۳ پاسخ

ای بابا عجب بساطی داری شما😐کمک نمیکنه مهمون اومدتی؟شرایطتو بهش بگو اگر اصرار داره غذای آماده بگیره بگو‌ نمی تونم ازقبل هم همه چی رو آماده کن بزار رو میز که نخوای بری بیای یا اگه شرایط مالی اوکی هست خاله رو دعوت کنین رستوران

ببخشیدا عجب نفهمیه
با بچه کوچیک چه مهمونی ؟

چقدرسخت. تاشوهرت میاد هی خودتو بزن ب سرگیجه وتهوع 🙊
اتلیه بردی دلوین رو؟

سوال های مرتبط

مامان فسقلی جون🧒💜 مامان فسقلی جون🧒💜 ۱۳ ماهگی
شنیدین میگن یه وقتا با یه چیز مسخره ی کوچیک منفجر میشی از عصبانیت؟ که برا هرکی تعریف کنی خنده میکنه!! الان دقیقا حال منه...
یه هفته منتظر بودم اخرهفته برسه بچمو بسپارم به مامانم استراحت کنم. دیروز بعدازظهر دوساعت بردمش اونجا و خونه رو مرتب کردم که صبح جمعه که میبرمش دوباره هیییچکاری نداشته باشم و فقط استراحت کنم حتی ناهارم نپزم. مادرشوهر خودشو جمعه ظهر دعوت کرده، مامانم تو همون دوساعت از بس بچه اذیت کرده گفت جمعه نیارش، شوهرم بیسکوئیت خورده و پوستشو اتداخته رو اپن، صبح اونده شربت بچه رو بده، کل شربتو ریخته رو اشک و ملافه ی بچه که تازه دیشب پهن کرده بودم... و من بووووووم😭☄️
الانم رفته بیرون اول زنگ زدم با ارانش داره متلک میگه که تا این وقت خواب بودی منم چنان داد زدم که دیشب تا ۲ بالاسر بچه مریضم بودم صبح از ۸ داره نق میزنه از درد گوش و ... قطع کردم سر بچمم الکی الکی داد زدم و الان خوابید.
واقعا میخوام برم یه شهر غریب، حداقل اونجا از کسی توقع ندارم. دارم دق میکنم از دست تنها بودن ...
مامان محمد مهدی مامان محمد مهدی ۱۲ ماهگی
خانما امشب خونه دختر خالم دعوتم دومین دفعس که داره خانوادگی دعوتمون میکنه ۳ ساله سر خونه زندگیشه تقریبا باهم رفتیم خونه خودمون ولی یه جیزی که هس همینکه خیلی پولداره هم کلا عاشق مهمونی رفتن و گهمون دعوت کردنه غیر از این که خانوادگی دعوتمون کنه خیلی مراسمای دیگه زنانه دعوتمون کرده ولی خواهرش زندگی معمولی داره فقط یه بار هممونو خانوادگی دعوت کرد تقریبا ۱۰ ساله سر خونه زندگیشه چون دیگه مهمونی نتونست بگیره خیلیا طردش کردن پشت سرش میگفتن شوهرش مفت خوره فقط یاد داره بیاد بخوره نمیکنه یه بار مهمونی بگیره بعد منم تاحالا نتونستم دعوتشون کنم میخواستم موقع بارداریم دعوتشون کنم که بعد از سونو انتی که یکم مشکل دار نشون داد مهمونیم عقب افتا ه تا اینوه امنیو دادم و استراحت مطلق بودم خواستم مهمونی بگیرم دردای شکمی خیلی زیادی داشتم رفتم دکتر گفت جفتت خیلی پایینه استراحت مطلق بهم داد بعد از زایمانمم که یه روز خوش نداشتم ولی مجبوری خواهر شوهرامو دعوت کردم ولی خاله هامو داییامو دخترا و پسراشوونو دیگه نتونستن دعوت کنم فقط سه بار طنا اونم واسه جشم سیسمونی الان میترسم برم بگن مفت خورن باز میترسم نرم دختر خالم ناراحت بشه چون به شدت بی عزتی میدونه کسیو دعوت کنه کسی دعوتشو نپذیره چیکار کنممم یه جوریم دلمم گیخواد برم ولی از حرفای بعدش میترسم پشت سر ماهم بد بگن الانم اصلا موقعیتشو ندارم چون صاب کار شوهرم واسه این ماه فقط واسمون ۴ تومن زد از قسطمون کم کرد گفتم بزارم بعد ای اینکه مشاینو گرفتسم دعوتشون کنیم ولی الانو چیکار کنمممم؟