خیلی دلم گرفته از دست شوهرم
خیلی مرد عصبی هست
خیلی زیادی هم سر بچه حساسه
یه بادکنک عدد دخترم داشت واسه تولد یکسالگیش بود که عدد یک بود همینحوری مونده بود
دخترم زا ذوق روش نشسته بود داشت بازی میکرد ازش افناد هیچیش هم نشد خواست دوباره بشینه شوهرم بادکنک و از دستش کشید ترکوند
میگم چرا جلو بچه اینکارو میکنی رو روحیه بچه تاثیر میذاره
میگه خطرناکه
طفلی دخترم کلی گریه کرد هی ازم میپرسید بابا چرا اونو ترکوند ؟
واسه اولین بار هم به باباش گفت دیگه دوست ندارم
انقددد به این بچه هی میگه مواظب باش نمیذاره یه بازی ساده انجام بده همش بهش استرس میده
کل روزم از من ایرادای الکی میگیره
گفتم برم یه چند روز خونه مادرم بمونم اعصابم ارومشه ولی دوبار استخاره گرفتم بد در اومد
واقعا نمیدونم چیکار کنم
پیش مشاور هم نمیره خودمم که با مشاور حرف زدم هیچ راهکاری نداد

من نمی‌دونم چرا هر چی وکیل یا در شُرُف وکالت یا کارشناس حقوق هست ...
گیر مردهای عصبی افتادن
یکیش خودم
چند نفر دیگه هم توی همین گهواره سراغ دارم خودم

نمیدونم چرا دلم خیلی برا ماهلین سوخت این بچه ها دلخوشیشون چیزای کوچیکه من خودم خیلی حساسم ببینم بچه ام با کارتن خالی بازی میکنه دلم نمیاد دور بندازم

شوهرمنم اینجوریه نمیزاره بچه بازی ساده انجام بده اینقد حساسه روش

مردا همینن گاهی خل چل می شن عین بچه ها
من وقتایی که می دونم قاطیه یا بچه رو می برم اتاق بازی یا می برم پارک
اما مثلا اون ترکوند جلو بچه نگو چرا ترکوندی بزن تو فاز بازی
بخند شلوغش کن بگو عه بابا خواست بازی کنه ترکید وای بعد بچه رو بزن بغلت ببر
جلو بچه دعوا کنی کلا دیگه بچه گریه و زاری می کنه با باباش لج می کنه
عنوان کار بالکل از دستت در می ره
بعد که بچه نبود باهاش حرف بزن ببین چه مرگشه

الان نشسته تو سبد😂😂😂

نباید اینجوری کنه بچه باید آزاد راحت باشه من دخترم هرکاری دلش بخواد میکنه شوهرم باهاش هم کاری میکنه میزنه میشکنه کاریش نداریم با بطری نوشابه مارو میزنه باهاش بازی میکنیم این کارش اشتباه هست باعث میشه بچه اوقده ایی عصبی بشه وقتی که شوهرت خونه نیست بزار بچت آزاد باشه هرکاری بخواد کنه حواست هم بهش باشه ولی ساعت هایی که شوهرت هست نزار کاری کنه که اون عصبی بشه

شوهر منم جدیدا خیلی عصبی شده اصلا نمیشه باهاش حرف زد، همش جنگ و دعوا داریم، از منم ایراد میگیره مثلا میگه با بچه آروم حرف بزن، اونوقت خودش جلو بچه صداشو میبره بالا با من دادوبیداد
دیوانه شدن خدا نجاتمون بده😮‍💨😟

وای فرزانه جان انگار داری کارای شوهر منو تعریف میکنی
ما قبل از بچه خیییییلی کم دعوامون میشد
حالا دائم جر و بحث و دعوا
بچه هر کاری میکنه میگه خطرناکه هر روز به بچه استرس میده که اسباب بازیاتو جمع میکنم میریزم تو آشغالی
از کارای خودمم که هزار تا ایراد میگیره

عزیزم همسر منم دقیقا همینطوریه حساسیتای خیلی الکی و بیخودی بادکنکو از جلو بچم برداشت انداخت توی اتاق ک مثلا نترکه بچه بترسه من ولی اهمیت ندادم کلا سعی کردم بی تفاوت باشم چون اینا ذاتشون اینه تا بخوایم درستشون کنیم پیر شدیم

اگه مشاوره نمیره از پیج های مشاوره های معرون تو اینستا براش پست اموزشی بفرست
اتفاقا همین دیروز یه استوری دیدم مشاور میگفت انقدر بچه رو از هر فعالیتی نترسونید
بچه باید بیفته زخمی شه شکست بخوره ناکامی رو تجربه کنه.

توجه کمتر کن و ی جوری بفهمه وسواس فکری داره ... باهاش کم در ی جمله اما مفید بگو الان بچه خوشحالتره یا اون موقع حالا بیافته چون بازی بود هیچی نمیگفت