۶ پاسخ

واقعا حسش قابل توصیف نیس🥲ای کاش همه بچه ها سالم باشن

عزیزم چه قشنگ گفتی
الهی آمین
منم دیشب تا صبح به محمدحسین نگاه میکردم و اشک میریختم باورم نمیشد مامان شدم🥲😍

الهی آمین♥️
خیلی قشنگ نوشتی عزیزم
من برا داشتن آدریانا خیلی تلاش کردم بارها اتاق عمل رفتم و هرگز امید نداشتم روزی بچم بغل بگیرم و این روزا با هربار نگاه نکردن بهش وقتی غذا میخوره وقتی باهام بازی میکنه وقتی میخوابه اشکم ناخوداگاه سرازیرمیشه و خداشکر میکنم که بهم این اجازه داد که این روزا ببینم و هربار به خودم میگم یعنی واقعا این کوچولو که جلوم نشسته مال من؟مال خود خودم؟ 😢

من از اول همین جور بودم

ارههه دقییقا
من اولا میرفتم خونمون شب مامانم تا صبح نگهش داره یشب راحت بخوابم بعد نصف شب که پا میشد گریه میکرد میگفتم هستن ارومش کنن اولی الان اولا که دوس ندارم شبا برم بمونم حس میکنم تو خونم بهتر دستمه خوابوندن بچم بعدم میرم میخوابونمش بعد مامانم میگه تو برو یجا دیگه بخواب من پیششم شب واسه شیر که بیدار میشه گریه میکنه دیگه نمیتونم خودمو بخواب ب،نم بگم الان شیر میخوره اروم میشه حس میکنم من باید اونجا باشم برام جالب بود این حس وای فک میکررم چون تو نوزادیش خیلی اذیتم کرد و حال خوبی نداشتم الان اینجوریم ولی الان گفتی دیدم مشترکه💖

ان شاءالله خداحفظشون کنه.منم برای پسراولم تامدتها نمیتونستم تنهاش بذارم وبرم مثلا بازار هرجامیرفتم صرای گریش توی گوشم بود واسترس میگرفتم الان برای پسرم دومم همینطورم ولی خیلی کمتر شده فقط نگرانم استرس ندارم خداروشکر.
۵ماهگی خیلی زوده برای روروک ۱۰دقه بیشتر نذار چون ستون فقراتش هنوز شکل نگرفته

سوال های مرتبط

مامان پسرم مامان پسرم ۶ ماهگی
سلام. میخواستم یه درد ودلی کنم،منم مثه خیلی از مامانای دیگه دوست داشتم برای بچم بیشتر وقت بذارم باهاش بیشتر سروکله بزنم براش مادر پر انرژی باشم بهش برسم هر دفعه میخوابه به صورتش نگاه میکنم دلم براش کباب میشه میخوام خودمو تیکه پاره کنم یا هروقت گریه میکنه تو دلم میگم بمیرم تو اینجوری گریه نکنی ،یا دیشب شوهرم میگفت تو که خوشحال باشی زندگی خوبه انقدر دلم براش سوخت که نهایت نداشت میبینم اون آدم قبل براش نیستم بلاتکلیفم با خودم دلم برای همه میسوزه خانوادم شوهرم بچم ولی درمونده شدم که چه راهی باید برم یکی میگه قرص نخورین برا افسردگی یکی میگه بخورین یکی میگه روانشناس خوب نیس موندم برای حال خوبم برای اینکه بشم اون آدم قبل باید چیکارکنم روانشناس میگه تجسم مثبت کن وقتی هر دقیقه یه فکر منفی به سرم میزنه در حد مرگ اضطراب میگیرم چیکارکنم قلبم داره از جا برای عزیزای زندگیم کنده میشه و راه نجات رو پیدا نمیکنم یعنی نمیدونم راهی که میرم درسته یا نه روانشناسه که میگه نیاز به دارو نیس اگر باشه خودم ارجاع میدم
مامان رستا مامان رستا ۶ ماهگی
خانما دخترم وقتی دنیا اومد 2450گرم بود دوماه اول شیر خودمو می دادم دخترم و با شیر خودم ماهی 800گرم اضافه می کرد متاسفانه بعد یه مدتی شیر خودم کم شد طوری که از هر سینه در حد یکی دوبار میتونم شیر بدم هر راهی رفتم برا زیاد شدنش از کپسول لاکتاول و پودر شیر افزا گرفته تا خوردن ماهی دلیل کم شدن شیرم نمی‌دونم مریضی بود یا زجر‌ و استرس هایی که این مدت کشیدم کم شده یا چیز دیگه خلاصه تو چهارماهگی دکتر گفت شیر خشک بده بهش وزنش اون موقع سه روز مونده به چهارماهگی چهار و صد بود متاسفانه از بخت کج و شانس بد ما خودم و دخترم مریض شدیم و رستا وزن کم کرده روز یکم عید پنج کیلو و نیم بودش خیلی کم وزن اضافه می کنه الان گمون نکنم شیش کیلو هم باشه تازه اگر هم باشه چون امروز رفته تو پنج ماه به نظر من کمه می‌خوام شروع کنم بهش کمکی و غذا بدم از چی شروع کنم خواهر شوهرم دیشب می گفت سرلاک من بچه اولمه نمی‌دونم روزی چقدر بدم تو رو خدا هرکسی تجربه ای داره می‌دونه چی بچه رو چاق تر می کنه به من بگه شاید یه مادر دیگه هم دید بدردش خورد با شیر خشک وزن اضافه می کرد ولی یه مدته نمی‌دونم به چه دلیل کم شیر میخوره
مامان ستاره مامان ستاره ۷ ماهگی
مامان گیسو🩷💕 مامان گیسو🩷💕 ۶ ماهگی
سلام مامان های گل
میخواستم تجربه خودم رو بابت رفلاکس پنهان دخترم بگم شاید برای شما هم مفید باشه و با انجام دادنش یه بهتر شدن رفلاکس نوزادتون کمک کنه.
۱)من اصلا نه شیر خشک ar دادم و نه داروی امپرازول و نکسیوم به جای اون فقط از قطره های پروبیوتیک کمک گرفتم چون میدونستم دارو ها واقعا عوارض داره و رفلاکس دختر من خیییلی حاد و زیاد نبود
۲)شش ماهه کامل تو سطح شیب دار خوابوندم و بعد از هر شیر خوردن ۱۵ دقیقه تو بغلم عمودی نگه میداشتم....همه میگفتن بغلیش کردی همش تو بغلته چرا نمیزاریش زمین بمونه....اما من وقتی می‌دیدم حال دخترم اینجوری بهتره و کم تر اذیت میشه بیشتر سعی میکردم تو آغوشی یا تو بغل نگه دارمش.
۳)از قطره آد بدون و طعم و مزه مارک کامویت استفاده کردم و واقع تاثیرش رو تو شیر خوردن دخترم دیدم.چون قطره آد طعم دار رفلاکسش رو تشدید میکرد
۴) زیاد دخترم رو به حالت دمر نمیزاشتم بعد از حدود ۲ ساعت بعد شیر خوردن میزاشتم که به معدش فشار نیاد و اون تایم داخل کریر میزاشتمش.
امیدوارم که تونسته باشم کمکی کرده باشم چون می‌دونم واقعا رفلاکس خیلی بده و هم بچه و هم مادر رو واقعا اذیت می‌کنه ایشالا با ۶ ماهه شدن نینی ها و غذا خوردنشون سیستم گوارشیشون هم تکامل پیدا می‌کنه و رفلاکس پنهانشونم دیگه بره و نمونه.