۲ پاسخ

خواستم بد بگم ولی خب بیخیال شدم

سلام عزیزم اخرنوشته هات چیزی ننوشتی دیگه خب پس چی شدی آخرش زایمانت چطوربود

سوال های مرتبط

مامان آریا 👶🏻🩵 مامان آریا 👶🏻🩵 ۴ ماهگی
بلاخره وقتش شد بیام از زایمانم براتون بگم 😊
تجربه زایمان سزارین :
من برای ۹ فروردین نامه سزارین داشتم اما خب پسرم عجله داشت زودتر بیاد پیش مامانش🥹❤️
۶ فروردین بود من مثل هر روز صبح که بیدار شدم کار های خونه رو انجام دادم و طرف های ظهر بود که رفتم دوش گرفتم و اومدم ناهار خوردم میخواستم سفره رو جمع کنم که کمر دردم شروع شد یکم دراز کشیدم که بهتر شه اما بهتر نشد دردم شبیه به درد پریودی بود و قابل تحمل ، به همسرم گفتم حس میکنم امروز زایمان میکنم
رفتم موهامو سشوار کشیدمو آرایش کردم
درد هام داشت بیشتر می‌شد و ترشح کشدار داشتم که حس کردم کیسه آبه
در این فاصله که آماده شم به همسرم گفتم ساک زایمان رو آماده بزار و خونه رو کمی مرتب کن
از شانس بد من اسانسورمون خراب شده بود
خونمون هم طبقه هفتمه🫠
چند تا شکلات شیرین خوردم اما تکون ها بچه رو حس نکردم نگران شدم و به همسرم گفتم بریم بیمارستان نوار قلب بگیریم
آروم آروم هفت طبقه رو اومدم پایین
رفتیم بیمارستان و بعد از معاینه فهمیدیم کیسه آب سوراخ شده و گفتن باید بستری بشی تا دکترت بیاد . واسم سوند گذاشتن
اینم بگم اصلا درد نداشت فقط یه حس سوزش مضخرف بود که بعد چند دقیقه اوکی شد
در این فاصله همسرم زنگ زد که خانواده ها بیان
نزدیک اذان مغرب بود که دکترم رسید😍
مامان آهــو👣 مامان آهــو👣 ۲ ماهگی
سلام از طرف کسی که تا دیروز بجز به زایمان طبیعی نمیتونست حتی به سزارین فکر کنه خیلی فکر کردم این چند روز خیلی درد می‌گرفتم و باز میگفتم طبیعی ولی تو دلم میگفتم خدایا من که نمیتونم منی که برا پریودی که درد شدید می‌گرفتم تا بیمارستان نمی‌رفتم سرم نمیزدم خوب نمی‌شدم نمی‌تونستم اون دردو تحمل کنم حالا چجوری زایمان طبیعی کنم چجوری ده سانت آخه باز بشه هر چقدر فکر کردم دیدم نمیتونم تجربه چند تا از مامانا رو خوندم که چقد اذیت شدن این باعث شد دیگه تصمیم آخرمو بگیرم و بگم نمیتونم میخام سزارین بشم منی که آمپول میبینم گریه میکنم سرم میخام بزنم جونم در میاد اینقد وحشت دارم از بیمارستان جراحی و همه چی اما گفتم اینارو به جون بخرم بهتره درد داشته باشم با مسکن شیاف خلاصه کلی ابزار هست که خودمو خوب کنم اما برا طبیعی چیکار میتونم بکنم در آخر تصمیممو امروز به همسرم گفتم اونم مخالفتی نداره میگه هر طور خودت می‌دونی فردا نوبت دکتر دارم میرم ببینم دکترم چی میگه
قبلن که پرسیدم هزینه بیمارستان ۳۵ خصوصی هزینه دستمزد دکترم ۲۰ فردا میرم و دیگه تموم میکنم این موضوع رو خیلی اذیت شدم این مدت
بااینکه ماما خصوصی گرفتم کلی ورزش کردم پیاده روی هر کاری خلاصه لازم بود کردم اما یکی از مامانا بیشتر از من تلاش کرد بیشتر از من ورزش کرد نتیجه ش شد نارضایتی و چقد اذیت شد من که دیگه جای خود دارم . خدا خودش کمک کنه
بیمه مون بچه اولو قبول نمیکنه برا سزارین ببینم دکترم میتونه برام اجباریش کنه چون قند بارداری هم دارم اما کنترل شدس با رژیم نمی‌دونم قراره چی بشه واقعا استرس دارم و اذیتم
برام دعا کنید 🙏🥺
مامان پسته پسر👶🏼🩵 مامان پسته پسر👶🏼🩵 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی
یک هفته قبل زایمانم رفتم معاینه ۱ سانت بودم ولی سر بچه بخاطره ورزشام پایین بود و جای خوبی بودی دیگه کلی ورزش کردم و اسکات زدم و … اما دردم نگرفت که نگرفت🫠چند روز قبل زایمانمم رفتم مجددا معاینه دیدم همون ۱ سانتم دیگه مامام گفت اب ولرم و خاکشیر و عسل و یکم زعفرون بخورم ، شب خوردم ، صبح زودم بیدار شدم خوردم و دردام همون ۱ ساعت بعد شروع شد ساعت ۸ صبح درد داشتم دیگه دوبار حموم داغ رفتم و اینا ساعت ۴ رفتم بیمارستان ۳ سانت بودم اما چون درد منظم داشتم بستری شدم تا بستری شدم ساعت ۵ اینا شد ، یکم رو توپ ورزش کردم شدم ۴ سانت زنگ زدم ماما همراهم امد و ورزشارو شروع کردیم که خوب خیلی موثره و اینکه شوهرمم کل پروسه زایمان پیشم بود که واقعا تاثیر مثبت داشت اگه ماما همراه و شوهرم نبود قطعا دیوونه میشدم ، خلاصه ساعت ۹ شب اینا معاینه شدم دیدم ۵ سانتم که کیسه ابمو پاره کردن و من چون دیگه نمیتونستم برم تو وان رفتم روی توالت فرنگی نشستم و کمرمو اینارو زیر اب گرم گرفتم و همچنانم ورزش کردم ساعت ۹:۳۰ دیگه داشتم از شدت درد جون میدادم چون از ۸ صبح بیدار بودم و درد داشتم خیلی خسته بودم هیچی نخورده بودم از ترس مدفوع و اینا فقط اب عسل میخوردم که قندم نیوفته خلاصه وقتی ۹:۳۰ کفت بیا رو تخت برای معاینه چشمام سیاهی میرفت پیش خودم میگفتم بقیشو چجوری ادامه بدم و .. همین که دراز کشیدم گفت فول شدییی😳چشمام ۴ تا شد اصلا انگار دوباره امدم بیمارستان یا انگاری از خواب بیدار شدم دیگه هیچ خستگی نداشتم وقتی اینو شنیدم ( برای همین بود که همه ماما ها میگفتن از ۵ سانت تا ۱۰ سانت خیلی زود میگذره )