من هییییچ انتظاری ندارم از پسرم هرچی کنم وظیفه و مهر مادریمه فقط یه انتظاری دارم احتراممو نگه داره
موافقم باهات دقیقا درس میگی
من ک قراره برم خانه سالمندان
چون توافقمون بر سر یه بچه هس ،و نمیخام این بچه هم بخاطر ما فردا با شوهرش درگیری داشته باشه
من که اصلا توقع ندارم برتم کاری بکنه
اون موظف نیست صرفا به خاطر اینکه بچه منه بخوادواسه من کتری بکنه
نه عزیزم منم اصلا ابدا همچنین فکری نمیکنم....هروقت پرستار خواستم قطعاً یدونه استخدام میکنم نه اینکه به دنیا بیارم و نگهداری از پدرومادرش رو بهش تحمیل کنم !!!!!
چقدر با طرز فکرت موافقم 👏
منم موافقم دریا جان.اما
من نظرم اینه که درسته مراقبت از ما نباید ب دوششون باشه و اونا نمیتونن اندازه پدر مادرا ک عاشق بچه هاشون اونام عاشق باشن.اما میتونن ک سر بزنن در حد چند ساعت.دیدارشونو نباید دریغ کنن.من خاهر شوهرام و برادرشوهرام ۹ تا بودن ک بعداز فوت مادرشون ترک پدرشون کردن و انقد پدرشوهرم تو خودش ریخت و غد کرد تا آخر سرطان هنجره گرفت و مرد.تنها کسی ک سر میزد من و شوهرم بودیم و ی دخترش ک اونم هراز گاهی میومد.چقد مخفیانه اشک ریخت بنده خدا همیشه دلتنگشون بود تا آخر مرد😔😔😭😭😭😭
منم دقیقاً دیدم به آینده همینه
کلا همیشه به زندگی اینجوری نگاه کردم که وظایف خودمو بشناسم و هرکسی هرررکسی کاری برام میکنه از روی لطف و محبتش به من انجام میده
دقیقا با حرفت موافقم … ما خاستیم بچه دار بشیم یه قول نبات بلاگر اینستاگرام بچه دار شدن یعنی خودخواهی پدر و مادر پس ما نباید هیچ توقعی داشته باشیم و از یک طرف بایذ بهترینها واسه بچه محیا کنیم 🤌 به سلامتی خودتون برسید و پس انداز داشته باشیم که بتونیم زمان کهنسالی واسه خودمون پرستار بگیریم یا بریم خانه سالمندان
نه اصلا چنین توقعی ازش ندارم من خودم بچه خواستم و وظیفمه ازش مراقبت کنم بهش رسیدگی کنم
خداروشکر شوهرم کارمنده هرماه حقوقمون میاد بیمه هم داریم از نظر مالی هیچی نمیخوایم ازش
خودمم دلم نمیخواد برم سر بار برای عروسم بشم انشالله خدا قوت و توان بده هرجا هم کم بیاریم دیگه تموم کنیم
دقیقا موافقم
ن اذیتشون نکرده .بچهبچهاش مادرشون دوست داشتن.وقتهایی ک زن و شوهر جرو بحث داشتن بچها پشت مادر میومدن و تو رو پدرشوهرم وایمیستادن.خالم ک مادرشوهرم بود ک خدابیامرزدش هم لجباز بود و اخمو و هم ندونسته یه کارهایی میگرد ک آدمو کفری میگرد بخاطر همین جنگ داشتن همیشه.خاهر شوهرام و برادرشوهرام همیشه میگفتن میدونیم مادرمو مقصره.اما چون زن هست و ساده باید بابامون ب حرفش گوش بده.نمیشه ک چنین چیزی.بنظرت میشد دیگه خودمونم شوهر داریم مگه میشه هرکاری بکنیم.مثلا از جلو خودش هرچی مس داشت فروخت رفت سرویس روح خرید ک پدر شوهرم کفری شد اما اون میگفت خوب گردم بتو چه🙄
اتفاقا من برعکس فکر میکنم چون من دارم مسئولیت پذیرفتن بهش یاد میدم باید یه بخشی از زندگی رو به من اختصاص بده نه فقط میگم مسئولیت منم باید به عهده بگیره نه به عنوان اولیت اول بلکه به عنوان حقی که به گردنش دارم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.