چقدر بده دخترت و دختر جاریت هم سن باشن
هر دو هم‌ دختر
من دخترم درون گراست و دختر اون برون گرا
معمولا مهمونیم ک میریم باهمیم
اون حرف میزنه شیرین زبونی میکنه با همه وارد صحبت میشه دختر من نه هر ک باهاش حرف میزنه با اره یا ن چواب میده
بخاطر این اکثرا سمت اونن و اسم اونک میگن
تپلم هست بیشتر تو چشمه دختر من ظریفه
مثن دیروز یکی از جمع هی بهش میگفت چ لباست قشنگه دختر من طفلی هی لباسشو نگا میکرد اومد اینطرف
چیکار کنم بنطرتون
اصن وقتی تو جمع خانواده شوهرم این موضوع رو اهصابمه

خوب به نظر من طبیعیه کلاهمه بچه هایی که زبون دارن و شیرین زبونی میکنن برا دیگران دوست داشتنی ترند نسبت به تجربه ی خودم گفتم.

دقیقا دختر من با با دختر خواهر شوهرم اونو بیشتر میبینن تا دختر منو

بنظرم مهد بهترین یشنهاد

حالا موقعیت ما برعکس شماس دختر من بزرگتره و پر جنب و جوش و با انرژی ولی دختر خواهر شوهرم کوچیک تره و خب آروم تر ولی خواهر شوهرم فقط تلاش میکنه دخترش مثل دختر من باشه منم خیلی ناراحتم که این قدر حسودن چون هر بچه ای توانایی های خودش را داره و اینکه دختر من این قدر خوش برخورده به خاطر زحمت های منه ولی اونا فقط میخوان کارهای دختر من را تقلید کنن

اصولا بچه های شیرین زبون و خوش پوش تو چشم ترند، طبیعیِ. بنظرم شما دخترتو بیشتر ببر بیرون، پارک، خانه کودک، مهد، هر چی بچه بیشتر تو جمع باشه، ارتباط گرفتن براش راحت تر میشه، شاید مثل دخترعموش خیلی پر صحبت و شیرین زبون نشه، ولی بهتر از الانش میشه و خجالتش میریزه

عزیزم لطفا اینقد حساس نباشید
بچه ها رو مقایسه نکنید
و کلا بیخیال باشید
و عزت نفس دخترتون رو خودتون تقویت کنید و از همین حالا بهش یاد بدین نظر کسی براش مهم نباسه

مهمتر از عزت نفس دخترت هیچی نیست ازشون فاصله بگیر تا دخترت بزرگتر بشه بچه ها هر بازه زمانی اخلاقشون هم عوض میشه

دقیقا دخترمن و پسر جاریم همینن وماهم تو مهمونی این مشکلو داریم.
جاریم بشدت سعی میکنه بچهاشو نشون بده و بگه بانمکن

دخترتو بفرست کلاس تئاتر یا باشگاه اینجوری شاید رفتارش عوض بشه وگرنه این نوع رفتار فامیل حتی اگر ناخواسته هم باشه رو دخترت تاثیر میزاره یه فکری باید بحالش کنی

خیلی حس بدیه عزیزم میفهمم چی میگی. دقیقا پسر من خیلی آروم و ساکته مخصوصا تو جمع خانواده ی همسرم.دو تا دیگه نوه دارن مادرشوهرم جلوی ما و پسرم انقدررر قربون صدقه ی بچه‌های دختراش می‌ره. فک کن پسر منو ک چهار سالشه با پسر دخترش ک دوسالشه رو مقایسه می‌کنه. دیروز پسرم چایی برداشت بخوره خیلی پر بود یکم ریخت رو شلوارش. مادرشوهرش اینموری کرد بچه بلد نیست چایی بخوره خودشو چقد خیس کرد حالا اگه متین بود با کاسه هم بهش چایی می‌دادی ی قطره هم نمیریخت. انقد بدم اومد . متین دو سالشه ‌ .

دقیقا دختر من و جاریم همینجورین اون حرف میزنه خودشو تو دل جا میکنه دختر من ن

دختر منم همینه
بقیه رو میبینه دیگه اصلا حرف نمیزنه

چقدر خانواده شوهرتون بی ملاحظه وببخشید بی سوادن هر آدم مبتدی میدونه نباید تو یه جمع یه بچه را بزرگ کرد ویه بچه را خرد