مام همینجوریم خواهر
واسه هر کی و هرکس وقت داره حوصله داره ب من میرسه خستس
دریغ از ی محبت
پیشمون میخوابع ولی یا تو گوشیه یا فیلم میبینه
اصلا منو نمیبینه
خسته شدم انقد گفتم منو ببین محبت کن بت نیاز دارم
ب جهنم منم از دیشب جامو ازش جدا کردم تا کی تحمل
همه همینن....چیز عجیبی نیس
شوهر من پیشمون میخوابه،گاهی اوقاتم کمکم میکنه تو بچه داری ولی ن رابطه ای داریم ن چیزی
سرش همش تو گوشیه
پیش دخترمم رعایت نمیکنه عصبانی که میشه داد میزنه
منم میگم پیش بچه داد و بیداد نکن
خلاصه که هیچ امیدی ندارم
دوشب پیش بهش نصف شب بخاطر عوارض واکسن دخترم بالا میاورد بیدازش کردم بریم دکتر میگه من خوابم میاد برا چی بریم دکتر
اون لحظه دلم میخواست بشنوم تا من ماشبنو روشن میکنم بچه رو آماده کن بریم دکتر
ولی نگف با اصرار من رفتیم
خیلی سهل انگاره خیلی
انگار یکی باید هلش بده
فکر میکنم این مشکلو خیلی از مامانا داشته باشن
اگه حرفاتو زدی بهش و بازم به خواستت توجه نمیکنه بنظرم باید از یه در دیگه وارد بشی
یه بار نصف شب بیدار ک شدی بچه رو بگیر برو جاتو کنار شوهرت بنداز بخواب بگو همش حس میکردم ی چیزی تو اتاقه توام نبودی خیلی ترسیدم
بعدش بغلش کن بگو اخیش الان دیگه نمیترسم
حالا اگه فکر میکنی روی شوهرت جواب میده انجامش بده
شوهر منم همینطوره اصلا باهام دیگه حرف نمیزنه همش جنگ دعوا دیگه خسته شدم انقد گریه کردم
نباید از اول جاتونو جدا میکردین دیگ
من از اولش ،حتی مامانم اینا پیشم می موندن گفتم شوهرم پیشمون بخوابه تو ی اتاق میخوابیدیم،دیگ عادت کرده
خداروشکر ارسام شبا اذیت نمیکنه
ولی بیدار شد گریه کرد خودشم بلند میشه کمک میکنه
سعی کن عادتش بدی ب بچه یا ب باهم بودنتون
عزیزم خب بهش همین حرفاتو بزن حتما
احتمالا دیگه عادت کرده که جای دیگه بخوابه
درست میشه کم کم
بهش بگو این بچه تا مدتها پیش ما قراره بخوابه تا وقتی جاشو جدا کنیم نمیشه ک تو کلا مثلا تا یک سال جای دیگه بخوابی
از اول نباید میزاشتی جاشو جدا کنه این بچه ی جفتتونه قرار نیس همه ی بارو یه نفر ب دوش بکشه
خیلی عذر میخوام که میپرسم رابطه داشتین؟
منم همینم ولی شوهرم بچمو دوست داره پیشمونم میخوابه ولی محبتش نصبت ب من کم شده الانم قهریم🥲
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.