیری بچه ها متفاوت هست
یه بچه شاید یک هفته ای یاد بگیره
یه بچه شاید یک ماه یا دوماهه یاد بگیره
این به عملکرد مغز بستگی داره
پس بچه شما دیر آموز یا کند آموز نیست


⭕️ادامه توی کامنت
مامان هاناخانوم🎀 مامان هاناخانوم🎀 ۱ سالگی
فردای اون روزی که به همسرم گفتم باردارم، با یه بسته‌ی کادوپیچ‌شده اومد خونه. تو دلم گفتم: آخ جووون، حتماً یه چیز خوشگل و گرون برام خریده! 😍 کادو رو باز کردم… دیدم چند جلد کتاب درباره‌ی فرزند پروریه 😐📘 باخودم گفتم: «آخه چرا باید تو این شرایط کتاب هدیه بگیرم؟!» انگار ذهنمو خوند… بدون اینکه چیزی بگم، با لبخند آرومش گفت: «تو فقط یه زن نیستی… تو مادر آینده‌ای. قراره یه انسان رو بزرگ کنی… داری قدم‌به‌قدم یه آدم می‌سازی. اگه می‌خوای بچه‌مون آگاه و موفق باشه، باید اول خودمون آگاه باشیم. بچه‌ها از کاری که می‌کنیم یاد می‌گیرن، نه فقط از حرف‌هامون.» 🧠💛 همون‌جا یه چیزی تو دلم تکون خورد. فهمیدم مادر بودن فقط به دنیا آوردن یه بچه نیست… یعنی رشد کردن، ساختن، آگاه شدن… یعنی تو قوی‌تر بشی تا اون، یه قدم جلوتر از نسل خودش باشه. ✋🏻 خیلی وقتا مامانایی رو می‌بینم که فکر می‌کنن «بچه خوب» یعنی بچه‌ای که فقط صداش درنیاد و یه گوشه بشینه... ولی تربیت، فقط ساکت نگه‌داشتن بچه نیست. تربیت یعنی اینکه کمکش کنی خودش رو بشناسه، بلد باشه احساساتش رو مدیریت کنه، فکر کنه، انتخاب کنه… یعنی همراهی، نه فقط کنترل. 🌱 بچه‌های فردا، نتیجه‌ی مامان‌های آگاهِ امروزن. بیایم قبل از اینکه فقط یه مادر باشیم، یه آدمِ یادگیرنده و بامعرفت باشیم.
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
داد زدید بارها شاید سرش خودتونو سرزنش کردید ناراحت شدید ازین قضیه
قول دادید به خودتون که دیگه تکرار نکنید ولی بازم اتفاق افتاده
و حس میکنید دست خودتون نیست و کنترلی رو این قضیه ندارید و بعدش دچار عذاب وجدان میشید و این خیلی اذیتتون میکنه
مثلا میگید انقدر خشمتون زیاده که نمیتونی حتی با روش های روانشناسی مدیریتش کنی
شاید فرزندتون خیلی می‌ترسه زیاد عصبانی میشه داد میزنه کتک میزنه همش نق میزنه دنبال یه فرصتی برای لجبازیه
بعضی خونه ها همش صدای داد و گریه و نق بچه میاد سر غذا سر خواب و..مادر هم بدتر داد میزنه و کار به پدر هم میکشه دیگه اوضاع بدتر میشه و محیط محیط پرتنشی هست
شما هم ازین مشکلات دارید؟فرزندتون هم ازین مشکلات داره ؟
ما انسان هستیم و امکان همچین اتفاقی هست
چرا در مدیریت احساسات مثل خشم ناتوان هستیم؟(این هارو یه سری توضیح داده بودم )
اصلا مدیریت هیجان رو نمیدونیم چیه حتما بهمون یاد ندادن مثلا یه سری ها میگن خب همه داد میزنن یه چیز طبیعیه
مثلا خواهر شوهرم خواهرم جاریم مادرم همه سر بچه هاشون داد میزنن
اینکه انقدر رفتارهای بد زیاده قرار نیست که این رفتارها پس درسته چون خیلی وقتا خیلی چیزها رایحه ولی صحیح نیستن چون که مادرهای دیگه هم اینطور هستن پس قرار نیست بگیم پس مادر بودن اینطوریه
الگوی درستی نداشتیم و یه سری باورهای غلط رو بهمون یاد دادن باید پس هوش هیجانی و مدیریت احساسات رو یاد بگیرید از منابع اصلی و درست
حالا این هارو آموزش دیدی چطوری عملیش کنی؟
چقد رو تا کجا این ها رو ادامه بدیم که بشه رفتار ثابتمون؟
بارها تصمیم گرفتیم نفس عمیق بکشیم نشده پس باید شروع کار رو درست کنیم و مسیر رو مشخص کنیم و براش تلاش کنیم
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
خب حالا ما میایم محرک هارو پیدا می‌کنیم محرک ها برای اینه که نداریم بچه عصبانی بشه نه اینکه به بچم همش بگم باشه هرچی تو بگی و همه چیز رو بهش بدم که عصبانی نشه نه
محرک ها مثل همین ها که گفته شد
ما به محرک ها توجه میکنیم و توجه نمی‌کنیم
حالا به محرک ها توجه نمی‌کنیم مثلا یک نفر هست خیلی من رو ناراحت میکنه میتونیم کمتر ببینیمش یا اینکه اگر دیدیمش خودمون رو با یه چیزی سرگرم کنیم و اگر چیزی هم گفت میریم سراغ بحث تعبیر و تفسیر که گفته شد بهتون
برای اینکه اون خشم سنگینه نیاد
باورهای غلط بنیادین :
این باور های غلط هست که صبح تا شب داره مارو عصبانی میکنه
(جهان طبق انتظار من باشد )بچه من نباید اصلا کار بدی انجام بده
چنین چیزی در جهان وجود نداره که همه چیز طبق خواسته ما پیش برود و همه چیز قابل پیش بینی باشد و فقط خوبی اتفاق بیافتد جهان به این شکل نیست
من اگر مامان خوبی بودم بچم الان فحش نمی‌داد
یا اگر مامان خوبی بودم بچم راحت‌تر ازم جدا میشد
اگر فلان مشکل رو داره ممکنه مثل عموش بشه
بچه یه سری جاها تحرک زیاد داره ولی بجاش همون اول میگن این مشکل رو داره پس مثل اون میشه بعد حالتون بد میشه میگید حالا من چیکار کنم بعد از استرس زیاد رفتارتون کلا با بچه اشتباه میشه
دیگران نگاهم میکنن حتما بچه آن ها خوب هست و بچه من بد
مثلا بچه شما گریه می‌کند
هر بچه ای یه سری مسائل رو داره و شما مسائل کامل اون بچه رو نمیبینید
اون هم یک انسانه و ما باید روی مسائل بچه خودمون تمرکز کنیم که حلش کنیم و نمیشه بگی بچه کلا نباید مشکل داشته باشه چنین چیزی نیست
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱ سالگی
برای اینکه بچه های ترسو و مضطرب تربیت نکنیم چیکار کنیم؟

✔️ فراموش نکنید بچه ها در هفت سال اول  حرف‌ها را باور می‌کنند. پس مراقب حرف‌ها و القاها باشید.

✔️ به فرزندتان برچسب «ترسو» نزنید؛ چون این برچسب، خودش به مرور باعث پذیرش و تقویت ترس در فرزند می‌شود.

✔️ شما به عنوان والدین، بهترین الگو برای فرزندتان هستید؛ فرزند به والدین شجاع نیاز دارد، نه ترسو.

✔️تربیت یک فرایند هست و در این فرایند والدین باید صبور باشند و با ویژگی های هر سن فرزند آگاه باشند و مطابق آنها عمل کنند

✔️ ترس‌های کاشته‌شده در ذهن فرزند، به‌راحتی از بین نمی‌روند؛ پس پیشگیری بهتر از درمان است!

✅به یاد داشته باشید،هر کلمه‌ای که به زبان می‌آورید، در ذهن فرزند اثر می‌گذارد؛ مراقب کاشته‌های ذهن او باشید.

✅ تجربه خودم
اون اوایل وقتی چراغ اتاق آنیسا خاموش بود تو اتاق ش نمی‌رفت
یه بار مامانم گفت از تاریکی می‌ترسه
گفتم نه دختر من از تاریکی نمیترسه بدش میاد
اینو چندبار جلو خودش تکرار کردم ،
الان دیگه تو اتاق تاریک هم می‌ره البته با در باز
کلمه ترس رو هیچ وقت جلو بچه نگین
از تاریکی می‌ترسه از دکتر میترسه.....و.....
مامان هانا🐣🌼💞 مامان هانا🐣🌼💞 ۱ سالگی
سلام مامانا خوبید
مدتی بود هممون ناراحت بودیم برا بچه ای که هنوز چشماش به خوبی به جهانی که واردش شده وا نشده که وارد هجمه ای از ناامنی شده
خیلی از بچها همین الانم ک دارم میگم مورد خشونت قرار دارن
باید تلاش کنیم از راه درست به این بچها کمک برسونیم
اگر اون بچه توی اجتماع و محیط خودتون و یا همسایه هست با ۱۲۳تماس بگیرید و حتما گزارش بدید،نگید فایدع نداره،خیلی وقتا بچها در اثر خشونت خانگی جونشون از دست میدن اونم توسط والدینشون،پس وقتی گزارش خشونت داشته باشن از دست قانون نمیتونن فرار کنن،قلبم درد میگیرع با گفتن این حرفا 💔
اگ تو گهواره هم دیدید مادری دارع درد و دل میکنه و میبینید مشکلات روانی داره سعی کنید بدون اینکه به اون ادم حملع کنید ازش اطلاعات بکشید مثل فامیلی بچه و شهر و منطقه و اینا بعد گزارش بدید،وگرنه باید تشویق بع مشاوره و روان درمان و یا حتی متخصص اعصاب روان بشن
دیگ همین
بچها تنها پناهشون پدر و مادرشونن فک کن اگ پدر مادر ناامن تر از دزدا کوچه خیابون باشن
مامان جانا مامان جانا ۱ سالگی
سلام خانوما وقتتون بخیر
یه چیزی خیلی وقته باب شده اینکه همه فکر میکنن تخصص دارن بابا یا نبرید بچه رو دکتر یا به دکتر اعتماد کنید ماها بیشتر از دکترها که نمی‌فهمیم درسته تجربه داشته باشیم و ...ولی اون درسش رو خونده هزارتا مریض مثل بچه های ما دیده من تا میام خونه داروها رو گوگل سرچ میکنم و میبینم چیه و...ولی اینکه بگم نه دکتر نمی‌فهمید بهش این دارو رو نمی‌دم نمیکنم چون واقعا ما نوع عفونت تو بدن بچه رو تشخیص نمیدیم که یه سری از خانوما هم که منتظرن یکی بگه اینو دکتر گفت هزارتا فحش ببندن به اون دکتر وته دل یه مادر رو خالی کنن و استرس بهش بدن همونا برن دکتر هرچی بگه چشم از دهنشون نمیفته فقط اینجا یه مادر رو استرسی میکنن بابا بیاید تو چیزی که نمی‌دونیم نظرش رو ندیدم اگر اعتماد نداریم بچه هارو با همون گیاه سنتی بار بیاریم اگر داریم خب دیگه حرفی نیست هر چیزی زیادیش ضرر داره و عوارض داره اما بین و بد و بدتر
کلافه شده بودم دیگه
اینم خانومی داره نقشه خرابکاری میکشه