۵ پاسخ

پسرم با دست رقص فارسی میکنه وبا اشاره میگه اسپیکر بده واقعا این نسل باهوشن'حتی جاشو میدونه کجاست'یا وقتی میوه بهش میدم وقتی نگاش کنم یک تکه میزاره دهن تا رومو برمیگردونم میریزه پشت شوفاژ با آب هم دقیقا همین کارو میکنه وراحت گولم میزنه

بچه ی من فیلمای گوشی رو چن باری بهش نشون دادن الان میره میخوابه اشاره میکنه ک گوشی رو بیار فیلماشو بهم نشون بده
منم اصلا خوشم نمیاد به گوشی عادت کنه
نمیدونم باید چیکار کنم چی خوبه چی بد

والا دختر من که خیلی دوست داره منو گول بزنه مخصوصا وقتی میریم خونه مامانم
چون هوا یکم سرد شده و دخترمم خیلی آب بازی دوست داره نمی‌زارم بره تو حیاط خونه مامانم ولی هر وقت میریم اونجا میره پشت در وایمیسته میگه جیش هر چیم بگم دستشویی از اینوره و فلان هرچی توضیح بدم فایده نداره وقتیکه درو باز می کنم انگار کلا از اول جیش نداشته
اگه این فریب نیست پس چیه😂😂😂

سلام دقیقا تا دو سالگی باید اینکارو کرد

والا بچه های الان اینقدر سلیطه ان ی چیزی بهشون ندی رسوامیکنن😑😑😑😅😅😅

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
یه سوال
وااااقعا فکر میکنید بچه ها ، بزرگ بشن مسؤلیتی در قبال ما دارن؟
دیدتون فقط از جانت پدر مادر باشه ، کاری یه فرزند بودن خودتون و پدر مادرتون ندارم، فقط خود والدتون رو ببینید و بچتون رو

این که شما خواستید بچه بیارید ، و مسلما وظیفتونه ، لطف نیستا ، وظیفست رسیدگی و مراقبت ازش و هرررررکاریم براش بکنید ، همه و همه از روی لطف و علاقست ، معامله نیست ، زوریم نیست
پس اون بچه حقی در قبال ما نداره ، منه مادر خودم آوردمش توی این دنیا ، خودمم باید ازش مراقبت کنم و زندگی کردن بهش یاد بدم ، این وظیفه منه

انتظار ندارم وقتی پیر شدم و بچم اول جوونیشه، تازه بخواد دردسرای منو داشته باشه یا ازم مراقبت دائم کنه ، یا ببرتم تو خونش با همسرش و هزار تا چیز دیگه

پس ، پدر ها و مادر ها
تااااا میتونید برای پیری و کوری خودتون آماده باشید و برنامه داشته باشید و پس انداز کنید ، چرا که قرار نیست یه بازه زیادی از عمر بچتون صرف نگهداری از شما بشه ، شما نگهداری کردید از اون چون بچتون بود ، خودتون خواستید و همش با عشق بوده ، ولی اون احساسش تماما با عذاب وجدان همراهه ، اون عشقی که پدر مادر داره رو مسلما فرزند اون زمان نداره

این طرز فکر منه برای بچه خودم و خودم
مامان هامین مامان هامین ۱۷ ماهگی
روسو تو خلاصه ‌کلام گفته بچه ها تا وقتی عقلشون کامل نشده باید با مرزگذاری و محدودیت باهاشون رفتار بشه نه با منطق پیچیده.
حالا یه مثال مشخص میزنم.بچه میخواد به لیوان جایی شما دست بزنه میشینیم روبروش میگیم نه این چایی داغه دست بزنی دستت میسوزه و تو اسیب میبینی باید بزاری سرد بشه بعد دست بزنی.
چه اتفاقی میفته بچه درکی از حرفای شما نسبت به داغ بودن چایی نداره و اصلا چیزایی که گفتیدو نمیتونه درک کنه جون هنوز عقلش در برابر مسائل منطقی ضعیفه.یا اگر بزور و خشونت چایی ازش بگیریم جز اینکه از نظر احساسی ازتون دور میشه و روحیش ضربه میخوره هیج فایده ای نداره چون درکی نداره که تو اون لحظه کارش بد و خطرناک بوده.حالا اگر محدودیت و مرزگذاری کنیم لیوان چایی از اول ازش دور کنیم.یه تجربه ایمن برای درک داغ چایی یا هرچیزی که داغ هستش براش ایجاد کنیم تا نفهوم داغ بودن درک کنه.فاصله ایمن از لیوان چایی ایجاد کنیم و همراه خودمون دردسترسش قرار بدیم این نیشه محدودیت و مرزگذاری بدون زورگویی یا بقول روسو اجبار طبیعی با زور طبیعت که بچه خودش تجربه میکنه
مامان هامین مامان هامین ۱۷ ماهگی
مامان گلیا سلاممم.
یه چندتا نکته با توجه به کامنتایی که راجب بازیا میگیرم خواستم بگم شاید بدردتون بخوره.
وقتی شما یه بازی با بچه انجام میدید ممکنه ۲ دقیقه یا حتی نیم ساعت بازی کنه و اصلا قرار نیست همه بچه ها یکسان تایم بازی داشته باشن.
مورد دوم اینکه تو این سن هنوز علایق مشخصی ندارن و ممکنه اصلا از یه مدل بازی خوششون نیاد برای همین باید هروز بازی جدیدی باهاش تجربه کنینی.
پاره کردن خراب کردن کندن وسایل پرت کردنش شکوندنش همه اینا طبیعت بچه هاس چون دارن کشف میکنن یاد میگیرن.
بچه تو بازی قرار نیست با ما همکاری کنه ما باید با بچه ها همکاری کنیم و ممکنه اصلا جزیان بازی تغییر بدن پس هیچ اجباری نیست که بچه با همون مدل بازی پیش بره.
امروز که من لیوانارو برای هامین چسبوندم وسط بازی تصمیم گرفت سبد پایین لیوانارو برداری و توپاش بیفتن زمین و صدا بدن یا همزمان میگفت دوتا توپ بیاد پایین.یا تو بازی ماهی خیلیی اذیت میشد که پولکا به جاهای دیگه نمیچسبن و دوروز درگیر این بودم که با ارامش بگم نمیشه فقط برای بدن ماهیه تا یادگرفت.
این بازیها مجموعه بازیای دستورزی هستن که ممکنه هرکدومش برای بچه ها جذاب باشه یا اصلا نباشه.پس به خودتون و بچه ها اصلا سخت نگیرین❤️
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک مدیریت احساس خشم
خب حالا ما میایم محرک هارو پیدا می‌کنیم محرک ها برای اینه که نداریم بچه عصبانی بشه نه اینکه به بچم همش بگم باشه هرچی تو بگی و همه چیز رو بهش بدم که عصبانی نشه نه
محرک ها مثل همین ها که گفته شد
ما به محرک ها توجه میکنیم و توجه نمی‌کنیم
حالا به محرک ها توجه نمی‌کنیم مثلا یک نفر هست خیلی من رو ناراحت میکنه میتونیم کمتر ببینیمش یا اینکه اگر دیدیمش خودمون رو با یه چیزی سرگرم کنیم و اگر چیزی هم گفت میریم سراغ بحث تعبیر و تفسیر که گفته شد بهتون
برای اینکه اون خشم سنگینه نیاد
باورهای غلط بنیادین :
این باور های غلط هست که صبح تا شب داره مارو عصبانی میکنه
(جهان طبق انتظار من باشد )بچه من نباید اصلا کار بدی انجام بده
چنین چیزی در جهان وجود نداره که همه چیز طبق خواسته ما پیش برود و همه چیز قابل پیش بینی باشد و فقط خوبی اتفاق بیافتد جهان به این شکل نیست
من اگر مامان خوبی بودم بچم الان فحش نمی‌داد
یا اگر مامان خوبی بودم بچم راحت‌تر ازم جدا میشد
اگر فلان مشکل رو داره ممکنه مثل عموش بشه
بچه یه سری جاها تحرک زیاد داره ولی بجاش همون اول میگن این مشکل رو داره پس مثل اون میشه بعد حالتون بد میشه میگید حالا من چیکار کنم بعد از استرس زیاد رفتارتون کلا با بچه اشتباه میشه
دیگران نگاهم میکنن حتما بچه آن ها خوب هست و بچه من بد
مثلا بچه شما گریه می‌کند
هر بچه ای یه سری مسائل رو داره و شما مسائل کامل اون بچه رو نمیبینید
اون هم یک انسانه و ما باید روی مسائل بچه خودمون تمرکز کنیم که حلش کنیم و نمیشه بگی بچه کلا نباید مشکل داشته باشه چنین چیزی نیست