اومدم چایی بخورم از صبح نشد بخورم دختر کوچولوم یک سره بهونه می‌گرفت تازه وقت کرد بودم چایی بخورم تا چایی ریختم. گریه کرد اومدم گذاشتم رو پاک لباسهای در آوردم که قنداقش میکنم گرمش نشه شلوارش کندم نگاه نکردم کجا گذاشتم قنداقش کردم بالایش گذاشتم اومدم چایی بخورم دیدم شلوارش انداختم تو چاییم یک لحظه بعضم گرفت که کار به جایی رسید یک چایی نشد بخورم حالا بماند از بس تند تند اومدم گرفتمش نه خرما نه شکلات هیچی بر نداشتم خواستم یک تلخ چایی بخورم ولی همونم نشد ... این روزها فقط با کمک قهوه هست شارژهستم و سر پا خدا کمکم کنه بتونم این روزها سپری کنم

منم همینم صب پا میشم یه فلاسک قهوه دم میکنم تمام، از ۹ صب ک بیدار شده یکسره بازی کرده پی پی کرده ۱۰ بار بردم شستمش، ناهار ک کلا وقت نمیشه بخورم الانم تازه از پارک برش گردوندم پا نمونده واسم😣😣

ترسیدم فک کردم چایی رو ریختی رو بچه

سخته،و من دنبال بعدی ام😂😐

خدا قوت عزیزم
منم دخترم نمیزاره به کارام برسم
امروز جوری بود ایقد گریه میکرد دنبالم تو بغلم گرفتمش بردمش با خودم دستشویی
بعد که بلند شدم هی نگاه میکرد پایین ببینه براچی نشستیم اونجا🤣

درک میکنم خیلی سخت ولی میگذره یه‌سختی شیرینه من غذاهم همیشه سرده 😂😂صبحونه کلا نمیخورم فرصت نمیشه

دیگه گلم ما مادریم و باید از خودمون برای این کوچولو بگذریم من حتی وقت نمیکنم گاهی چایی دم کنم گاهی اینقدر دلم میخواد و بی تابی میکنه ولی خب اونا فعلا به حمایت ما نیاز دارن میگذره این روزا

خدا قوت مامان جان، واقعا خیلی سخته، میفهمم چی میگی، من روزهایی دو تا دو تا می‌خوردم که بتونم جوابگو باشم. ان شاالله بهتر میشه شرایط. همینجوری نمی مونه

تازه مال شما ختنه نداشته خیلی سخته همه

همه همینطوریم

اگه شیر می دی قهوه باعث بی قراریش می شه بدتر