۷ پاسخ

حتمااا فردا برو بااون‌کاردرمان دعوا کن
که بدون اطلاعات کافی تورو ناراحت کرده

بهداشت یه بار به خطر وزن بچه و چرا دیر پرید و اینا من رو خیلی اذیت کرد نفهمیدن که بچه با بچه فرق داره دو هفته وقت داده بود تا پریدن رو یاد بچه بدم خودم نا بیخیال شدم دیدم بچه فامیل رو دید پرید ادای دکتر ها رو در میارن

یت خدا بخاطر بی بی دیجیتال بودن این شربت رو نوشت
این شربت برای کاهش رفتارهای آسیب زنانه پرخاشگری هست
برای پسر منم نوشت ب خودش گفتم نمیدم فعلا

خدا منو بکشمه
خواهر که این اتیسم لعنتی منو روانی کرده ام اس گرفتم سر هون اتیسم
هی برچسب میزنن گفتار درمان ها

زیاد ببرش بیرون و دایم باهاش حرف بزن

منم این مرحله رد کردم اما گفتار درمانه نگف بهم ک اتیسمه دقیقن مشکل شمارو دارم اما یه قرص دیگمدبا شربتامگا 3داد دکتر برای حرف زدنش گفت بازم بیار نبردمش اینسری ببرمش

امگا ۳ بده و ببرش مهد

سوال های مرتبط

مامان آیهان مامان آیهان ۴ سالگی
مامانا شرایطمو میگم به من بگین من چه کاری بکنم درسته ، پسرم ۴ سالشه ، حرف زدنش در حد جملات ۶ کلمه ای هست ،شعر میخونه نقاشی در حد آدمک ، رنگ آمیزی هنوز درست انجام نمیده ، رنگا رو بلده حیوونا و میوه ها رو بلده اشکال هندسی رو بلده ، وقتی با هم سناش مقایسه اش میکنم میبینم عقب تر از هم سناش هست ، بردمش گفتار درمانی اونجا حالم خوب بود گفتم کم کم راه میوفته شرایط بهتر میشه اما گفتار درمانش هر سری یه چیزی میگفت یه بار میگفت نقص توجه داره یه بار میگفت بی بی دیجیتال یه بلر میگفت مشکل ارتباطی داره و ....آخرشم منو فرستاد پیش همکارش که کاردرمان حسی حرکتی هست پسرم اصلا توجه بهش نمیکرد میزفت بلزی میکرد میگفت نگاه دستور پذیزی نداره در صورتی که پسر من تو خونه هر کاری بگم انجام و گفت پسرت علائم اوتیسم داره ، اون روز من مرگ رو جلو چشمام دیدم ده سال پیش داداش بیست سالمو از دست دادم اون روز برام سخت تر از از دست دادن برادرم بود فقط خدا میدونه چی کشیدم همون روز بردمش پیش فوق تخصص روان پزشکی کودک چند تا سوال ازش پرسید جواب داد صداش کرد جواب داد گفتم گفتاردرمانش گفته توجه اش پایینه گفت براش دارو مینویسم واسه توجه اش گفتم پسر من مشکلش چیه ؟ گفت یکم مشکل ارتباطی داره ارتباط برقرار میکنه اما ضعیف ( پسرم با کسایی که میشناسه خیلی صمیمی هست ولی از غریبه ها خجالت میکشه ) گفتم بهم گفتن اوتیسم گفت نه نگران نباش یکم بی بی دیجیتال شده اونم با چند جلسه کاردرمانی راه میوفته ، ولی من از اون روز دیگه اون آدم سابق نشدم روی حرکات پسرم حساس شدم الان بپر بپر میکنه میگم نکنه اتیسم داره ، دیگه اونجا نبردمش فقط تو خانه رشد انلاین کاردرمانی و گفتار گرفتم ، مهدم ثبت نامش کردم