۴ پاسخ

یه دکترکودک بود. میگفت ک نباید بهشون بگید نه.نکن. زشته.یااینجور حرفا.میگ نمیدونن بچه ها.فقط هواسشوپرت کنـی .لبخندبزنی. یاباهاش حرف بزنی.میخان جلب توجه کنن بچه ها. بگی عه نکن اینا بچه میگه خوشش اومده

پسر منم واسه خیلی چیزا ک میخواد نمیدیم گریه میکنه یا حرصش میگیره گازمیگیره بادندون اون لحظه واسش توضیح نمیدم ک نکن بده چون چندبار امتحان کردم بهش گفتم ن بده نکن بیشتر انجام داد دیگ نگفتم ن نکن وقتی اینجوری گریه میکنه گاز میگیره بغلش میکنم باهاش بازی می‌کنم حواسشوجای دیگ پرت میکنم

سن اش کمه این واکنش ها اقتضای سنشه و طبیعی .واکنش شما هم درسته صرفا باید اون موقع دستش بگیر بگی نه گاز ممنوع زدن ممنوع اینکار نمیکنیم .به مرور درست میشه

پسره منم اینجوری اگه رومیز غذا نخوریم آنقدر اذیت میکنه ک نمیذاره غذا بخوریم یکار می‌کنم شوهرم بامن بحثش میشه

سوال های مرتبط

مامان آیماه🥰 مامان آیماه🥰 ۱۴ ماهگی
شوهرم الکی خیلی منو می‌زنه بدون اینکه جوابشو بدم یا سر به سرش بزارم
اعتیاد داره
ظهر از سر کار اومد و الکی هی گرفت برای من غرغر کرد و یا مثلاً موهامو می‌کشید من خب جوابشو نمی‌دادم یا مشت می‌زد تو بازوهام یا سرم داد می‌زد
بعد که داد زدناش خیلی بیشتر شد همسایه‌مون از دیوار اومد این طرف که صداش زد
اینم فهمید اون رو حیاطه شروع کرد به بیشتر زدن من و جوری مشت تو سرم زد که من اصلاً هیچی نمی‌فهمیدم فقط ضربه‌هاشو حس می‌کردم چشام تار شده بود
مثل یه شیشه‌ای که بخار گرفته باشه همچین حالتی شده بود چشمام
انقدر تو سرم زد با تو کمرم و لگد توی شکمم توی جای بخیه‌هام زد که من الان بدنم درد می‌کنه و درمم قفل کرده رفته
اجازه نمیده هیچ برنامه‌ای داشته باشم و با کسی در ارتباط باشم که نگم منو کتک می‌زنه
دوست دارم خودمو بکشم
گاهی هم به سرم می‌زنه که تا دو ماه سه ماه دیگه توی زمستون لوله بخاری جدا کنم و خودم و دخترم بریم توی اتاق بخوابیم درو ببندیم و شوهرم با گاز خفه بشه بمیره
خیلی اذیتم کرده و من نمی‌دونم چیکار کنم چون دائم داخلم و دارم بسته است پولیم بهم نمیده
مامان دختر کوچولوم مامان دختر کوچولوم ۱۴ ماهگی
مامانا در چه حالین
من دخترم خیلی خیلی زیاد اذیتم میکنه به حدی که بعضا میگم کاش نزاییده بودمش انقد پشیمونم کرده
تو خونه حق ندارم نه غذا درست کنم نه غذا بخورم نه دستشویی برم نه ظرف بشورم نه لباس پهن کنم نه هیچ کار دیگه ای فقط باید یا بگیرم بغلش یا کنارش بشینم انقد گریه میکنه جیغ میزنه حد نداره
میبریمش بیرون تو ماشین فقط صدا میده اعتراض میکنه ولشم میکنیم همش میخوره زمین کار خطرناک میکنه دیگه بخدا هستم از دستش
همش ناله میکنه میارم بخوابونمش نه شیر درست حسابی میخوره رو پام انقد تکونش میدم نمیخوابه پاهام دیگه بخدا داره میشکنه خودمم پریودم پاهام کلا رو خودش بند نیست چه برسه دخترمن یه ساعت تکون بدم دیگه توان وزنشو نداره
حتی باباش هم میاد انقد اونم اذیت میکنه ناله میکنه گریه میکنه زنو شوخری دیگه کلافه میشیم نه شام میتونیم بخوریم از دستش یا گریه میکنه یا همه چیو برنیداره پخش پلا میکنه
توروخدا راه حل بگین بهم دیگه توان ندارم ادامه بدم انقد دوست دارم خلاص کنم خودمو
موقع غذا دادن که همش پوره هست فقط عوق میزنه هیچی درست حسابی نمیخوره جرات ندارم به غذا جدید براش درست کنم از بس که هرچی درست کردم نخورد