پارسال دقیقا ۴ اردیبهشت بود که پنج روز از موعدم گذشته بود که یهویی دلشوره گرفتم به هر بهونه به شوهرم گفتم برم بیرون نذاشت اخرش بهش گفتم بیبی چک بخر بیار برام بعد قط کردم نیم ساعت بعدش مامانم زنگ زد گفت الان حرم امام رضام گوشیو میگیرم سمت حرم هر چی خواستی ازش بخوا منم چشامو بستمو گفتم ای امام رضا بیبی چکم مثبت شه نی نی داشته باشم و قط کردم بعد یه ساعت شوهرم اومدو بیبی چکو اورد و موزی موزی میخندید برام میگفت ای کوچولو چیکار کردی این برا چیه منم گفتم الکیه دیگه میخام خیالم راحت شه انگار کیست دارم پریود نمیشم بعد اونکه رفت رفتم و امتحان کردم و دیدم عه یه خط افتاد ناراحت شدم دلم شکست ولی دلشوره عجیبی داشتم بعد پنج دقیقه رفتم دیدم عه دو خطه عکسشو گرفتم فرستادم برا ابجیم زنگ زدمو گفتم برو نگاه کن یه چی فرستادم بعد نگاه کردو زنگ زد از خوشحالی گریه میکردیم باهم اخه دو سال اقدام بودم ولی سر موعد پریود میشدم تخمدانم تنبل بود 🥲🥲اولین بیبی چکم مثبت شد و ابجیم زنگید با خوشحالی از شوهرم کادو پدر شدنشو خواست 😍😍😍اومد خونه باورش نمیشد میگفتی الکیه همرو گول زدی تو و من هزاران بار شکر میکنم بخاطر دادن فرشته کوچولوییممم هاکان مامان عاشقته❤️❤️❤️

تصویر
۷ پاسخ

ای جانم ان شاالله هميشه سلامت باشید کنار هم خداروشکر

من پنج سال رفتم دکتر و همه گفتن از بس تنبلی تخمدان شدیده بچه دار نمیشی یه روز ول کردم خیلی گریه کردم ولی گفتم حتما من لایق بچه نیستم شوهرم گفت من بچه نمیخوام خودتو به خاطر خودت می‌خوام نه بچه بیخیال شدیم سال 97 اسفند بود رفتیم عروسی دیدم همه فامیل و دوست بچه دارند من هم اومدم اینقدر گریه کردم دوباره فردا رفتم دکتر پنج ماه بود دارو نمی‌خوردم ول کرده بودم دکتر برام آزمایش نوشت آزمایش دادم رفتم گرفتم گفت مشکوک به بارداری دوباره آزمایش بده دل تو دلم نبود تعطیلات عید بود آزمایشگاه تعطیل منو شوهرم اون چهار روز عید فقط دعا خوندیم بعد آزمایش دادم حامله بودم من اون روز فکر کنم تا صبح گریه کردم از خوشحالی ایلین خانم اومد به زندگیم
الان هم ایلین پنج سال و پسر خوشگل هم دارم خدا همیشه هست فقط ما باید صبر داشته باشیم 😚

ای جان خدا برات حفظش،
الان که داستانتو میخوندم انگار داشتم یه رمان هیجانی میخوندم خیلی کیف کردم
انشالله دومادیش

ای جان خداروصدهزارمرتبه شکر ..خدا حفظش کنه عزیزم خوش روزی و خوش پاقدم باشه

بمونه برات

ای خدا جوجو 😍

1403.2.4

سوال های مرتبط

مامان ایلیا💚 مامان ایلیا💚 ۵ ماهگی
یادش بخیر وقتی بیبی چکم مثبت شد🥹چقد لحظه ی شیرینی بود دلم تنگ شد🤱🏻یه روز قبل از پریودم بود برعکس ماه های قبل که از چند روز قبل پریودم هی بیبی چک میزدم اون ماه اصلا سمت بیبی چک نرفتم چون رفته بود سونو و دکتر گفت فولیکول ندارم منم از ۱۱ سیکلم دیگه اقدام نکردم چون عفونت داشتم شروع کردم پماد واژینال استفاده کردن🥴یه روز قبل پریودم دلدرد داشتم میخواستم دمنوش بخورم پریود شم زودتر داروهای جدیدمو شروع کنم گفتم بذار یه تست بزنم رفتم دسشویی زدم و کلا بیخیال گذاشتمش رو آینه روشویی گفتم مثبت نمیشه که😆دو سه دقیقه گذشت رفتم سراغش دیدم دو خط شده🥹بعد آوردم به همسرم نشون دادم گفتم این دوتا خطه؟گفت آره گفتم دو خط ینی مثبت گفت نه بابا تا آزمایش ندی باور نمیکنم😂فرداش رفتیم آزمایش دادم تا لحظه ای که جوابش اومد هم همش منتظر بودیم منفی باشه چون قابل باور نبود برامون ولی مثبت بود نشستیم کلی با هم گریه کردیم از خوشحالی🤣البته اون موقع منتظر روشا خانوم بودیم ولی تبدیل به آقا ایلیا شد🥹😂
مامان آراز و دنیز
👧🏼👶🏻 مامان آراز و دنیز 👧🏼👶🏻 ۶ ماهگی