۶ پاسخ

مرسی عزیزم که گفتی منم یدونه دارم ولی الوورا نیست
بنظرت میتونم بزنم یا از همین بزنم؟
اخه دختر منم با کرم اردن خوب نشد

چه خوب،مرسی

پناه بخاطر دندونش پاهاش کلا سوخته
امتحان میکنم مرسی گلی😍

مرسی ابجی منم ب آقام بگم بگیره

مرسی ارت عزیزم

من بنفششو دارم، عصاره ش مهمه؟!

سوال های مرتبط

مامان دیاکو مامان دیاکو ۶ ماهگی
سلام دوستان حدودا یک هفته پیش من پسرم تب کرد سه بار دکتر بردم مشکلمو گذاشتم خیلی ها اومدین راه حل گفتین بهم خیلی ممنونم ازتون .ولی بعد این که کلی تحقیق انجام دادم مشکل پسرم حل شد اومدم اینجا بگم برای مادرای استان گیلان
مادرا خیلی مواظب بچه هاتون باشید مثل این که داراکولا رفته بود داخل پوشک بچم و کل بدن بچمو زده بود برای همین پسرم تبش از ۳۸ پایین نمیومد قطره استامینوفن هم بالا میاورد من رفتم شیاف گرفتم گذاشتم اول هر ۴ ساعت بعد روز دوم ساعت رو طولانی کردم تا دو روز حموم نبردم بعد بردم ..هر پماد سوختگی داروی دست ساز هم زدم جواب گو نبود در اخر پماد کاناندولا زدم البته با هر بار پوشک عوض کردن با شامپو بچه شستم الان خداروشکر خوب شد پسرم گفتم اینو بذارم که خدای نکرده کسی مشکل منو داشت بدونه چیکار کنه و الکی به دکتر فوق تخصص و متخصص اعتماد نکنه خیلی زودتر بچم خوب میشد اگه دکتر نمیبردم .البته حتی یک روز هم بایولاکت رو عقب نندازید که سیستم ایمنی بچه پایین بیاد
مامان مهبد مامان مهبد ۷ ماهگی
سلام مجدد
مهبد تا دو ماهگی روز و شب رو نمیشناخت ،با اینکه هر صبح بهش میگفتم خورشید در اومد الان روزه ،ولی هر موقع دوست داشت میخوابید و یهو شبها بیدار می موند ، ولی از ۲ ماهگی کم کم معرفی روز و شب کار کرد و دیگه شبها خواب بیشتر و عمیق تری داره ولی روزها به شدت خواب کوتاه و سبک داره، بخاطر کولیک نوزادی ش هم خانواده خودم گهواره رو بهش معرفی کردن، یعنی توسط پذیرایی خونه شون از این ستون به اون ستون یه گهواره سنتی بستن و آقا راحت اونجا میخوابید،مکافات از زمانی شروع شد که بعد از ۲۰ روز من برگشتم خونه خودمون و آقا به همون گهواره عادت کرده بود ،همسر گرام هم دید نمیشه اینجوری پسر اصلا نمیخوابه، اناق خواب خودمون رو تغییر کاربری داد، تخت خواب جمع شد و گهواره آقا از این سر اناق به اون سر اتاق بسته شد، اوایل خوشحال بودم که آخیش ، راحت شدم.... اما اول مکافات من بود ،وقتی مهمونی میرفتیم دیگه پسرم خواب نداشت و این شد که تو مهمونی ها ما پتو به دست بودیم که آقا بخوابه، دیدم نمیشه باید پتو و گهواره رو جمع کنم و کم کم شروع کردم به کمرنگ کردن شدن، اول پتو رو حذف کردم که خوشبختانه موفق بودم ولی امان از گهواره، اول با سرعت آهسته خواستم حذف ش کنم ولی مگه پسری می خوابید، و گریه ها سر داد یه چند روز تحمل کردم و صبر پیشه کردم ولی خورد به pms و پریودی و تنهایی، عنان از کف به در دادم و به عصبانیت پروژه حذف گهواره با شکست روبرو شد، در حال حاضر هم گهواره برای آقا حکم سرگرمی رو داره یک ساعت باید داخل گهواره باشه تا دیده بر هم نهد ...... بگید ببینم شما چکار میکنید با خواب کوجولوتون؟