سوال های مرتبط

مامان پسته پسر👶🏼🩵 مامان پسته پسر👶🏼🩵 ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
یک هفته قبل زایمانم رفتم معاینه ۱ سانت بودم ولی سر بچه بخاطره ورزشام پایین بود و جای خوبی بودی دیگه کلی ورزش کردم و اسکات زدم و … اما دردم نگرفت که نگرفت🫠چند روز قبل زایمانمم رفتم مجددا معاینه دیدم همون ۱ سانتم دیگه مامام گفت اب ولرم و خاکشیر و عسل و یکم زعفرون بخورم ، شب خوردم ، صبح زودم بیدار شدم خوردم و دردام همون ۱ ساعت بعد شروع شد ساعت ۸ صبح درد داشتم دیگه دوبار حموم داغ رفتم و اینا ساعت ۴ رفتم بیمارستان ۳ سانت بودم اما چون درد منظم داشتم بستری شدم تا بستری شدم ساعت ۵ اینا شد ، یکم رو توپ ورزش کردم شدم ۴ سانت زنگ زدم ماما همراهم امد و ورزشارو شروع کردیم که خوب خیلی موثره و اینکه شوهرمم کل پروسه زایمان پیشم بود که واقعا تاثیر مثبت داشت اگه ماما همراه و شوهرم نبود قطعا دیوونه میشدم ، خلاصه ساعت ۹ شب اینا معاینه شدم دیدم ۵ سانتم که کیسه ابمو پاره کردن و من چون دیگه نمیتونستم برم تو وان رفتم روی توالت فرنگی نشستم و کمرمو اینارو زیر اب گرم گرفتم و همچنانم ورزش کردم ساعت ۹:۳۰ دیگه داشتم از شدت درد جون میدادم چون از ۸ صبح بیدار بودم و درد داشتم خیلی خسته بودم هیچی نخورده بودم از ترس مدفوع و اینا فقط اب عسل میخوردم که قندم نیوفته خلاصه وقتی ۹:۳۰ کفت بیا رو تخت برای معاینه چشمام سیاهی میرفت پیش خودم میگفتم بقیشو چجوری ادامه بدم و .. همین که دراز کشیدم گفت فول شدییی😳چشمام ۴ تا شد اصلا انگار دوباره امدم بیمارستان یا انگاری از خواب بیدار شدم دیگه هیچ خستگی نداشتم وقتی اینو شنیدم ( برای همین بود که همه ماما ها میگفتن از ۵ سانت تا ۱۰ سانت خیلی زود میگذره )
مامان علیراد  |👼🏻☁️ مامان علیراد |👼🏻☁️ ۵ ماهگی
سلام بعد از چند روز اوومدم از تجربم بگم🥺👼🏻

من چند روز بود دردای پریودی داشتم ولی خیلی کم اما سفتی شکمم خیلی زیاد بود طوری که شب تو یه ساعت هر چند دقیقه یکبار میگرفت بعد ول میکرد همون شب به دکتر خبر دادم گفت برو بیمارستان چکت کنن و چون فشارخون داشتم اونم چک کنن خبر بدن بهم ! و من اصلا نمیدونستم قراره معاینه بشم چون من سزارینی بودم و هنوز تا وقت زایمان ۹روز مونده بود ولی خب من رفتم بیمارستان تا سه شب علاف و چک کردن و اینا دیگه اومدم خونه ، بعد ۹ ماه چون رابطه اینا هم نداشتم وقتی معاینه‌ام کردن مردم و زنده شدم، فرداش صبح دیدم لکه‌بینی قرمز دارم و درد پریوودی وکمردرد خیلی ترسیدم به دکتر خبر دادم گفت بعد معاینه طبیعیه اما من نتونستم صبر کنم برا فردای اون روز از دکتر وقت گرفتم برم مطب خودش چک کنه خلاصه فرداش که میشد ۸ اردیبهشت من قبل رفتن ب مطب دوش گرفتم بعد رفتم جلو آیینه یه عکس گرفتم و با خودم گفتم بمونه یادگار از آخرین عکس حاملگی نمیدونم چرا حس میکردم قراره زایمان کنم خلاصه که نشستم ارایش کردم و مرتب و تمیز رفتم مطب 🥲
اقا رفتم اونجا و دکتر گفت اصلا ریسکه بچه رو نگه دارم هم فشار خونت بالاست هم انقباضات خیلی زیاده برو بستری شو تا ۶ونیم و دیگه چیزی نخور منم صبحونه نخورده بودم ینی داشتم از گرسنگی و تشنگی میمردم فقط اجازه اب رو بهم داد خلاصه من رفتم بیمارستان و تا ۶ونیم بستری شدم😂🫣..
~ ادامه کامنت🫶🏻