دوستان من نمیدونم مامانم چرا اینجوریه
خیلی خوبه خیلی ها
اما به هیچکی اعتماد نداره مدام ذهن منم خراب میکنه
مثلا میگه چرا میزاری شوهرت به اسمت وام بگیره ممکنه برات دردسر بشه
میگم مادر چرا ذهن منو خراب میکنی
مگه قراره من جدا شم ک بترسم
مگه این آدم ممکنه برای من دردسر درست کنه الان ۱۷ ساله میشناسیش هزار تا اخلاق گند داره اما هیچ وقت راضی نمیشه برا من مشکلی پیش بیاد
میگه نه اعتماد نکن
کلا آدم بدبینیه همیشه توی هر قضیه جنبه منفیش میبینه و اعتقاد خودش ترویج میده
چیکار کنم ار دستش🫤🫤🫤
منم اینجوری میگه بهم میریزم و به شوهرم گیر میدم و دعوا میشه

✋بنده یکی از اون آدمای بدبین هستم مثل مامانت🥴😅😁
ولی خب نباید همه چی ب مامانت بگی
بعدشم اگر گفتی بشنو ولی سعی کن بکار نبری که دعوابشه

من خودم مثل مامانتم مامانم برعکس انقد خوش بین و ریلکس همیشه ام باهم بحث داریم انقددددد بهش گیر میدم😆😆🤣🤣

دقیقا مادر منم همینه
هر موقع هم از محبتای اطرافیان چه شوهرم چه دوستام براش تعریف کنم سکوت میکنه و مثل دیوار
ولی وقتی بدیه کسیو میگم زبونش باز میشه و هزار تا شاخ و برگ دیگه هم درست میکنه

نباید همه چیو براشون تعریف کرد

سلام عزیزم بنظرم تا جایی که ممکنه به مادر نگو منم یکیم مثل مادر شما😄😄

شما بزار پای مادر بودن و نگرانیش حرفاشو به دل نگیر و سعی کن زیاد از جزییات نگی واسش

من پدرم اینجوریه،یک عمر مارو محدود بار آورد بخاطر بدبینی،باهیچ کس نکردین هیچ جا نرین همه سرتونو کلاه میذارن از راه بدر میشین و.... و نتیجش شد منه خونه نشینه از آدم بدور🫤

عزیزم مامانت سردو گرم چشیده است .ذات مادر، هشدار دهنده است .هیچ کس ب بد بچه اش راضی نیست.نگرانه ک بهت میگه بدل نگیر اما عزیزم کم نبودن زوج هایی ک بعد از سی سال زندگی جفتشون رو قال گذاشتن

حالا مامان من خیلی خوش بینه انقد دلگرمی میده که نگم منم اخلاقم مثل مامان شماست به هیچ کس اعتماد ندارم

انقدر بدی زیاد شده که خیلیا مثل مامان شما شدن

بنظرم هیچکس مثل شوهر پشت آدم نیست

وااای نگم از مادرت اینقدددد میگه اینقددد منفی بافه اینقددددد جیغ جیغ می کنه رو کوچیکترین چیز جالبه تمام این خصوصیت ها از ژن به ما رسیده ی خواهر کاملا منفی باف همش میگفت رانندگی نکن دخترت تنهاست خداینکرده اتفاقی می افته برات
ی خواهر کپ مامانم خونه و فیلم دوس داره همش میگه بیکاری میری سرکار بچسب به خونه 😅

ن عزیزم ذهنت در گیر نکن بنظرم دارید با هم زندگی میکنید

مادرشوهر منم همینه.باز تو مادرته نهایت میتونی راحت حرفتو بزنی.مادرشوهر من مارو سرویس کرده.شوهرم هر راهی میره میگه نه تو فلان میشی اینه اخرش زندانه

دلم پره خواهر یه پفک خواهر مذبا شوهرش خریدن از فروشگاه بچهم خواست چون شلوغ بود گفتم حساب کن بچه گریه می‌کنه من میرم بیرون حالا این همه شوهر من شما رو برده رستو ران غذا داده یه پفک که ارزشی نداشت گرفتن تو ماشین کنار خواهرم بود پسرم وقتی پیاده شدیم نگفت بیا ببر بخورین بردن خونشون خوردن نگفت بچه دلش خواسته یه خواهر خسیس دارم فقط مثل مورچه می‌کشه می‌بره خونش ولی به کسی چیزی نمی‌ده
وقتی میان خونه من سفارش میدن شوهرش جوجه میخواد غذا خودش فسنجون بابام چلو گوشت
خدایی راضی نیستم ازشون چون همش حرف های بد منفی میزنم بهمون

شوهرم تاحالا به اسم من بالای ۵ تا وام گرفته تصفیه کرده خودشم ضامنم میشه این چه حرفیه آخه مادرت میزنه 😑 اصلا من به کسی نمیگم که چه کارایی میکنیم

وای مامان من دوست داره شوهرم در اختیارش باشه ولی خب اونم شخصیتی داره میگه مارو ببر بیرون می‌بره شوهرم وای به حالی که نبرتش
میگه چرا اونروز شوهرت یه چیزی گفتم به حرف نکرد به همه میگه شوهرم بده لجبازه چرا چون بها به کسی نمی‌ده میگه خسیسه چرا چون برا ما راحت تر خرج می‌کنه برا خانواده خودم نه میگه میرم بیرون به شوهرت بگو دنگی میگم باشه شوهرم اگه حساب کنه که دنگی نمیکنه وای به وقتی که داداشم یا داماد دیگش خرج کنند
میگه هیچ موقع شوهرت مثل داماد دیگم پسرم نمیشه میگه نزار وام بگیره به نامت بد بختت می‌کنه
بچه هام اذیت میکنن میگه مثل بابای فلان شده
دیگه خسته شدم درصورتی که شوهرم اصلا مامان خودشو بیرون نمیبره ولی هر هفته با خانواده منه اگه دوروز خونه مامانم باشیم نو ن هروعده شوهرم میگیره یا صبحونه
ولی یه وعده هم می‌بره بیرون غذا میدتشون بازم بده شوهرم الآنم بچه داداشم به دنیا اومده میگه روز اول نرو به دیدنش ما که نمیریم به من چیزی نگفته که نرم اونجا یه وقتی اونا نهار میزارن من اونجا باشم صبح بابام از دهنش در اومد که خواهرم اینا هم دارن میرن دلم شکست از این مامان مرموزم

عزیزم مطمعن باش شوهرت هیچ وقت برای شما که مادربچه هاش هستیشریک زندگیشی مشکلی درست نمیکنه که بخواد طرفت قانون و کلانتری باشه حالا شاید ادم تو خونه با شوهرش بحث و اختلاف نظر داسته باشه ولی دیگه بی غیرت که نیستن

حق با مامانته

اینطور افراد دست خودشون نیست کلا بدبینن به همه چیز ، خانواده شوهر من اکثرا همینطورن و شوهرمم خب مثل همونا منفی نگره، مثلا خواهرم باردار بود بعد ده روز پیش بچش سقط شد مادرشوهرم فهمیده میگه خواهرت دیگه باردار نمیشه، اینایی که سقط میکنن دیگه باردار نمیشن، گفتم چرا نشه، خیلیا سقط کردن دوباره ام باردار شدن براش چن تا مثالم زدم گفتم مگه فلانی سقط نکرد بعدشم باز بچه دار شد میگه اره راست میگی، کلا دست خودشون نیست، مثلا اونایی که باردار نشدنو دید اونایی که شدنو ندید

حالا مامان من ۱۸۰ درجه دقیقا نقطه مقابل مامان تو از خوشبینی 😅

ای وای ای وای از همین کلام های بیجا با بار منفی عامل اصلی بیشتر اختلافا
به نظرم یه گوشت در کن یکی دروازه
خوب نیست اینقد بدبینی
هر جا هم برات مشکلی پیش بیاد همین شوهرت اولین کسیه که بهش زنگ میزنی و مطمئنی خودشو به آب و آتیش میزنه بعد اونوقت این میاد اینطوری کنه 🙄

این اتفاق برای همه خانواده هاست .حالا بالای من اینجوریه.من دسته چک گرفتم هزاربار گفته مراقب باش.همسرم بهش گفت بابا من نمیزارم اتفاقی بیوفته اما بازم میگه.

دقیقا مامان منم همین جوریه ازهرحرفی یک داستان درست میکنه