۶ پاسخ

منم میترسم ازسزارین دوم ،اما فک نکن بی خیال باش ،خودتوتقویت کن

بهت قبلا هم گفتم خودتو تقویت کن به خودت برس ماهی اینا زیاد بخور وبسپاربخدا هرچی بترسی سرت میاد

وااااای یادم انداختی منم تازه رفتم توپنج ازالان داذم فکرمیکنم توان زورزدنو به دنیاآوردنشوندارم خیلی لاغرشدم سراین مشکلاتمم بیشترشد😰

عزیزم از الان ببعد کاملا طبیعیه .این ترس رو همچون تجربه کردیم طبیعی از دردش سزارین از اتاق عملش .فقط دعا کن بخیر بگذره اگر برات مقدوره و ولت می‌کنی هرروز زیارت عاشورا بخون خیلی تاثیر داره .با حداقل هرروز سد تا صلوات بفرست نتونستی شصت و نه تا بفرست ب نیت حضرت زینب

ترس نداره عزیزم خودتو بسپار دست خدا چیزی نمیشه من برعکس عجله دارم نه ماه تموم شه خیالم از سلامت بچه ام راحت بشه فقط نگران سلامتی بچه مم نه‌چیز دیگه

سلام نترس گلم برو طبیعی بدون درد خب

سوال های مرتبط

مامان سامیار و تودلی مامان سامیار و تودلی ۵ سالگی
سلام مامانا من زایمان اولم خیلی سخت بود ۱۶ ساعت طول کشید و تا دو ماه خوب نمی‌شدم بعد خواهرشوهرم سال قبلش زایمان کرد چهارساعته و بعدم راحت مینشس و راحت البته سه تا بخیه خورده بود نه مث من پونزده تا بعد هنور بعد پنج سال هم خودش هم مادرشوهرم میگن از بس پیاده روی کرد و پله رفت بالا م بدبخت هر روز صبح زود پیاده روی میکردم و پله هامونم تو ظهر بالا پایین میکردم که خواب بودن یعنی میگن دختر ما از بس فعالیت داشت راحت زایمان کرد و تو از بس تنبل بودی در حالیکه من خواهرشوهرم کل بارداریشو خونه مادرش بود شوهرش نبود هیچ کاری نمی‌کرد خیلی از حرفشون ناراحت میشم یبارم خواهرشوهرم گفت چاقیت مال اینکه فعالیت تو خونه نداری در حالیکه من اینقد پسرم گنده کاری و میریزه بهم والا خودشون اگه خونه تمیز کردن کی جرات داره ی دونه برنج بریز رو زمین ی مهمونی میخان بدن مادرشون باید بیاد غذا درست کنه من همیشه دست تنهام دلم میخاد یبار درست حسابی جوابشونو بدم رو مخن الانم اینقد کارم زیاده خداشاهده هیچ استراحتی به خودم نمیدم کارای سنگین و ... که همش کمردرد و دل‌درد دارم میگن چون خیلی کار نمیکنی برو پیاده روی