۱۳ پاسخ

عزیزم نزااااار بچت گشنگی بکشه خیلی خیلی بده
منم مثه تو بودم مجبور شدم شیر خشک بدم دیگه سینمو نگرفت اما خیالم راحته سیره حداقل

آموزشایی که بعد زایمان تو بیمارستان گفتن اینا بود:
شیر خشک رو کمکی بده ولی اگه می خوای سینه خودتم بگیره با شیشه شیر نده (چون شیشه شیر، شیر رو زیاد میده بچه با شیشه شیر راحت تره و سری شیشه شیر رو بگیره سینه خودتو نمی گیره)
با سرنگ یا قاشق بده یا شیر رو از بالا بچکون رو سینت بره تو دهنش

۱۰ روز گذشته
بچه مریض میشه
به کسی چه
شیر خشک بده گناه داره

محل نزار

شیروخرما بخور چای ماهی شیرافرا ک شیرت بیاد

شبا شیرخشک بهش بده ولی سینتو هم بده مک که بزنه شیر میادمن 15روزبعد شیرم خوب شد

دقیقا من مشکل تو رو داشتم مادر شوهرم دخالت میکردم ولی من کار خودم کردم بهش کمکی هم دادم

بچم از ۵ روزگی بخاطر زردیش شیر خشک هم دادم تا الان هم سینمو میخوره هم وقتایی. ک نیستم شیر خشک میدمش

بابا بده بچه سیر بشه چکار حرف بقیه داری
طفل معصوم گرسنه نمونه

سینتو بزار دهنش بگو مک بزن شاید تو چیزی ازش در اوردی 😏اصلا نزار بچت گشنگی بکشه شده یواشکی بهش بده گاهی اوقات شیر خشک بهتره تا شیر مادر ی ک عصبی میشه یا شیرش آبه و هیچ بچه باهاش رشد نمیکنه اصل اینه بچه هر ماه از لحاظ قد و وزن و دور سر رشد خوبی داشته باشه وگرنه من دیدم بچه ای ک شیر مادر خوردع و همش مریضه و بچه ای ک شیر خشک خورده زیاد مریض نشده نمیگم شیر مادر بده اتفاقا خیلی خوبه اما به شرط اینکه مادر شیرش خوب باشع

شیر خشک و با قطره کان یا سرنگ بده بهش ،،،یا ببر دکتر اون توضیح بده شوهرتم قانع میشه

همه جا همینطوریه مادر شوهر ها نخد هر آشی هستن

میخواهی برای همیشه شیر خشک بدی

سوال های مرتبط

مامان پناه مامان پناه ۲ ماهگی
خانوما شما به چشم نظر اعتقاد دارین من بچم وحشتناک بهم ریخته الان یه هفتس خواب نداره همش گریه شبا که دیگه وحشتناک
خشک میشه دیگه نفسش می‌ره دیشب مادر شوهرم اینجا بود اون که اومد رفتن بچه وحشتناک باز شروع کرد که فقط پرواز نمی‌کرد از دیشب هم که جلوشون شیر خورد بعد دیگه حتی شیر نمیگرف به بدبختی
خودم می‌دونم مادر شوهرم اینا اینجورن الان دیگه ثابت شد امروز بردم بچم پیش یه خانومی گفته چشم نظر داره و خودمم میدونستم تا میان بعدش دیگه بچه دیوونه میشه فرار کردم اومدم خونه مامانم دیشب اومدن باز بچه اینجور شد
از وقتی وسایل بچه دید
کلا حسودی همش هم شوهرم مقصر نشون داد خدایی یه گهواره کریر چندتا تیکه وسایل ضروری واسه بچم بعد یازده سال خیلی 🥺لعنتیا همه جا هم گفتن حالا اینا چندتان که به شدت حسودن
باید چیکار کنم واسه چشم نظر
چقد هم خودم اذیت می‌کنه همش میگه امنه مقصر هی آمنه فلان اومدم خونه مامانمم باز هم اومد دیشب شوهرمم گیر داد پسفردا برگردیم خونه برم این دیگه ول نمیکنه خونمون یه جا روانی فکر می‌کنه خیلی حالیش