۱۵ پاسخ

اکثر اوقات بله

پسر من اصن تنها بازی نمیکنه، به هیچ اسباب بازی علاقه نداره
دائم چسبیده به من
خیلی خستم خیلیییییییی

خیلی کن پیش میاد تنها بازی کنه

گاهی اوقات تنهایی توخونه مشغول بازی میشه وگرنه بیشتر دنبال منه، البته تو بالکن و حیاط خودش بازی میکنه و سرگرم میشه

من قبلا همش باهاش بازی می‌کردم
اما دو ماهی مبشه میاد سمتم میگم مامان کار دازه برو اسباب بازی هاتو بیار کنارم اولش سختش یود دو دیقه ای ی بار میومد الان تایم ش طولانی شده
یچه یکم بایذ با خودش بازی کنخ حوصله ش سر بره 😛

بیشتر مواقع نه و باید کنارش باشم..
حتی مواقعی که از خواب بیدار میشه تا من نرم بیرون از اتاق اونم کنارم میمونه

سلام عزیزم بله اکثرا تنهایی بازی میکنه

سی ثانیه بله😁

گاهی خیلی کم همش تو دست و پا منه 😩یا در حال خرابکاری ک باید حواسم باش بهش

نه اکثر اوقات به خودم چسبیده خیلی خیلی کم پیش میاد که خودش بازی کنه اونم خیلی کوتاه در حد چند دقیقه

اکثرا خودش بازی میکنه

آره یه تایمی خودش تنها بازی میکنه یه عالمه قابلمه و ظرف و ظروف هر روز میبره تو بالکن مثلا آشپزی میکنه

به هیچ وجه🥴اصلابازی بلدنیستن.همش چسبیدن بهم

نه همیشه بیشتر وقت ها باهم بازی میکنیم ولی وقتی یه غذایی چیزی درست کنم با خودش بازی میکنه اکثرا هم این روزا همش تو حیاطه

دخترمن خودش بازی میکنه منم به کارام میرسم

سوال های مرتبط

مامان هیراد 🩵 مامان هیراد 🩵 ۱ سالگی
مامانا روزاتون با بچه ها چطور میگذرونید؟
هیراد محض رضای خدا منو ۵ دقیقه ول نمیکنه
از صبح که بیدار میشه دستمو میگیره میکشه توپ بازی
بعدش میگه مامان اباب بازی
بعدش کتاب بخونیم
و ماشین بازی و......اووووو تا خود شب
یک ساعتم که میبرمش بیرون کل محله رو با پاهای کوچولوش باید بچرخه همه جارو نظاره کنه
اصلا نمیشه به حال خودش رهاش کرد فقط میگه با من بازی کنید
خانواده همسرم یا خودم وقتی میان یک دقیقه نمیتونن بشینن همه رو بلند میکنه میگه توپ بازی 😂
یعنی همه باید سرپا باشیم توپ بازی کنیم
نمیزاره دو دقیقه بشینیم ناهاری شامی چیزی بخوریم
فقط میگه بابایی پاشو
مامانی پاشو
اونروز رفتم خونه ی مامانم نزاشت بابام ناهار بخوره فقط میگفت بابای پاشو توپ
آخر بابام رفت دراز کشید خودشو زد به خواب 😂 تا هیراد ولش کرد
خودمم به هیچ کاریم نمیرسم واقعا،شدم پوست استخون
بچه های شماهم اینطورین یا خودشونم تنهایی بازی میکنن؟
همش میگم کاش هیراد یه خواهر بزرگ تر از خودش داشت همش با اون مشغول میشد