آره این سن همینجوری میشن کاملا طبیعیه..
و یه علت دیگهش هم اینه که چون ظرف احساساتشون از محبت مادر یا پدر پُر میشه و امنیت عاطفیرو پیش هردو حس کردن حالا دیگه میترسن از دستشون بدن یا پدر و مادر جایی برن که بچهرو با خودشون نبرن برای همین ترس جدایی دارن..🙂
این دوران هم میگذره بالاخره
سعی کن درکش کنی و از اینکه میترسه کنارش نباشی فکر نکنی که ایراد داره..
تازه به این فکرکن که چقد بهش محبت تزریق کردی که نبودنت براش ترسناکه..
تنش سلامت باشه الهی💚
پسر منم همینه
امرکز تو اشپزخونه بودم اون به حا بود ک به من دید نداشت با گریه و وحشت مامان کو مامان کو میگفت فوری روییدم طرفش تا ببینتم همچون اروم گرفت گفت سلااااام ماماااان😃
بچه منم اینطوریه
دختر منم همینه
من و باباش هرجا میریم گریه میکنه باهامون بیاد
پسر منم همین طوره.
ن والا واسه من اتفاقا دوست داره جدا از من باشه قشنگ تو خلوت خودش گند بزنه ب همه چی . من خودم توالت رفتنی صداش میزنم تو راه رووایسه جلو چشمم باشه 😩امروز دیدم صداش نمیاد رفتم دیدم کرمی ک دوماه پیش از استانبول ۵۰۰ لیر خریدم رو ب زمین و زمان و ب گند کشیده ☹️
ولی جایی برم دوس داره بیاد گریه میکنه….این وابستگی نیس خواهر…ددری هستن دوست دارن برن جایی….ولی تو جمع پیشم نمیاد موقع غذا نمیاد برم جایی بزارم خونه خواهر گریه نمیکنه
دختر من اصلا به من وابسته نیست،برعکس خیلی دوس دارم وابسته باشه ولی نمیشه که نمیشه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.