۱۲ پاسخ

من هوا خوب باشه تقریباً هر روز می‌برمش بیرون امروز یه ساعت و نیم بیرون بودیم دیگه پا نمونده واسم اینقدر راه رفتم
بیرون بودیم آخر آخرا خوابش گرفته بودا اومدیم خونه خوابش پرید
الانم بیداره پمادشو برداشته داره باهاش بازی می‌کنه 😅

هنوز از پستونک نگرفتیش

دقیقا منم گاهی میبرمش پیاده روی

الهی عزیزم

منم خیلی دوسدارم ببرم ولی دخترمن ففقط دوس داره راه بره منم هنوز واسش کفش نگرفتم

من از دکتر پرسیدم گفتن ضد افتاب زیر 2سال ممنوعه چون پسر منم سفیده و منم زیا بیرون میبرمش
حالا خواستی از دکتر پسرتم بپرس ببین چی میگه

ای جونم آره هوا عالیه بهش خوش گذشتها

وای منم خیلی دوست دارم ببرمش اما خونمون پله داره کالاسکه بردن سختمه

منم رفتم بچم اینقد نور زیاد بود چشاشو همش میمالید اشک میومد

حتمااااا ضدافتاب استفاده نكن، من نكردم رفتم شنبه بازار با اينكه هوا نيمه ابري بود دستاي دخترم سوخت 🥲🥲

دل بچمون میپوسه تو خونه 🤕🤕🤕

الهیی عزیزم 😘😘میرفتی پاساژ ایراانیا ببین حراجی چیزی نیاوردن😂😂برم

سوال های مرتبط

مامان سبحان مامان سبحان ۱۱ ماهگی
دیشب خدا بهم رحم کرد🥲 دیروز بچم رو بردم بیرون اومدیم خونه بچم آروم بود یهو بچم خوابید تو خواب همش گریه میکرد همش با خودم میگفتم برم اسفند دود کنم برای بچم چیزیش نشه وقتی از خواب بیدارش شد همش گریه می‌کرد گریه بند نمیشد خواهر شوهرم اومد سرگرمش کرد آروم شد خواهر شوهر هم بهم گفت براش اسفند دود کن گفتم بهش غذا میدم بعد به بچم غذا دادم سپردمش دست باباش رفتم براش زغال بزارم تا اومد انگار یه چیزی خورده بود تو گلوش گیر کرده بود چ‌وضعی بود😑شوهرم که فکر میکرد نون خورده تو گلوش گیر کرده بهم میگفت بهش آب بده تا بره پایین 🤦🏻‍♀️ولی من اینکارو نکردم پشتش زدم تا یه یکم بالا اومدیکم خون هم اومد بردم بیرون زدم پیشتش تمام غذایی که خورد بود رو بالا آورد با کمی خون دیدم یه تکه پوست تخمه هم بیرون اومد😑😑گلوش رو بریده بود تا اومد بیرون 🥲🤦🏻‍♀️ از یه طرف هم مادرشوهر تا دید اومد شروع کرد به فوش دادن من عصبی بود 😅😐همش اسم‌مردن میورد 😑😒 بچت میمورد بچت فلان میشد