۲#
فقط موقع برداشتن بچه حس کردم دارم خفه میشم و رو قفسه سینم چیزی هست و از اونطرف پرده دکترارو میدیدم که رو سینم دارن فشار میدن و من واقعا داشتم خفه میشدم ضربان قلبم تا۱۸۰ رفت دکتر بیحسی ترسیده بود هی میگفت نفس بکش ولی من اصلا نمیتونستم بعد یکم که گذشت صدای بچمو شنیدم انگار بدنم برگشت به حالت قبلی و فشارخونم و ضربان قلبم اومد پایین و من کلی آروم شدم ..
علیرادمو گذاشتن رو سینه هام و بچم بشدت گریه میکرد و این باعث شد منم گریه کنم و چون ارایش داشتم به زور خودمو نگه میداشتم ، ینی حس میکردم قلبم داره از جاش کنده میشه خلاصه یه ساعت گذشت و ساعت۱۱ ونیم از اتاق عمل اومدم بیرون و ب همه پرستارا میگفتن یه اتوبوس آدم اومده پیشتت همشونم گل و بادکنک و کیک خریدن و قراره جشن بگیرن برات 😂😂
بعد اینکه بستری شدم کلی امپول زدن و قسمت دردناک ماجرا برای من فقط سوند بود یعنی نمیخوام بترسونمتون اما تجربه من از سوند واقعا خیلی بد بود خیلی اذیت شدم ،
تا ۱۰ شب صبر کردیم و دکتر اومد و منو بردن اتاق عمل و چقدر کادرشون خوش برخورد بودن و کلی حرف زدن تا استرسم کم بشه ..
یکی میگفت موهات چقد خوشگله یکی میگفت تحصیلاتت چقدره و.. خلاصه واقعا انرژی گرفته بودم ، بعد دکتر بیحسی اومد و کلی سوال پرسیدن و منو نشوندن رو تخت عمل بعد سرمو به پایین خم کردن و بیحسی رو زدن که اصلا درد نداشت و نفهمیدم و بعد یهو پاهام کلا گرم شد و زود دراز کشیدم بعد دیگه چیزی نفهمیدم تا اینکه دکتر اومد و کلی حرف زد باهام و پرده رو کشیدن و شروع کردن گفتن حس میکنی چیکارمیکنیم اما دردی حس نمیکنی و من حتی حس نمیکردم چیکار میکنن😂😂
۳#
اما من اون لحظه فقط داشتم میلرزیدم حتی حرف هم نمیتونستم بزنم خیلی سردم بود و بچمم داشت میلرزید و اونم سردش بود کلی پتو انداختن رو دوتامون و رفتیم اتاق خودمون و از همون لحظه من حس میکردم بخیه هام داره میسوزه ولی بیحس بودم ..
دوشب بستری شدم و دارو گرفتم واسه فشارم و این خیلی وحشتناک بود که حتی اب هم نمیتونستم بخورم و عوارضای دارو گرگرفتگی و تشنگی میداد و من ۱۲ ساعت بعد عمل هم چیزی نخوردم و اذیت شدم ، هیچ پمپ دردی هم نگرفتم یعنی نمیخواستم مورفین اینا وارد خونم بشه و رو شیردهی تاثیر داشته باشه و دکتر هم فقط شیاف تجویز کرده بود از ۱۰تا بیشتر شیاف گذاشتن برام ، و خونریزیم خیلی زیاد بود طوریکه یک بسته و نیم بیشتر پوشک بزرگسال رو تموم کردن برام ، بعد ۱۲ ساعت مایعات شروع کردن و من فقط چای و اب و خرما میخوردم و گفتن بعد یک ساعت باید راه بری و قسمت سخت ماجرا این بود که سوند رو ازم جدا نکردن چون باید فرداش هم میموندم بیمارستان و این سختتر بود برام..
عزیزمم من خیلی دیر دیدم زایمان کردی شرمنده شدم گلم❤️❤️خیلی خوشحالم برات علیراد رو صحیح سلامت بغل کردی مامان شدنت مبارک عزیزم😘😘
عزیزممممم بسلامتی قدم نو رسیده مبارک انشالله خوش قدم باشه💕🐣
۴#
قبل راه رفتن چهارتا خرما خوردم تا ضعف نکنم و از شب قبلش آروم خودم به پهلو میشدم تا بدنم خشک نشه و اذیت نشم و وقتی خواستم بلند بشم اصلا اذیت نشدم و فقط جای بخیه هام میسوخت و سرگیجه گرفتم.. ۱۰ دقیقه راه رفتم و نشستم گفتن باید کارکرد شکمی داشته باشی و برام شیاف گذاشتن و اون کمکم کرد و خیلی خوب بود😍🌸
خلاصه ماجرای سزارین اورژانسیِ من این بود و سختترین بخشش همون تحمل سوند بود و داروهایی که بخاطر فشارخون گرفتم وگرنه بقیه چیزاش قابل تحمله بازم سوالی داشتین بپرسین 🫶🏻
عزیزم میشه درخواست بدی 🌹🧡
سلام عزیزم قدم نو رسیده مبارک باشه ،تبریک میگم خدمت شما و خانواده محترمتون،مراقبت های بعد سزارین خیلی مهمه،خیلی خیلی مراقب خودتون باشید❤️
به سلامتی عزیزم
پزشکتون کی بود و کدوم بیمارستان عمل کردین ؟
قدم نو رسیده مبارک عزیزم 🤗🤗🤗😍😍😍
عزیزدلم خیلی خیلی خوشحالم برات😍 خداروشکر که هر چقدر سخت برات گذشت🩵 انشاالله علیراد قشنگمون زیر سایه ی پدر و مادرش بزرگ شه🥹💋
قدم نورسیده مبارک باشه پر از خیربرکت باشه براتون
♥️♥️
قدمش مبارک باشه سلامت باشی هردوتون❤️❤️❤️
کدوم بیمارستان بودی عزیزم؟
عزیزممامان شدنت مبارک باشه😍
قدمش پر از خیر و برکت باشه🤍
علیراد کوچولو به مامانی مثل تو قطعا افتخار میکنه🥰👌🏽
خداروشکر که حالت خوبه🤍
منم قراره شنبه بستری شم به خاطر فشار بالا🥲
برام دعا کن زایمان راحتی داشته باشم😘
الله چوخ شوکور که ایکیزده سالیم سلامتسیز جانم الله قدمین خوش السین بیلزه😍😍😍❤️❤️❤️🧿🧿🧿🧿
راستی کدوم بیمارستان بودی؟
مبارک باشه عزیزم زایمانت عین من بود منم اورژانسی سز شدم اولش خیلی ترسیدم ولی اصلا ترسناک نبود تو اون سه روز که بستری بودم سوند بهم وصل بودو درش نمیاوردن این یکم اذیت کننده بود فقط
الهی عزیزم اشکمو درآوردی ایشالله خووش قدم باشه
بسلامتی،عزیزم دقیقا چند وقتت بود عمل کردی؟
ای جااانم مبارک باشه عزیزم😍🩵
عزیزم قدمکوچولوت مبارک باشه
فکرکنم اگه قبل تاریخی که دکترداده برای سزارین بری بیمارستان معاینه میکنن اگه همون تاریخ میرفتی ودرداینانداشتی معاینه نمیکردن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.