سلام دوستان ، بچه ها من پسرم دو سال و هشت ماهشه تو یه ساختمونیم با خانواده شوهرم ، بچم خییییلی وابسته شده به پدر شوهرم و مادرشوهرم اصلا خونه خودمون نمیاد حتی برای خواب ، نمی‌دونم چیکار کنم هر چیم به پدرشوهرم اینا میگم که کم محبت الکی بکنید گوش نمیدن ، اخه تربیتشم بد میشه الان پسرم هر چی بخواد پدرشوهرم میره براش میخره حتی نصف شب ، واقعا دیگه کم اوردم راهنماییم کنید لطفا

وای من بچم دوسال ونیمه میگم کاش یک ساعت یکی برام بگیرتش دراختیارخودم باش قدربود کیفشوکن

الهی عزیزم چقدر سخته من اگه یه شب بچم پیشم نباشه دق میکنم🥺 منم با مادرشوهر تو یه ساختمونم بچم کوچیکتر ک بود بعضی شبا نمیخواست بیاد ولی گولش میزدم میاوردمش الان خدارو شکر عادت کرده بیرون میریم مستقیم میاد خونه

منم مادر شوهرم واحد روبه روم خيلي راضي ام اونا ام همين طورن عموشم كه نگم ديگه يعني امكان نداره برن بيرون يكي دو تامني خريد نكنن خيلي ام به سمت شوهرم وابستس خدايي ام كمك حالممن منم اوايل مثل تو بودم اما ديدم نه خوبه اما با منم ميادا مثل خواب و غذا و اينا فقط خودم

باشوهرت اروم ومنطقی صحبت کن قانعش کن باپدرمادرش صحبت کنه

بنظرمنم خیلی خوب برا خودت راحت باش برو تفریح برو باشگاه

خوب چه اشکال داره براش هرچی میخواد تهیه میکنن؟!
ببین عزیزم با خودت رو راست باش، اگه واقعا باعث تربیت بد بچه ات میشن حق داری، ولی اگه حس حسادت مادرانه ات به خاطر وابستگی بچه ات به پدر و مادر همسرت تو رو ناراحت کرده مسئله اش فرق داره