۲۲ پاسخ

شوهرت از نظر عقلی سالمه ؟ادم عاقل این کارو نمیکنه

حالا پسرم هیچی نخورد خوابیده

بخدا اینا حرف دلمه منظوری ندارم:

من از همون اول بچه داری به شوهرم گفتم تو می‌دونی من دختر کله خرابیم خدا ی نکرده داد بزنی جلو بچم ... نه به بچم اون که بماند ،جلو بچم صدات بره بالا ، دستت بلند بشه روش ،ی کاری بکنی تو خونه احساس امنیت نکنه نه تنها همون بار اول طلاق میگیرم بلکه تا دیه و شکایت درست حسابیی نکنم ازت ولت نمیکنم

البته ناگفته نماند که بدبخت الان ی پدر نمونه ست و هعی کم و بیش عذاب وجدان دارم انقدر بهش توپیدم

ولی مردا بعضی وقتا باید حالشون بشه زنشون پخمه نیست که هر گوهی خواستن بخورن

عزیزم اگه الان اقدام نکنی بدترم میشه فرداروزبلایی سربچت اوردچی

میخابوندی توگوشش

معذرت میخوام ولی چند نفر افغان ر تو گهواره دیدم شوهراشون دست بزن داشتن..چرا مردای افغان اینقدر عصبی و دست بزن هستن

عزیزم من جات بودم جرش میدادم / چرا سکوت میکنی؟ وایسا جلوی خودش حتی خانوادت
مریضه شاید شوهرت ، تا حالا دکتر بردیش؟
مطمعن باش اختلال روانی داره

ب نظرم ببر تیمارستان شوهرتو

اجازه نده اونجوری بزنه بچه رو وایسا جلوش خانوادش یا خانوادت بگو

الهی بگردم غصه نخور یکم بغل ش کن هم خودت آروم میشی هم پسر گلت آروم میشه .نوازشش کن عشقم

بگم چی حرفم نمیاد به این حرکتش

از خدا میخوام آدمای ستمکار رو به سزای عملشون برسون

روانی شدن مردا

خدا لعنتشون کنه

عزیزم چرا واسه این دور از خودتو بچت، حیوون بچه آوردی؟؟؟

واااای حتما مشکل عقلی داره شوهرت

میخاستی جر بديش چقد بی‌شعور احمق

الهی بگردم 🥲غصه نخور ایشالا که چیزی نیس کنارش درااز بکش نوازشش کن گشنه اش بشه بیدار میشه

چرا این کارو کرد؟؟؟؟نگران نباش ایت الکرسی بخون فوت کن بیین جاش کبود شده

چ شوهرت وحشیه 🤐ولی نگران‌نباش چیزیش نشده پسرت

چرا روانیه مگه

وای الهی چرا احه

سوال های مرتبط

مامان نی نی کوچولو مامان نی نی کوچولو ۱ سالگی
سلام . امشب چقدر سخت بود اما گذشت . به خیر گذشت . خدا رو شکر . ماجرا از این قرار بود که ، یه خورده سیب زمینی گذاشته بودم با نمک حالت کباب پز بشه . میخواستم باهاش برای بچه ام غذا درست کنم . حواسم نبود پسرم ازش برداشت که بخوره ، چون داغ بود ، زبان و گلوش از داغی غذا سوخت کمی . خیلی گریه کرد با هزار زحمت بهش آرامش دادم ، شیر خورد و خوابش برد . یک ساعتی خوابید که با گریه بیدار شد ، تشنه بود اما نمی تونست آب قورت بده . دیگه خیلی بی قرار شد و گریه کرد ، با هیچی آروم نمیشد ، نه موبایل نه تلویزیون ، نه اسباب بازی جدید و جالب ، حتی بستنی واسش خریدیم آروم نشد ، تنها کاری که خدا کمک کرد به ذهنم رسید ، ماشین بود ، سوار ماشین شدیم تو شهر چرخیدیم ، خدا رو شکر آروم شد و خوابید . البته واسش شیاف استامینوفن هم گذاشتم . چون وقتی بی قراره اصلا نمیشه قطره یا شربت بهش داد . شیاف گزینه خیلی مناسب تری هست . خلاصه ماشین سواری به همه مون آرامش داد . خیلی اذیت شدم چون حق نداشتم گریه کنم به خاطر اینکه بچه ام اگه منو بی قرار ببینه ، بیش تر می‌ترسه ، نگران میشه و گریه اش بیش تر میشه ، مادر بودن سخت حتی نمیشه گریه کنی وقتی دلت گریه میخواد 😭😭 خدایا شکرت که بچه ام تونست آرامش بگیره و بخوابه 🤲❤️ تصمیم گرفتم تا اردیبهشت واکسن واسش نزنم چون واقعا کشش نداریم ، نه مادر نه بچه 🙂