سلام ، منم بالاخره زایمان کردم😄😉

۸ پاسخ

تجربه زایمان :فندوقم مثل همیشه تو رحمم داشت تکون می خورد
آروم آروم از ساعت 2 شب انقباضش شروع شد فاصله انقباضم کم و کمتر میشد
تا اینکه ب خونریزی افتادم
همه چیزم از قبل از نامه تاساک بیمارستان آماده بود
40 دقیقه رسیدم بیمارستان عرفان نیایش
معاینه کردن ببینم چندسانتم 2 بودم درد نداشت معاینه فقط باید شل کنی
nstوصل کردن تا
دردام بیشتر شد
با دکترم تماس گرفتن من 3 رسیدم بیمارستان
سوند وصل کردن اونم شل کنی درد نداره ، یکم سوزش داره همین
بعد منتظر موندم اتاق عمل آماده کنن دکتر بیاد سرم اینا وصل کردن
و وارد اتاق عمل شدم دستگاه اکسیژن و فشار وصل کردن بهم
باهام حرف میزدن خ تیم خوبی بودن
دکتر بیهوشی امد از کمر بی حس شدم فقط ب اندازه ی نیش حشره درد داشت واقعا حس نکردم عالی بود
پاهام داغ کرد خوابوندنم من ب خاطر بی حسی تو اتاق عمل قبل شروع یکم بالا آوردم فقط
پرده کشیدن ، جراحی کردن و بهترین صدای دنیا برای من تو اتاق عمل پیچید
بهترین لحظه عمرم بود
بهترین صدا بود
بعدش نی نی چسبوندن ب صورتم گریه کردم از خوشحالی
بعد بخیه زدن تمام
آوردن ریکاوری ب خاطری بی حسی و سردی اتاق می لرزیدم
بعد دوبار فشار دادن اما فشار معقول واقعا نه مث وحشیا
بعد بردنم بخش
تقریبا 8 ساعت ناشتا بودم
ماما امد گفت باید ی فشار بدم
یکم درد داشت ولی نه خیلی قشنگ حس کردم ازم خون و لخته خارج شد خداروشکر
بعدش گفتن مایعات شروع کن هنوز نگفتن راه برو
نی نی 39 هفته 1 روز ب دنیا آمد
من سزارین ااز پیش تعیین شده نخواستم خواستم دردم بگیره و بچه ب خواست خودش و درد طبیعی بیاد
فسقلمم حالش خوبه
اصلا نترسید من دکتر و بیمارستانم عالی بود و خودمم اصلا فکر منفی نمی کردم با خنده و روحیه خوب رفتم بیمارستان😁😁😁

طبیعی بودی

بسلامتی عزیزم دعا کن منم زود زایمان کنم

عزیزمم مبارکههه

سلام قدم نو رسیده مبارک

بسلامتیییی😍😍

مبارک عزیزم بسلامتی .سز یا طبیعی

بسلامتی عزیزم

سوال های مرتبط

مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو ۲ ماهگی
مامان رایان مامان رایان روزهای ابتدایی تولد
مامان جوجه مامان جوجه روزهای ابتدایی تولد
مامان ماهنی مامان ماهنی روزهای ابتدایی تولد
مامان سه تا جوجه🐣🫀 مامان سه تا جوجه🐣🫀 روزهای ابتدایی تولد
مامان تبسم🩷 مامان تبسم🩷 روزهای ابتدایی تولد