۶ پاسخ

وای توروخدا خرافات بیداد می‌کنه
سرکه بریز نمی‌دونم تخم مرغ بشکن
اینا همه خرافاته
اول بگرد ببین دعا جایی گذاشته پیدا کنید
برای چشم زخم و دعا و طلسم فقط حرز امام جواد جوابه
از بچت دورش می‌کنه همیشه هم ون یکان بخون
بچه من همیشه حرزش بهش وصله

چرا وقتی اتاق خوابتون می‌رفت پشت سرش نرفتی ؟
با شوهرت باهم بگردین

اره هستن همچین ادمایی چهار گوسه اتاق وخونتون رو سرکه بریز وحرز امام جوادرو باصدای بلند بزارجیش دخترت رو بریز جلو در ورودیتون ک اگه دعایی جیزی باشه باطل بشه نمکم به صورت صربدر زیر پادری ورودیتون بریز بزار بمونه

آره عزیزم بگرد.واقعانمیتونم درک کنم اینجورادماروچه جوری این کارومیکنن آخه.اول واسه بچت اسفتددود کن اسفندوریختنی ام بگوای ملایک اسفندهرچی چشم زخم بدی ازبچم وخونم دورکن‌.یه تخم مرغ برداریه ابت الکرسی تاعلی العظیم بخون یه فلق ویه ناس بعداسم هرادمی ک بچه تودبده حتی عکسشوبگویه دایره کوچیک بکش روتخم مرغ اصلاهرکی ک ب ذهنت میادوبگو بعد بچرخون دورسربچت یابزن زمین یادیوار اینجوری چشم زخم ومیگیری.هرروزم براش ۷تاآیت ااکرسی تاعلی العظیم ۷تافلق ۷تاناس بخون آخرشم بگوهرچی بدی ازخونه وبچم‌دورباشه فوت کن دورش.اگ ام چیزی پیداکردی قیچی کن بریز توآب روون مثل جوب یارود بزارببره باطل میشه

اره بگرد حتما

حتما بگرد، من چند مورد اینجوری دیدم

سوال های مرتبط

مامان مـاهـلـیـن🌙🧿 مامان مـاهـلـیـن🌙🧿 ۱۱ ماهگی
مامانا نمی‌دونم به چشم زخم اعتقاد دارید یا نه
اما من احساس میکنم دخترم چشم خورده
دختر من از ۶ ماهگی که غذاخور شد ، غذاشو به اندازه میخورد
یک بار خونه مامانم بودم برای دخترم موز له کرده بودم داشتم میدادم یه بنده خدایی اومد خونشون ، موز که تموم شد دخترم گریه کرد که دوباره میخواست ، پاشدم دوباره براش موز له کردم ریختم تو پیاله
بعد اون بنده خدا گفت خوب میخوره نوه ی من نمیخوره اصلا
از همون موقع به بعد دختر من دیگه لب به موز نزد
غذا هم که اصلا دیگه مثل قبل نمیخوره اصلااااا
با التماس شاید دو سه قاشق


حالا همه ی این قضایا به کنار


دیروزم یه بنده خدایی اومد خونم ، دخترم که اولش آنقدر شیرین کاری درآورد پیشش ، انقدر خندید و شیطنت کرد خسته شد بعدش دخترمو شیر دادم خوابید راحت

بعد از اینکه اون شخص از خونمون رفت ، دخترم بعدازظهر خواب بود یهو با گریه از خواب پرید دیگه نخوابید هرکار کردم
بعد اونم دیشبو تا خود صبح گریه کرده و نخوابیده اصلا
همش سه چهار دقیقه خوابیده باز با گریه بیدار شده
منم پا به پاش بیدار بودم

یعنی ممکنه چشم خورده باشه ؟!
یا نگاه اون طرف سنگین بوده باشه

نمیدونم خدایا اصلا کلا همه ی قلق های دخترم به هم ریخته

اینم بگم دندونش درومده دوتا پایین دوتا بالا
بخاطر دندون نیست این رفتاراش
مامان عطیه سادات مامان عطیه سادات ۱۲ ماهگی
دیروز مامانم با دختر داداشم که ۷ سالشه اومده بودن خونه من بعدازظهر دخترمو گذاشتم پیشه اینا به دختر داداشم گفتم یه دقه باهاش بازی کن من حموم برم جلوشون اجرک گذاشته بودم داشتن بازی میکردن مامانمم همونجا بود مامانم گف توبرو ماهستیم اقا رفتم حموم ۱۰ دقیقه نگذشته بود صدای جیغ و گریه دخترم اومد دختر داداشم پاشده سطلی که اجرکا داخلشه رو سرش کرده بعد سطل افتاده روی سره دختره من وای پیشونی دخترم باد کرده بود قرمز شده بود کبود شده بود به چه حالی از حموم اومدم بیرون دخترمو بغل کردم یخ گداشتم رو سرش وازلین کردم خیلی گریه کرد بعد اب دادم شیر دادم خوابید خیلی ناراحت شدم دخترم اصلا الکی گریه نمیکنه حتی زمین میوفته گریه نمیکنه اما این سطل خیلی محکم خورده بود توسرش که اینجوری جیغ میزد و هق هق گریه میکرد حلا مامانم برگشته میگه تو نرگسو دختر داداشم اسمش نرگسه دعوا نکن گفتم مامان بذار حداقل متوجه بشه چه اشتباهی کرده الان اگر سطل میخورد تو ملاجه بچه سرش میشکست من چه خاکی توسرم میکردم‌ دیشب رفتن خونشون بعد داداشم دعواش کرده اما عمه و عموهاش پشتیبانیشو کردن چیزی نگفتن بهش گفتن چیزی نشده هیچی نشده
من خیلی ناراحت شده میخاستم برا دخترم تولد بگیرم مامانم اینارو دعوت کنم بااین کارشون اصلا دعوتشون نمیکنم حتی به نرگس نمیگن که کارت اشتباه بوده دیشب شوهرم خسته بود دیرازسره کار اومد بعدم رفتیم بازار روز نفهمید دخترم سرش چی شده منم نگفتم وگرنه اول منو جرم میداد که چرا مواظبه بچه نبودی