۳ پاسخ

من یهویی گرفتم یکم تنبلی کردم وگرنه تدریجی میگرفتمش چون میخوردیم به گرما یهویی گرفتم دیگه یکم اذیتاش از اول بهترشده ولی همچنان بهانه میگیره

پسر من شیر خشکیه ،چن باره خواستم قطش کنم شیر شب ش رو ولی نمیشه،شب بیدار میشه گریه میکنه با هیچیم آروم نمیشه ،میخوابونمش باز نق نق تا خود صب هی میگه آب آب منظورنش شیره، روش تدریجی رو ب کار بردم خیلی حجمشو کم کردم ،توش آب زیاد ریختم رقیق باشه ولی بازم ول من نیست،یکی دو ماه دیگه بهش میدم بعدش شیشه رو میندازم دور دیگه مجبوره قبول کنه ،واقعا خسته شدم از اینکه شبا درست حسابی هیچکدوم نمیخوابیم

وای من دیگه خسته شدم به خدا از شیر دادن، کل روز دنبال من مامان جی جی ، شب بیدار میشه شیر میخوره یه ساعت بعد دوباره گریه جی جی بده . ۶ صبح بیدار شد گفتم تازه خورده ندادم بهش تا ۷ و نیم گریه کرد . من چطور اینو از شیر بگیرم تورو خدا اگه راه حلی پیدا کردی به منم بگو

سوال های مرتبط

مامان تربچه مامان تربچه ۱ سالگی
من داشتم بچمو از شیر میگرفتم که ویروس گرفت وحشتناک بعد سه روز شیر نخوردن چون چیزی نمیخورد دوباره شیرش دادم این چند روزو، خونه مامانم رفتیم عید دیدنی ،شوهر خواهرم گفت از من به شما نصیحت بزارین تا آخرین دندون بچه دربیاد بعد از شیر بگیرین ،اون یکی دامادمون شنید گفت مگه میخایین از شیر بگیرین گناه داره و بچه رو تا سه سال شیر بدین و برا استخون بندی بچه خوبه و مریض نمیشه و گناه داره،یهو تو دامادا حرف شیر دادن من نشد ،فرداشبش اوندیم خونه مادرشوهرم ،بچه رو دید گفت چقدر لاغر شده و یه موقع از شیر نگیریا دو سال و دوماه بچه رو شیر بده ،پسر خواهر شوهرم به مامانش گفت منو چقدر شیر دادین خواهر شوهرم چون شاغله تو بانک،گفت من از یکسال کمتر شد ولی بعدش هر روز مامانجون شیر گاو و عسل گرم میکرد میداد بهت 😑😑😑 جدی چرا بقیه فکر میکنن تو این چیزا باید نظر بدن ؟ من نابود شدم زیر بار رژیم حساسیت ،از شیر بگیرمم حوصله حرف شنیدن ندارم از جماعت وررراج،کاش زود تیر ماه میشد دیگه