امروز نصف جون شدم
شوهرم اومده بود به دخترم شربت بده دخترم در حال گریه بوده شربت پریده بود تو حلقش، من حموم بودم سریع اومدم هر چقدره پشتش زدیم انگار نه انگار نمی‌تونست نفس بکشه هی محتویات معدش نیومد تو دهنش اصلا یه وضعی بدی رسوندیم‌ درموندگاه گفت آسپیره شده، دیگه بردیم بیمارستان عکس از ریه گرفتن خداروشکر مشکلی نداشت ولی خیلییییی ترسیدم هنوز دلشوره دارم🥲

۹ پاسخ

ای امان از کار این مردها

این بچها تا بزرگ بشن مارو پیر میکنن
هر سری یه ادا و اصول در میارن😄😄😄

وااای خداروشکر به خیر گذشته انشلا دوباره پیش نیاد آدم صدبار میمیره تو اون لحظه

واسه منم پیش اومده این قضیه ولی بیمارستان نبردیم 😶

وای خدا روشکر خدا رحم کرده صدقه حتما براش بده

آخی‌ عزیزم🥲من هیچوقت نمیتونم به کسی اعتماد کنم به بچم دارو بده

وای عزیزم بلاب دور مواضب باشین
دختر منم چن بار تودستش. خیاری یاچیزی میزارم تابماله ب لثش بعد رفت توحلقش نزدیک. بود بمیره 🥺🥺

ای جان
من بعضی اوقات توصورتش فوت میکنم خوب میشه
ولی نمیدونم مال دخترشما در چه حد بوده

الهی.

مقالات مرتبط

انواع گریه نوزاد
معنی انواع گریه نوزاد و ترجمه هرکدام
شربت چرک خشک کن کودکان
انواع شربت چرک خشک کن کودکان،بهترین آنتی‌بیوتیک اطفال
شربت سرماخوردگی کودکان
شربت سرماخوردگی کودکان - معرفی بهترین شربت خارجی+نحوه مصرف
درمان استفراغ نوزاد
بهترین شربت برای استفراغ کودکان | درمان سریع استفراغ نوزاد

سوال های مرتبط

مامان إلا مامان إلا ۱۰ ماهگی
بچه ها دخترم هاب بود یهو جشاش با کرد شروع کرد عق زدن منم نشوندمش دزن ب پشتش بعد انگار نمیتونست ی جیز یقورت بده هیچی تو دهنش بود منم کله پاش کردم زدم ب پشتش اینارو بالا اورد
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ماهنی🩷 مامان ماهنی🩷 ۱۱ ماهگی
خانوما من اموکسی کلاو رو ساعت سه داده بودم و باید دوازده ساعت بعدش میدادم،مادر شوهرم گفت اخر شب بهش بده تنظیم کن با فردا چون خیلی سخته نصف شب به بچه شربت بدی،االان دادم ۸ساعت شده بود ولی ترسیدم الان یه وقت مسموم نشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان Bardiya🫀 مامان Bardiya🫀 ۱۰ ماهگی
مامانا پسرم یهو تو خواب جوریجیا زد و گریه کد میلرزی. نمیتونست از شدت کیپ بودن بینی هم نفس بکشه وسطگریه بنظرتون چرا اینجور شده خیلی ترسیدم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان اوکتای مامان اوکتای ۱۱ ماهگی
امروز برا اولین بار پسرم بیدار شد از خواب انگار نفس کشیدن براش مشکل شده بود جوری انگار میترسید یه جوری گریه میکرد خودمم ترسیدم بعدش بلند که کردم بالا آورد
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان کوچولو🐣 مامان کوچولو🐣 ۹ ماهگی
بچم رو بردم حموم به نظرم آب رفت تو دهنش در حد چند دقیقه انگار خفه شد ولی الان حالش خوبه من نگرانم بعضیا میگن آب رفته تو ریه اش
شما هم براتون پیش میاد بچتون تو حموم احساس خفگی کنه یا آب بره تو دهنش
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان گیسو مامان گیسو ۹ ماهگی
مامانا دخترم اصلا میل به غذا نداره کلا میخاد شیر بخور از بس منو مک میزنه خودم از حال میرم
دیگه نصف جون شدم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۱۰ ماهگی
خانما من دخترم خیلی تب می‌کنه بینیشم گرفته بدحاله و بی دلیل نق میزنه گریه می‌کنه خیلی یبوست داشت ولی امروز اسهاله بردیم دکتر شربت سرماخوردگی اینا داد ولی هنوز خوب نشده سر یکی از دندوناش تازه در اومده این علایما می‌تونه از دندون باشه میشه راهنمایی کنید کسی بوده اینطوری باشه بچش؟
مامان شاهان مامان شاهان ۱۰ ماهگی
مامانا امروز فامیل های همسرم از شهرستان اومده بودن پیش شاهان بعد انگار از بچم خششون نیومد مگه زشته پسرم ؟ بخدا ناراحت نمیشم اصلا حس بدی بهم دست داد هی دستاش اینجوره میگفت انگشت کن تو دهنش دهن بچه گشاد شه گلوش غذا میدی نپره
مشاهده ۳۳ پاسخ دیگر
مامان ریحانه‌‌🌸🩷 مامان ریحانه‌‌🌸🩷 ۱۱ ماهگی
دیشب دخترم یهو از نصف شب وحشتناک شروع کرد به گریه به حدی که دوبار راهی بیمارستان شدیم
اخرشم بردیم درمانگاه چون بیمارستان خودش شلوغه و پر مریض😷
دکتر گوشاشو دید دهنشو نگاه کرد گفت چیزیش نیست!
ولی خب از گریه های بچه معلوم بود یجاش درد میکنه بی دلیل نیس
گفت ممکنه دلش باشه بعد شربت داد
حالا امروز دستشویی کرد توی دستشوییش یدونه از این کش موهای چلگیس بود🫡
ممکنه از اون باشه؟یا اینکه من سر شب یکم خربزه بهش داد نکنه از اون بود؟
دکترشم زنگ زدم تایم نوبت دهی رد شده بود گفت فردا🤕
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان tiam مامان tiam ۱۰ ماهگی
خانومای باردار دمه زایمانتون طبیعی هستین قشنگ استراحت کنید من چهل هفتم شده بود نه دردی نه چیزی دهانه رحمم بسته بود دکترم گفت دوهفته دیگ نیاد باید بستری شی منم شبا ساعت یک و دو خوابم میبرد تا اینکه یه شب دو نیم خوابیدم سه با کیسه ابم پاره شده بود انگار دیدم شلوارم خیش شد انگار شاشیده بودم به خودم کلانیم ساعت خوابیده بودم از استرس برای اینکه شوهرم پاشه منو شیش صبح ببره بیمارستان خوابم نمیبرد انقد تو بیمارستان منو اینور اونور کردم 9 صبح سزارین شدم بچه چون مدفوع کرده بود شانسم بچمم بی قرار هر ده دیقه گریه میکرد شیر میخورد تو اون دوروز تو بیماستان کلا تونستم یه ساعت بخوابم واقعا الان فکرشو میکنم یه ماهه اول مادر خیلی سختی میکشه هیچوقت یادم نمیره چون بی خوابیه بدی داریم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۱۰ ماهگی
این بچه بینیش تمیزه تمیزه ولی انگار از داخل تو دماغو گلوش خلط زیادی داره نفس میکشه ممیگم چی میشد بلد بود خالیش میکرد انگار داره خفه میشه دور از جون خودم دارم از بدن درد میمیرم اینم هی هزار بار از این پهلو ب اون پهلو میشه نقو نوث گریه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آلبالو مامان آلبالو ۱۱ ماهگی
خانما دخترم بردم دکتر تب اینا نداشت ولی دیشب انقد استفراغ میکرد آب بدنش کم شده بود گفت باید بستری شه بعد من ترسیدم اومدم خونه الان دیگه بالا نمیاره بهترشده دیشب تو پارک بردمش سوار ای هواپیماها ک میچرخن احساس میکنم شاید سرش گیج رفته بود
مامان جوجه فلفلی🫑 مامان جوجه فلفلی🫑 ۱۱ ماهگی
منم هر دفعه هی میرفتم ان اس تی هی ۴۰۰تومن پول بده خلاصه جیبمون رو خالی کردن همش استرس همش ترس که نکنه زایمان زود رس باشه هی حرکت بچه کم میشد من باید یه چیز شیرین میخوردم که حرکت کنه دوباره حرکت نداشت باز بیمارستان ان اس تی دیگه دو ۳۸ هفته بودم رفتم ان اس تی بیمترستان تامین اجتماعی دیدم حرکت بچه خوبه صدای قلبش اوکی یکدفعه یه ماما اومد گفت خااااانم میخکوب شدم گفت سریع باید بری بیمارستان دولتی بستری بشی احتمال داره بچت خفه بشه حالا منو بگوووو دست پام میلرزید از ترس گفت چون انسولین میزنی بچه داره خفه میشه انقدر منو ترسوند گفتم نه دکترم ۱۷ شهریور بهم نوبت داده الان ۸شهریوره گفت نه سریع باید بری بستری بشی مامانم چند روز بود اومده بود پیشم خلاصه نمیزاشتن از بیمارستان بیرون بیام زنگ زدم به شوهرم اومد پرستارا گفتن بچه جونش در خطره سریع خانمت باید بستری بشه من قبول نمیکردم گفتم بابا بچه همه چیش خوبه اینا چرتو پرت میگن دکترم ۱۷ شهریور نوبت سزارین داده منم همینجوری اومدم ان اس تی کاشکی نمیومدم شوهرمم ترسیده بود خلاصه با رضایت دادن اومدیم بیرون دیدم گوشیم زنگخورد از بیمارستان بود گفتن خانم شما باید بستری بشی با ما تماس گرفتن که چون انسولین میزنی باید بچه رو سریع در بیاریم تو دلم گفتم چه غلطی کردم رفتم بیمارستان هی زنگ رو زنگ‌از بیمارستان دیگه شوهرمم گفت خانم بیا از خر شیطون پایین برو بستری شوو گفتم بمیرم بیمارستان دولتی نمیرم که به زور طبیعی بچمو در بیارن نمیخوام مامانم بنده خدا اعتقاد به استخاره داره گفت بزار استخاره بگیرم گرفت گفت بد در اومده بیمارستان دولتی .دیگه شبونه زنگ زدم منشی دکترم گفتم والا اینجوری شده زنگ زد به دکتر گفت فردا سریع بیاد بیمارستان خصوصی عملش کنم
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان کوهیار مامان کوهیار ۱۱ ماهگی
انگار شربت نئوزینک جواب داده بود روی کوهیار
امروز بردمش چکاپ خداروشکر اضافه کرده بود قدی و وزنی😍
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان پسر کوچولوم💙رادمهر💙 مامان پسر کوچولوم💙رادمهر💙 ۱۳ ماهگی
من پسرم پستونک تو دهنش بود اومدم دیدم تسبیح تو دستش هست و پاره کرده من تسبیح رو زمین ننداختم فکرکنم شوهرم دستش بوده سحری
بعد شمردم ۹۸ تا دونه صورتی بود دوتا نقره ای انگار یک دونه از صورتی ها کم هست درسته ؟ یعنی قورت داده؟
نمیدونم پستونک رو در اورده از دهنش یا نه😔😔 استرس گرفتم چیکار باید کنم ؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر