۸ پاسخ

زهرا دردشون یه چیزه اونم فقط تنهایی
دلشون همبازی میخاد دوست دارن تو جمع بچه ها باشن
من مشکلاتم با نیکان روز به روز داره بدتر میشه
چون به بازی کردن با من هم قانع نیست دوست میخاد
روزای خیلی سختی داریم میگذرونیم تو خونه

منم اینقد براش وقت می‌زارم باهاش بازی میکنم میبرمش بیرون براش اینو بخر اونو بخر ولی بعضی وقتا همش ایراد الکی لباسمو عوض کن این پتو رو نمی‌خوام دوست دارم سرمو بزنم به دیوار

دختر من بهم میگه مامان قربونت برم من میگم خدا نکنه
میگه تو نباید بگی خدا نکنه ولی خب با داد و دعوا و گریه نمیگه
من حس میکنم اینکه هرچی میخواد با عصبانیت و گریه میخواد شاید الگوی بدی داره
مثلا از بچه ای یا بزرگی که این رفتار رو داره یاد گرفته

نگاه کن بخدا آدم اسیررمیکنه

تصویر

اگ یهت بگم چن بار سرخیابون دراز کشیده از لجبازی باورت مبشه؟

روانشناس کودک سوال کردی؟

عزیزم شما معلم هستی؟ تا ساعت ۲ عصر سرکاری؟ بخاطر دلتنگی نیست؟

توجه از سمت شما براش کمه .. بیشتر میخواد تو کانون توجه باشه
تمام این کارای هانا هم بهانه است
حضورت براش کمه
ناز کردن
گله کردن... تماما تو این بهانه هاش مشخصه

سوال های مرتبط