۸ پاسخ

بگو میخاستی بری یک زن پیر بیوه بگیری ک بچه داری بلد باشه مرتیکه خر🚶🏼‍♀️

نبات داغ دل درد خوب میکنه ددر کل در مقابل دیگران جبهه نگسر بگو باشه بعد کار خودت بکن بحث نکن باهش

اتفاقا کار خوبی کردن، نبات داغ برای دل دردش خوبه، دل و رودشو گرم نگه میداره، اندازه ۱۵ سی سی براش درست کن، نیم سی سی هم توش گریپ میکسچر بریز،

منم مثل تو شوهرم بیشعور تمامه روز پنجم زایمانمه یجوری قیافه گرفته بود مامانم گذاشت رف نشستم گریه میکنم خواهر شوهر عوضیمو مادرش زودی اومدن خونمون 😔😔😔😔😔
دارم از بیمادری اونم تو روز سخت دق میکنم

عزیزم درکت میکنم که چقدر روت فشاره. ولی سعی کن فراموش کنی که اذیت میکنی خودتو. از این به بعد هم نذار کسی بدون رضایت خودت برای بچت کاری کنه. چون بعدن میخان تو همه چی دخالت کنن و اذیت میشی. محکم جلوشون وایستا.
مگه یه مادر بد بچشو میخواد اخه؟؟؟؟؟؟
اون جاری خانوم هم خیلی کار اشتباهی کرده که دیده شما ناراضی ولی انجام دادی.

واییی نبات نباید بدن که وقتی کولیک داره این همه دکترا دارن میگن فقط قطره اشو باید بخوره قطره های مختلفو امتحان کن یکیش بهش بسازه با شوهرتم حرف بزن بگو دفعه اخر تو جمع ضایع ات میکنه این کولیک ام ربطی به تجربه داشتن نداشتن نداره ۱۰۰تا بچه ام داشته باشی کولیک داشته باشه بیقراره

جدا از شوهرت ک اشتباه کرده اینطوری گفته اما نبات داغ خوبه منم گاهی پسرم خیلی بیقراری میکرد بهش میدادم اروم تر میشد

برای چی اصلا جوری رفتار کردی که بدون اجازه و رضایت تو ، چیزی که دوست نداری میدن به بچه ت
😑😑😑😑😑😑
یعنی که چی

سوال های مرتبط

مامان یکتا👼🏻 مامان یکتا👼🏻 ۳ ماهگی
سلام 👋
اومدم یکم باهم حرف بزنیم
کل دیروز اصلا نتونستم بخوابم چون مهمون داشتم دیشب هم از بی‌خوابی سرم داشت می‌میترکید از وقتی هم اون بی حسی رو بهم زدن مهره های گردن تا کردم میسوزه و درد میکنه تا یکم میشینم و دیشب آنقدر دخترم بی‌تابی میکرد یکسره نشسته بودم تا دوشب اصلا نخوابید آنقدر گردنم درد میکرد بچه پیش شوهرم آروم نمیشد شوهرمم بچه داری زیاد بلد نیست ،در همون حال به شوهرم غرغر میکردم و آخر گریه کردم آروم شدم، بهش میگم اصلا تو این یک ماه نتونستم برا خودم باشم نتونستم خوب بخوابم چشمام گود رفته و تیره شده از بی‌خواب ی سرم درد میکنه از یه هفته میشه اومدم خونه خودم مسئولیت هام بیشتر شده گردنم تا یکم میشینم بچه شیر بدم میسوزه و درد میکنه کمرم تا یکم کاری میخوام بکنم درد میگیره میخوام کارای خونمو بکنم بچه نمیزاره صبحانه م میشه ناهار،ناهار میشه شامم ، هیچوقت خود قبلیم نمیشم ،دلم واسه خود قبلیم تنگ شده،به مامانم میگم میگه من که گفتم یکم دیگه واستا خودت گفتی برم خونه خودم،چقدر مادر شدن سخته مادرامون چی کشیدن تا ما بزرگ بشیم
خدایا ناشکری نیست بازم برای وجود دخترم شکرت