۵ پاسخ

عزیزم حالتو فهمیدم😢

دختر من نصف شب۲ -۳ بار مدفوع میکنه
یه وقتا هم همراه مدفوع آب میاد باهاش

الهی عزیزم .. ان شاالله که همیشه کوچولوت سلامت باشه کنار هم با آرامش بهترین روزا بگذرونید

تو قوی ترین مامان دنیا برای بچه ات هستی...
همینکه این ۱۰ روز سرپا موندی و مراقبش هستی نشون دهنده قدرت فوق‌العاده توئه...
همه بچه ها مریض میشن...خودت رو بخاطرش ناراحت نکن

همیشه سالم باشه دختر نازت
نه عزیزم ضعیف نیستی طبیعیه که نگران باشی

سوال های مرتبط

مامان پارسا مامان پارسا ۲ ماهگی
دوستان کسی بوده بچه ش فقط یکبار در روز شیر خودش رو می‌خورده ولی سینش خشک نشده و بعد از یک مدتی بچه دوباره به شیر مادر برگشته باشه؟
بچه با شیر خودم وزن نرگفت بعد از یک ماهگی... و در کل از همون اول فقط ۵ دقیقه می‌خورد و نیم ساعت بعد دوباره ۵ دقیقه و ...
زردی گرفت به شیشه دادیم خیلی دوست داشت.. ترسیدم که سینه رو نگیره دیگه بهش ندادم ولی شیر خودمو با غر و گریه و له له فقط پنج دقیقه میخورد... بعد از ۴۰ روزگی دکتر خیلی عصبانی شد و گفت وزنش کمه باید خشک بدی گفتم همینجوریشم با شیر من حالش خوب نیست مطمئنم اگر شیشه بدم یگه شیر منو نمی‌خوره
گفت اصلاً نخوره اصلاً مهم نیست... و همینطورم شد چون وزنش پایینه ما همیشه به شیر خشک میدیم روند مشخصی هم نداره
شیر خودمم می‌دادم وسطاش ولی الان که حدوداً ۱۰ روز از اون روز می‌گذره دیگه حتی اون یک ذره رو هم نمی‌خواد بخوره
من خیلی دوست دارم که هم شیر خودمو بخورم شیر خشک....
من با شیر دادن حالم خیلی خوب میشه
ولی متاسفانه از وقتی که کم شیر می‌خوره حالم م متناسب با اون بد شده نمی‌دونم چیکار کنم
مامان 👶🏻 دیاکو ☃️ مامان 👶🏻 دیاکو ☃️ ۶ ماهگی
تجربه زایمان 🤰

30م بهمن بود که پنج و نیم صبح با احساس خیسی خیلی زیاد از خواب بلند شدم نفهمیدم چی بود زیر دلم تیر میکشید سریع بلند شدم رفتم دستشویی برگشتم تو همون حال هر جا که احساس کردم خیس شده و قدم زدم رو تمیز کردم و شستم و طی کشیدم 😐

دیگه ساعت هشت اینا شد رفتم سونو گرافی گفت آب دور جنینت تو این هفته خیلی زیاد شده😞
جوابش و گرفتم و رفتم پیش دکترم

جواب رو دید منم معاینه کرد گفت باز نیستی و لگنت مناسب طبیعی نیست نهایتا بچه اگه سه کیلو و نیم بود بتونی طبیعی بیاری

من و فرستاد یه تست آمینوشور هم بدم

باهام صحبت کرد و گفت من نامه سزارین رو برات مینویسم  برو تصمیمت رو بگیر و اگه قطعی شد بیا

رفتم بیمارستان هم تست و ازم گرفتن که نشتی نداشت؛ هم دوباره معاینه کردن و گفتن اصلا باز نیستی
و محض احتیاط برای پر بودن کیسه آب 48 ساعت دیگه دوباره برای ان اس تی و تست بیا که منم رفتم.


هفت هشت روز مونده بود به زایمانم

برگشتیم خونه و من دو دل شده بودم بین طبیعی و سزارین
چون به لحاظ زهنی و بدنی آمادگی طبیعی رو داشتم هم ورزش میکردم و پیاده روی هم تحقیق کرده بودم روند زایمان رو همه چیزش رو میدونستم

درکل تو شرایط سختی قرار گرفتم به اصرار و پیگیری خیلی زیاد مامانم دیگ تصمیم شد برم سز

پنجم اسفند ماه بود که رفتیم مطب دکتر هزینه رو پرداخت کردیم و نامه سز اختیاری رو برای 7م اسفند ساعت هفت صبح گرفتیم

یک روز وقت داشتم که همه کارامو بکنم

شبش اصلا خوابم نمیبرد نمیدونم از استرس یا ذوق زیاد
صبح قبل از بقیه بلند شدم آماده شدم و ساعت شیش بدون هیچ درد و انقباضی راهی بیمارستان آرام شدیم