سلام مامانا خسته نباشید من یه مشکلی دارم نمیدونم فقط بچه من اینجوریه یا بچه های شماهم همینن پسر من از موقعی که دنیا اومده من واقعا یک روز نرمال نداشتم به شدت بچه ی سختیه و خیلییی من اذیت شدم از خوابش و همه چیزش تا شیطنت هاش میدونم بیش فعالی تو این سن مطرح نیس ولی واقعا نگرانم که بیش فعال باشه همین الانم داره از سر کله من بالا میره یعنی کلا منو شوهرم نمیتونم از دست این بچه حتی پنج دقیقه باهم وقت بگذرونیم یا صحبت کنیم
با هیچ کسم رفت و آمد ندارم خونه مادر شوهرمم اگ برم بعد از چن هفته موقع غذا خوردن کل سفره رو بهم میریزه و اصن ما نمیفهمیم چی میخوریم این از جایی رفتن بیرون و اینام ک هیچی کلا پنج دقیقه هم نمیشه باهاض بیرون قدم زد چون همش میخواد بدود بدو بره وسط خیابون و اصلا بغل هم نمیمونه تو خونه هم از صب ک بیدار میشه تا شب همش باید ی کاری کنه اصلا نمیذاره من پای سینک باشم انقدر میاد اونجا و گریه میکنه که بیام کنار وقتی ام میام مثلا تو پذیرایی باز همش بهونه میگیره که ی کاری بکنه باباشم وقتی خونه اس ن میذاره غذا بخوره نه استراحت کنه من واقعا کم آوردم دیگه نمیدونم چیکار کنم شما تجربه مشابهی داشتین؟چن روز دیگم اسباب کشی دارم نمیدونم با این بچه چیکار کنم همش دائم دست ب این میزنه دست ب اون میزنه هیچکسم ندارم بذارم پیشش ب نظرتون چیکار کنم واقعا کم آوردم

۱ پاسخ

پسر منم شیطونه اما چون بچه بزرگسال دارم کمکم میکنن و با اونها سرگرم میشه اما در مورد پدرش همینطوره فقط از سرکول اون بالا میره اما من نمیزارم با من اینکارو انجام بده بدم میاد از اول بهش تذکر دادم و خوب میدونه من بدم میاد ولی بهتره رفت امد داشته باشی تا بچه اجتماعی بشه

سوال های مرتبط

مامان آقا رهام🫀✨ مامان آقا رهام🫀✨ ۲ سالگی
خیلیییی ب کمکتون نیاز دارم
حدودا یک ماهی میشه پسرم فقططططط جیغ میزنه
انقد جیغ میزنه صداش میگیره
پرخاشگر شده و وسیله پرتاپ می‌کنه ،وقتی از جلوی دستش ک میگیریم نندازه بیشتر جیغ می‌کشه و بقیه رو میزنه و چنگ میگیره
مخصوصاااا منو
وقتی خودمون تنها هستیم خوبه
لجبازی داره ،جیغ می‌زنه ولی خب بغلش کنم یا سرگرمش کنم ساکت میشه ولی خانواده ی خودم یا خانواده ی همسرم ،یا حتی خود خانواده ی همسرم باشه لج بیاد ب هیچ عنوان ساکت نمیشه ی رب تموووم فقط جیغ میزنه و گریه می‌کنه و بقیه رو میرنه
هرکاری هم میکنیم ساکت نمیشه
می‌ره بیرون یا مهمونی یا تو حیاط اصلاااا خونه نمیاد ،سرگرمش میکنیم ،با بازی ،صحبت ،سعی میکنیم بیاریمش خونه ولی خب هیچ تاثیری نداره و گریه میاد و جیغ میزنه
دیگ خجالت میکشم کسی بیاد خونم یا برم بیرون این بچه لج بیاد
میدونم بچه لجبازی و گریه داره ولی پسر آروم و حرف گوش من یک ماهه ک از این رو ب اون رو شده
اصلا انگار قاطی کرده 😭😭😭😭
نمی‌دونم چیکارش کنم ک خوب بشه
حتی بعضیا بهم گفتن خدایی نکرده انکار اوتیسمیه یا عصبیه ببرش دکتر
ولی من میدونم این نیست
خودم حس میکنم چشم نظر
آخه پسر من ماشاالله خیلییی خوش زبونه و باهمه زود جور میشه و سفید پوست و خوشگله
خودم حس میکنم ب خاطر اینچیزاعه
واقعا کلافه شدم نمی‌دونم چیکار کنم
دلم میخاد از ی آدم مطمن چشم نظر و حرز امام جواد بگیرم ولی میترسم
میترسم چون بچست براش خوب نباشه
شما جای من باشین چیکار میکنین
کمکم کنین لطفا
مامان آیگل مامان آیگل ۲ سالگی
واقعا تو دنیایی زندگی میکنیم که هیچکس دلش به حال آدم نمیسوزه ،من دوتا بچه دارم یکی دو سالشه دومی ۲ ماهشه بار دوم ناخاسته باردار شدم ،یعنی بقران به نظر من جهنم اون دنیا از زندگی که من دارم بهتره بخدا روز و شبی نیست یعنی بخدا که من یک دل سیر گریه نکنم ، همش سردردم چند بار سر دخترم داد زدم از بس همیشه خسته کوفته و عصبیم دخترم انگار ازم متنفره همش میره با دیگران به خواهرم میگه مامان دنبال این و اون میوفته که باهاشون بره ، واقعا یعنی بخدا واقعا نمیخام اینطوری باشم ولی پسرم که دو ماهشه خیلی گریه میکنه خیلی خیلی خیلی بیش از حد خیلی زیااااد یعنی روزی یک ساعت شاید هم کمتر میخابه بقیه وقتا همش بیداره و گریه میکنه دکترم بردمش چکاپ کامل کرد گفت سالمه قطر کولیک هم بهش میدم موندم چشه بخدا سرسام گرفتم از صداش یعنی در حدی گریه میکنه که بخدا ازش بیزار شدم انگار ن انگاز بچه ام ، هیچکس رو ندارم هیچکس پیشم نمیاد که یکی دو ساعت بچه هامو نگه داره خونه آبجیام که میرم انگار بیزارن ازم مادرمم اصلا نمیاد خودشم تعارفم نمیکنه که برم پیشش شوهرم افتاد دنبال یه زن ۳۹ ساله ولکنش نیس ماهی شاید چند شب بیاد ،ب معنای واقعی کلمه من روانی دارم میشم بخدا نمیدونم چیکار کنم امشب میخاستم کند بسته قرص بخورم خودمو خلاص کنم باز دست و‌دلم لرزید خدا لعنتم کنه خیلی کم حوصله و کم طاقت شدم نمبدونم‌چمه یکی به دادم برسه نمبدونم این گریه های بچه ام کی تموم میشه نمیدونم کی دخترم دوباره با عشق نگاهم مبکنه نه با ترس لعنت بهم کاش عجلم بیاد بمیرم انقدر آدم میمیرن من زنده ام بخدا خسته هیچ دوستی همسایه ای هم ندارم که یک لحظه باهاش سرگرم بشم حداقل روزا زودتر بگذره بیرونم با دوتا بچه کوچک نمبتونم برم