۱۳ پاسخ

بزن تو دهن اونا نه بچت

دقیقا پسر منم لاغره و همش حرف میشنوم بیشتر هم از مادرشوهر یا خدا مادرشوهرا چرا همشون اینجورین یعنی وقتی ما هم مادرشوهر بشیم این شکلی میشیم

حالا مادرشوهر خودت مثلا چه گلی سر تو زده که زر مفت میزنع منم تو حیاط مادر شوهرم زندگی میکنم همش دخالت می‌کنه گاهی عصبی میشم چه کنم

دقیقا منم خیلی سخته دخترم وزنش نرماله رو نموداره ولی دور وری هام خیلی میگن لاغره ریز میزس از دل ما مامان ها هم خبر ندارن که چقدر ناراحت می‌شویم منکه همین طوریم شما رو نمی‌دونم

دقیقا چی ب عقلت رسید ک بچه یه ساله رو بابت ب غذاییش زدی؟؟!!
امیدوادم تاثیر منفی رو ذهنش نذاره این حرکتتون،ب مادرشوهرت میگفتی تو ک گاو شدی چ گلی ب سرمون زدی حالا ک پسرمن نتونسته 🫤
پسرمنم مقایسه میکنن ،اول ک بخاطر شیر خشک ش بود، منم دیدم حرف زیاد میزنن گفتم والا خودم و همسرم شیر مادر خوردیم هروز ی جامون درد میکنه و ضعمون این شده، تازه با تغذیه اون زمان مادرا ک عالی بود تغذیه شون ،
مادرای الان ک ن تغذیه مناسبی دا ن ن جون درست حسابی پس خوشم اومد شیرخشک دادم،دهنشون و بستم.
درمورد وزن یا قدم بچه مم نظر بدن.نسبت میدم ب خودشون میگم اره حس میکنم کوتاهی قدش ب فلان دختر عمه یا ... رفته، یا لاغریش ب بچه های خودتون رفته. و سریع میگم در عوض باهوش،یا یه ویژگس مثبت و سریع جایگزین اون کمبود میکنم

بخدا همیشه پشتیبانی پسرمو میکنم ولی خب تاثیر می‌زاره حرف بقیه

همیشه پشت بچتو بگیر

🤕😶😶😶🤕 واقعا بخاطر حرف یکی دیگه بچتو زدی؟ عجبا

دختر منم وزنش همه چیز خوبه ولی لاغر به نظر میرسه اتفاقا بهتره بعدم اندام ظریف خوش هیکل میشه

آره مادر بدی هستی ک بخاطر حرف چرت وپرت یه سری آدم بچت رومیزنی

مگ چند کیلوعه

چرا بچه رو زدی. منم خونه مادرشو میشینم انقد ساحل مقایسه میشه من یا محل نمیدم یا جوابشون میدم رک 🤣🤣🤣

مگه وزنش دست خودش و توعه؟ی سری بچه ها جثشون ریزه بخاطر حرف ی مشت احمق بچتو دعوا نکن

سوال های مرتبط

مامان گـلِ ليـليـوم🍁 مامان گـلِ ليـليـوم🍁 ۱۵ ماهگی
دخترم چندروزه به خاطر در اومدن دندونای آخریش شبا تب میکنه و همش بهونه میگیره و بیحاله، امشبم تب کرده ولی من الان به دلایلی خونه خواهرشوهرمم و پیششون نیستم و دخترم تبشو آورده پایین و این عکسو هم برام فرستاده.🥹
دلم میخواست الان پیششون بودم و دلمم براشون تنگ شده بااینکه اصلا نگران نیستم چون دخترم از روز اول همیشه خودش تنهایی براش شب بیداری میکشید که من استراحت کنم و هیچکسم اذیت نمیکرد و بعد اونم هر واکسنی که لیلین میزد یا وقتی مریض میشد بااینکه فرداش مدرسه داشت یا مریض بود بازم دلش نمیومد بچرو تو اون حال بذاره و راحت بخوابه و همیشه میاد اول تب بچرو میاره پایین بعد که کامل خوب شد و راحت خوابید خودش میخوابه و منم خیالم کاملا راحته چون لیلین وقتی مریض میشه هم بیشتر دلش میخواد پیش خواهرش باشه ولی چه کنم، مادر است دیگررر😄
ولی من واقعااا خیلی خوشحالم که دخترمو دارم و همیشه وقتی این صحنه هارو میبینم خیلی از اینکه به حرف دخترم گوش کردم و فاصله سنیشونو ۱۵ سال کردم راضیم😍