پمپ درد داشته باشی اصلا دردی احساس نمیکنی
سلام عزیزم ،من کلا عملم یک ربع طول کشید ،۶ و نیم صبح از اتاق عمل در اومدم بردنم ریکاوری تو ریکاوری تا حس به پاهام برگشت و فشار رحمی دادن شد ۱۰ و نیم که بردنم بخش ،بعد دیگه عصرشم شروع کردم مایعات کافئین دار خوردم و بعد با کمک پرستار راه رفتم شبش دیگه سرپا بودم خودم راه رفتم تنها بدون کمکی فقط یکم درد داشتم
من 1/30رفتم اتاق عمل 1/40 شروع کردن ب آماده کردنم پنج دقیقه طول کشید بی حس شدم 2/05دقیقه بچم ب دنیا امد 3/30از اتاق عمل بردنم ریکاوری نیم ساعت بعدش بردنم بخش 12ساعت بعد پاشدم راه رفتم راه رفتنش اصلا سخت نیست ولی برای پا شدن یکم خودم اوردم پایین از تخت سختم بود روز بعدش ساعت 9بدون کمک کسی پاشدم تنهایی رفتم سرویس سرویس یکم دور بود عادی بود
😃ب اون لحظه ها فکر میکنم میبینم من ادم ترسو نازک نارنجی چقد قویی شدم
و اما خوردن ک من همینجور از ریکاوری اوردنم داشتم شهید میشدم از تشنگی اخه ت اتاق عمل ی چندتا قرص زیر زبونی بهم دادن ک دهنم کلا خشک شده بود نفس نمیتونستم بکشم با اینکه من اورژانسی بودم ناشتا هم نبودم قبلش خیلی اب اینا خوردم ک بعدش گفتن برو اتاق عمل بعد همونجور ک اومدم ت اتاقم گفتم اب گفتن اب چندقطره بهم بدن مشکل نداره ک ی ساعت بعد گفتن اب بخور کم دیگه ی سه ساعت بعدش گفتن تند تند بهش نسکافه و ابمیوه بدین ک میومدن سوند رو نگا میکردن و دعوا ک چرا مایعات کم خورده با اینکه من تند تند میخوردم دیگه هرچی ک بیشتر بخوری زودتر بیحسی از بدن خارج میشه فقط غذایی گفتن ن سوپ اونم فقط اباش دوسه تا قاشق خوردم
من ساعت ۱۲ ظهر اورژانسی گفتن باید بری اتاق عمل تا لباس پوشیدن واسم و رفتم و بچم دنیا اومد شد ۱ بعد دوساعت ریکاوری بودم نقریبا سه تا چهار بود ک بردنم ت اتاقم دردا از ریکاوری شروع شدن ولی کم در حد پریودی بعد واسه ماساژی ک ت اتاقم دادن فقط یکم دردا بیشتر شد و سوزش شروع شد چون بیحسیم دیگه داشت میرفت ک اومدن شیاف کذاشتن و مسکن و تموم شد البته پمپ دردم داشتم تقریبا ساعتا ۶ بود تا شب بیحس بودم ساعت ۱۲ سوند ازم جدا کردن و کفتن کم کم پاشو برو دستشویی بعد راه برو دگ من پاشدم و اونقد میکفتن اصلا سخت نبود ایقد منو ترسونده بودن ک درد نداشتم ولی جرات نمیکردم بشینم یا راه برم میگفتم اگ پاشم شروع میشه ک اصلا اونی میگفتن نبود البته اینم بگم من قبلش دکمه پمپ دردو فشار دادم تا بیشتر وارد بدنم بشه بعد ب دودقیقه بعدش پاشدم خوب بود میکفتن ی متر نمیتونی ولی من قشنگ کل راهرو دور زدم راه رفتم هرجی راه برین زودتر سرپا میشین دگ فرداشم ک اومدن گفتن شکمت کار کنه مرخصی ک همون ساعتا هشت ضبح بود دیگه گفتن تا ۱ انتی بیوتیک داری بگیری میتونی بری ک دگ ۱ از بیمارستان اومدم خونه شبشم اصلا خواب نمیرفتم. ساعتا ۶ صبح دیکه پاشدم خودمو مرتب کردم ارایش کردم لباسا دخترم عوض کردم ک دکترم میاد خوشگل باشیم😂
من ۹ونیم رفتم داخل فشار اینارو چک کردن
یه ربع به ۱۰اتاق عمل اماده شد عمل شروع کردن
۱۰دخترم بدنیا اومد دراوردن نی نی طول نمیکشه فقط بخیه بعدش یکم طول میکشه
تا۱۲نیم ریکاوری بودم
عصر ساعت ۷اینا گفتن یکم اب کمپوت بخور ک قندت نیفته کم کم راه رفتم
کمپوت گلابی و انجیر حتما ببر
شیاف دیکلوفتاک خیلی خوبه درد ادم کنترل میشه
عکسم روز بعدش تا قبل مرخصی ک یکم سردا میشی میتونی بگیری
فقط اولین راه رفتن و بعد عمل لباسامو عوض کردن پرستارا اون یه کوچولو درد داره
من که سه شب موندم
ساعت ۱۱ شب رفتم ۱۲ و نیم شب اومدم بیرون
بی حسم کردن
یک شب تا صبح آب ندادن بخورم
تمام شب تا صبح درد کشیدم🥲
فکر کنم ۸ یا ۱۰ ساعت نتونستم راه برم
واقعیتش جای چسب که روی بخیه هام بود خیلی درد میکرد
دو شب بستری بودم
بعد مرخصم کردن
تو بیمارستان نمیذارن به بچه شیرخشک بدی
چون روزای اول سینه هات طبیعیه شیر نداره
اگه میتونی شیر خشک ببر ولی یواشکی باید بهش بدی
برا من نیم ساعت چهل دقه اینا طول کشید.نیم ساعت ریکاوری بودم . صبح 8.5پسرم به دنیا اومد 10شب گفتن اروم راه برو
من ۱۰ و نیم رفتم تا بی حسی زدن و بی حس شدم شد ۱۱
۱۱وربع بچمون بغلم گذاشتن و بعد بردن لبای تنش کنن بعدش رفتم ریکاوری و اینا ۱۲ رفتم بخش تا فرداش نمیتونستم تکون بخورم شبش با آمپول مسکن خوابیدم فرداش ۱۰ بلند شدم نیم ساعت راه رفتم
گفتن تا شکمت کار نکنه مر خص نمیشی
که من ۵ عصرکار کرد و مرخص شدم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.