۵ پاسخ

خیلی خیلییییییییی بده من قبلاً درک نداشتم اصلا نمیتونستم این مامانایی که اینقد غصه میخورنو نگرانن درک کنم ولی الان که خودم مادر شدم میفهمم اونا چی میکشیدن چقد سخته چقد آدم حس بدی داره دق میکنه حاضر خودشو همه چی بشه ولی یه تار مو از بچش کم نشه
انشالله که نی نیتم هر چی زودتر خوب شه

خیلی سخته دو قلوهام با وزن ۲۵۰۰ با سن کم خودم ب تنهایی بزرگ کردم الان یکساله و ۳ ماه هستن هفته دیگه زایمان میکنم همه کارا رو دوشمه همسرمم بنده خدا کمک میکنه اما خونه خیلی نیس باید پول بچهارو در بیاره خودمم شاغل هستم ۵ صبح پا میشم مثلا دیشب۲ ساعت خابیدم چون دوقلوها نوبتی پاشدن گاهی فکر میکنم چقدر جان سختم

منم گذروندم این دوران و تو دستگاه وقتی بدون لباس شبا نگاش میکردم اشک میریختم فقط
میگذره توکل کن بخدا

بچه من رگ نداشت بیهوشش کردن رگ مرکزی ازش بگیر انقد ناشکر نباش ای کاش بچه منم فقط زردی داشت

تحمل نیس مجبوریته

سوال های مرتبط