۵ پاسخ

منم اینجوریم ولی خیلی بیشتر
شبا ساعت سه از خواب پا میشم میگم شاید سرامیک لک افتاده بقران ساعت سه صبح پا میشم ب تمیز کاری با وایتکس
واقعا خسته شدم تو ده روز دوبار کل پرده هارو باز کردم شستم الانم باز حس میکنم دوباره کثیف شدن

منم همینجور شدم تا ی چیز ریز میزه حالم بد میشه الکی وسواس گرفتم اصلا قبل دایان اینجور نبودم خیلی حال بدیه

تمیزی دوست دارم گاهی بدون برنامه ریزی کارهام انجام میدم خیلی اذیت میشم .. سعی میکنم ظرف کثیف میشه همون لحظه‌ بشورم چیری بر میدارم آنی بزارم سرجاش ک کارم سبک بشه

من قبل بچه دار شدنن همین بودم الآنم همینم ،کلا تمیزی حالمو خوب می‌کنه و مدام در حال جمع کردن و تمیز کردنم

وای منم همینم قبل بچه دار شدن زیاد حساس نبودم ولی الان واقعا خسته شدم از دست خودم

سوال های مرتبط

مامان سبحان🩵👶 مامان سبحان🩵👶 ۱ سالگی
سلام به همگی
میخوام تجربه از پستونک گرفتن پسرم رو براتون بگم شاید به دردتون بخوره😁
اولا چندتا نکته بگم من تاحالا یه بار دیگه اینکار رو به یه روش دیگه(سوراخ کردن سر پستونک)انجام دادم درسته دیگه مک نمیزد چون هوا میرفت توی دهنش ولی خب بازم همونجوری با دندوناش نگه میداشت 😁و ول کنش نبود
دوم اینکه درست،یا غلط بودن این روش یا روشی که باهاش موفق شدم رو نمیدونم و مهم نیست مهم اینه بالاخره تونستم ترکش بدم😏
و اینکه این روشی ک میگم شاید روی این سن و به بعد بچه که درک و فهمش بالاتر رفته جواب بده پس اگر بچه تون این سن هست یا بزرگتر فقط امتحان کنید.
خب حالا قضیه از این قراره که من سه شنبه هفته پیش رفتیم خونه مامانم و ظهر موقع چرت نیم روز پسرم متوجه شدم ک ای دل غافل پستونکش مونده خونه و بدبخت شدم،حالا با گریه ها و بی قراری هاش برای پستونکش باید چیکار کنم،خودمم با وجود سردرد شدید و بی خوابی که داشتم ،کم کم در حال منفجر شدن بودم که یهو بهش گفتم:مامان جونم،قربونت برم من،لالا(خودش ب پستونکش میگه لالا)رو پیشی برده نیست هرچی گشتم توی کیف،واقعا ناراح تشدم،ولی خب واقعا چیکار کنم؟نیست،گمشده،میتونی بدون لالا بخوابی،من نازت میکنم،بوست میکنم،خواستی بغلت میکنم که بتونی بدون لالا بخوابی
اینم بگم که اینکه از صبح زود ساعتای ۶ بیدار بود و درحال جنب و جوش و بازی و الانم تقریبا ساعتای ۳ بعدازظهر و کلللللی خسته و کوفته بی تاثیر نبود
بقیه رو پایین میذارم☺️