در مورد آغوشی و نحوه انتخاب

من و شوهرم هر دو می‌خواستیم از آغوشی استفاده کنیم. آغوشی رو باید بری اساس هیکل خودمون و بعد هم درشتی و کوچکی هیکل نوزاد خرید. به خاطر همین خوبه قبل از بارداری امتحان کنیم که برا هیکل خودمون چه مدلی مناسب‌تره. سایز شونه ها، فرم کمر و شکم و بلندی کمر وقد مهم،هستن. آغوشی ها سایز دارن و باید سایز مناسب خریداری بشه که روی کمر و شونه درست بسته بشه و به ستون فقرات و شانه ها فشار نیاد.
من به سفارش فروشنده، بعد که بچه یک ماهه بود، با بچه رفتم و آغوشی رو امتحان کردم و خریدم.
اول برام مهم بود که مناسب شونه و کمر من بسته بشه، راحت و سریع تو ماشین شسته بشه و خشک بشه. به همین دلیل مارک marsupi سایز مناسب خریدم. خودم و شوهرم هر روز ازش چند ماه اول تا چهار ماهگی استفاده کردیم.هر وقت هم لازم بود سریع شستیم.
از پنج ماهگی که دخترم هم بزرگترین و سنگین تر بود و هم میخواستم در جهتهای مختلف جلو و پشت کمر بچه رو ببندم، تفریحی و ورزشی هم باشه، آغوشی ergobaby Omni خریدم. عالیه. میتونستم از همون اول که به دنیا اومده بود هم همین رو بخرم استفاده کنم.

یک مامانی سوال کرده بود، منتها اونجا پاسخ فعال نبود، اینجا توضیح دادم.

۲ پاسخ

من مارک چیکو گرفتم بدردم نخورد اصلا نمی تونستم سرم پایین کنم الان که خداروشکر راه میره

میشه عکسشو بزاری و بگی چند خریدی

سوال های مرتبط

مامان هامین مامان هامین ۱۴ ماهگی
سلام مامانای گل خسته نباشید یه درد دل باهاتون داشتم پسر من هامین یکسالشه تو این یک سال به غیر از یکی دو بار که شوهرم تو حمام بردنش به من کمک کرد دیگه همیشه خودم هامین رو حمام کردم و همه ی کاراش از پوشک کردن و نگهداری از هامین رو خودم انجام دادم حتی یه روز یه نفر نه خواهر نه مادرم تو نگهداریش به من کمک نکردن شوهرم از صبح میره سر کار تا ساعت ۲ و ساعت ۲ بر میگرده خونه و دوباره ۳ میره سر کار تا ساعت نه شب در کل اگه دو یا سه ساعت هامین باباش رو ببینه ولی همین که باباش رو میبینه انگار نه انگار که من هستم همش گریه میکنه که بره بغل باباش ااون رو خیلی دوست داره نه اینکه من حسودیم بشه نه ولی برام جای سواله یه بچه که این همه من براش وقت میزارم و واقعا از هر لحاظ بهش میرسم و تو این یک سال حتی یک بار هم بهش نامهربانی نکردم پس چطور اصلا علاقه ای به من نشون نمیده دیشب شوهرم خسته بود از سر کار اومد هامین گریه میکرد که باباش بغلش کنه شوهرم هم خسته بود بر می گرده به من میگه معلوم نیست با این بچه چطور رفتار میکنی که علاقه ای به تو نداره واقعا از حرفش دلم شکست والا تقصیر ش
نیست این بچه هیچ علاق ای به من نداره دیشب خیلی دلم گرفت و گریه کردم به حال خودم که منی که این همه به این بچه می رسم و براش وقت می زارم چطوره که علاقه ای به من نداره😩😩😩😩
مامان آنیسا خانوم🍩👶 مامان آنیسا خانوم🍩👶 ۱۶ ماهگی
تو دوران بارداری م خیلی واسم مهم بود که آرامش داشته باشم ، خودمو ناراحت نکنم ، گریه نکنم ، پزشکم می‌گفت ، بچه ت ناراحتی تورو حس می‌کنه و غصه میخوره ، خدارو شکر موفق هم بودم
اگه گاهی پیش می‌اومد که به خاطر هورمون هام ناراحت میشدم ، سریع به خودم مسلط میشدم ،
وقتی هم به دنیا اومد من و آقای پدر 🧔 بهم قول دادیم که اصلا اصلا صدامون تو خونه بالا نره
چون بچه ها از صدای بلند میترسن
امروز جلو خونه مون یه زن و شوهر داشتن با صدای بلند دعوا میکردن و بهم فحش میدادن
آنیسا و باباش هم رفته بودن سوپر، همسرم می‌گفت آنیسا اول هاج و واج مونده بود چون تا حالا این صحنه ها رو ندیده بود
بعد که اومدن تو حیاط ، شروع کرد به غر غر کردن و اعتراض کردن
که چرا اینا دارن با صدای بلند حرف میزنن.....
حالا فک کنیم یه بچه هرروز شاهد چنین صحنه هایی باشه
چه به روز روح و روان ش میاد....
بچه ها دست ما امانت ند، هر چه قدر هم تو‌ زندگی مون مشکل داریم نزاریم اونا بفهمن
☺️☺️🌈🌈🌈😊😊🥰🥰📿📿📿☘️☘️☃️☃️☃️🧿🧿🧿🌜🌜
مامان دخترم مامان دخترم ۱۲ ماهگی
چند وقتی بود نمیومدم گهواره دیروز نمی دونم چی صد دخترم بیدار بود اومدم سر گوشی ، فقط از خدا ممنونم که اتفاقی برای بچم نیفتاد دیشب دخترم خیلی وحشتناک افتاد زمین اول سرش از پشت خورد توی کوسن مبل و از جلو افتا روی زمین داشتم سکته می کردم دخترم یه دفعه چشماش راست ایستاد یه‌ک فوت کردم صورتش شروع کرد گریه کردن تا چند ساعت گریه کردم خیلی از خودم بدم اومده لعنت به من ، خدایا ممنونم تو شب قدر دخترم چیزیش نشد نذر کردم قرآن رو ختم کنم ، خیلی شب بدی بود به هر جوری بود بیدار نگهش داشتم ولی خب از پشت سر نخورد زمین فکر کنم لحظه ای که از جلو افتاد هم سرش اول نخورد ، خیلی مراقب بچه هاتون باشید من اشتباه کردم بعد اون همه مدت تو بیداریش گوشی دست گرفتم ، واقعا هیچ چیزی از سلامتی بچه واجب تر نیست دیشب هیچی برام مهم نبود حرف ها رفتارها ی دیگران ، حتی به خدا گفتم جون خودمو بگیر ولی بچم چیزیش نشه الانم که دارم می نویسم گریه ام گرفته ، تو رو خدا مراقب بچه هاتون باشین 😭
خدایا ممنونم ازت