تجربه زایمان قسمت اول

تاریخ سونو انتی برای۲/۲بود،ومن منتظر همین تاریخ بودم ک دردا بگیرنم،اما۱/۳۰رفتم پیش بهداشت گفت که ۳۹هفته ای باید زایمان میکردی برو بیمارستان چک‌کن ۱/۳۱رفتم بیمارستان گفتن هنوز وقت هست برو سر تاریخت بیا که گفتن بیا ان اس تی هم‌بگیریم خیالمون راحت شه اما ان اس تی خوب نبود و دکتر گفتن باید ختم بارداری بستری شی
کارای بستریو کردیم و ساعتای۱۲ظهربود بستری شدم سرم زدم بازم ان اس تی خوب نبود
معاینه کردن رحمم باز نبود گفت باید معاینه تحریکی انجام بدیم تا بازشه با تکنیک تنفس درد معاینه سخت نبود بعد چندساعت اومدن دیدن۱سانت بازم و گفتن باید سوند بزاریم تا رحم بازشه سوند گذاشتن کم کم دردامم شروع شد ساعت۸ شب بود ماما گفت اگ همینجوری پیش بره تا ساعت۱۱زایمان میکنی شانس بدم‌شیفت ماما عوض شد و یکی دیگه اومد ک حوصله نداشت😂سرممو قطع کرد و رفت گف صب ساعت۶وصل میکنم دردامم قطع شد و من اونشب از استرس خوابم نبرد☹️

۱ پاسخ

عجب عوضی برای چی سرم رو قطع کرد
میزاشت باشه که سریع تر زایمان کنی خب

سوال های مرتبط

مامان سید کوچولو مامان سید کوچولو ۵ ماهگی
تجربه زایمان
قسمت ۲
دکتر همه چی رو بررسی کردن
چون یه کوچولو حرکاتش اونروز تغیر کرده بود گفتن همین امشب برو یه سونو بده بعدم برو بیمارستان ان اس تی بده
اگه شرایط خوب بود که هیچی برو خونه حواست به حرکاتاش باشه تا دو شنبه ،سه شنبه وقت داری همون تاریخ زایمانم
اگه نه که برو بیمارستان بستری شو
بعد ازشون معاینه تحریکی خواستم
گفتن من خیلی دلم نیست بعدم تو مطب انجام نمیدم چون الان تو مرحله حساس هستی یه وقت کیسه آب پاره بشه خطرناکه تو بیمارستان برو بهشون میگم برات انجام بدن
دیگه من رفتم سونو که همه چی عالی بود
از سونو که اومدن همسرم گفتن به دلم نیست بریم ثامن چون هم پاستور رو قبلا تجربه کردم راضی بودم ثامن معلوم نبود چجوری بازم باشه همم دکترم خیلی دلشون به اونجاست که وااااااقعا این تصمیم خیییلی خیر بود وگرنه بچم شاید تو بیمارستان بدنیا نمیومد یا خانم دکتر نمیرسید بالای سرم
خلاصه رفتم بیمارستان پاستور برای ان اس تی
که ان اس تی خوب بود و همه چی گل و بلبل😂❤️
با خانم دکتر هم زنگ زدن به ماما گفتن معاینه تحریکی هم برام انجام بده
که بنده خدا گفت این معاینه تحریکی نسبت به معاینه قبلی یکم اذیت میشی طبیعیِ عزیزم
و ۲ سانتی که قبل باز بودم باز بود
و گفت اینطوری من میبینم
احتمالا ۲_۳ روز دیگه زایمانته
دیگه ما رفتیم سمت خونه