سلام به همه
وظیفم بود واسه اطلاع رسانی بیام اینجا یه چیزیو بگم تا دیگه کسی مثل من درگیر بیمارستان نشه و جیگرگوششو رو تخت بیمارستان نبینه شنبه ی هفته پیش ما آراز رو بردیم بیمارستان بخاطر شیر نخوردن و بالا آوردن و بیحالی بیمارستان علی اصغر ونک اونجا دکتر ناطقیان معروف که هیچ جوره نمیشه ازش نوبت گرفت بچه رو ویزیت کرد و تا دید گفت آراز مشکوک به سندرم کوشینگه که علائمش هم صورت گرد عین قرص ماه و لپ های بزرگ و آویزون و پرمویی صورت هستش از اونجا که تپلی پ پرمویی تو خانواده ما بود ما گفتیم شاید ارثیه اما همیشه یه فرقی بین آراز و دنیز ما حس میکردیم اما میگفتیم اینا نا همسانن فرق دارن دیگه طبق نظر دکترش که تشخیصش کوشینگ بود آزمایش گرفتن کلی و تایید شد و بچه رو بستری کردن خداروشکر بیماری خطرناک یا درمان نشانی نیست البته اگه زود متوجه بشید حالا در اثر به این بیماری مبتلا شده بخاطر تجویز یه دکتر احمق بخاطر کیپ شدن دماغش به بچه قطره بتامتازون داد و دوماه ما مصرف کردیم و داخل بتامتازون کورتون هستش حالا هر بتامتازون با هر دوزی چه موضعی چه قطره به هیچ عنوان به بچه ها ندید دکتر ناطقیان میگفت حتی واسه بزرگوارش هم کمترین دوز تجویز میشه تو تایم کم چجوری به نوزاد بتامتازون داده بقیه رو تاپیک بعت میزارم

۱۱ پاسخ

دقیقاا پسر من بستری بود قطره بتامتازون گفتن فقط دو روز مصرف بشه
بیشتر مجاز نیست

خدا اون دکتر های نفهم رو لعنت کنه

عزیزم خدا بچه شما و همه رو حفظ کنه ♥♥🌹

عزیژم این بیماری چیه چ مشکلی برا بچه ایجاد میشه؟

ایشالله زودی خوب بشه آراز عزیز

ممنون گفتی عزیزم انشالله حال گل پسری هم بهتر بشه زود
منم دخترا دو ماهشون بود قسمت تناسلیشون سوخته بود رفتم دکتر پماد بتامتازون داده بود من نمیدونستم دو هفته سه هفته زدم بعد رفتیم یه دکتر دیگه فهمید خیلی غر زد که دکتره هیچی حالیش نبوده و باعث مشکل هورمونی اینا میشه چرا این پماد رو داده بزنی ب اونجای دخترا

واسه دماغ پسر منم دکتر قطره مومتازون نوشته یعنی اینم مشکل داره؟خیلی نگران شدم

ببخشید عزیزم این سندروم کوشینگ چیه ؟ سرچم کردم اما متوجه بیماریش نشدم
خدا سلامتی ببخشه

الهی عزیزم.... الان چطوره؟ چی کردی؟

چه احمقی بوده اولی
بتامتازون یه کورتیکواستروئیده که واسه کوشینگ خوب نیست اصلا
خدارو صدهزار بار ضکر ب موقع متوجه شدید♥️♥️

هاااایعنی قطره بتامتازون ندم دکتر براش نوشته

سوال های مرتبط

مامان آراز و دنیز
👧🏼👶🏻 مامان آراز و دنیز 👧🏼👶🏻 ۴ ماهگی
سلام صبح همگی بخیر
دیشب با شوهرم آراز رو بردیم بیمارستان مفید تحقیق کردم گفتن مفید بهتر از بهرامی هست وقتی رفتیم با خودم گفتم ببین بهرامی چیه که به مفید میگن خوب اصلا یه افتضاحی واقعا بی درو پیکر اصلا توجه نمیکردن هیچکس سر کارش نبود چجوریه که میگن شبانه روزیه به نظرم چون با بیمه رایگانه اصلا وقت نمیزارن اینقدرم بچه ها مریض شدن تو تعطیلات خیلی شلوغ بود دیگ شوهرم گفت بیا بریم نیکان بچه اگه چیزیشم نباشه باز مریض میشه اینجا رفتیم نیکان سریع کاراشو انجام دادن و گفت ویروس گرفته نه به شیر حساسیت داره نه چیزی ولی واسه اطمینان سریع ازش آزمایش خون و ادرار گرفتن و خداروشکر چیزی نبود فقط پدی لاکت داد و پماد واسه پشت بچه نمی‌دونم دارو سریع تاثیر کرد یا چی صبح مدفوعش نسبت به دیروز بهتر شده اسهالم دیگ نیست بچم رنگ و روشم بهتر شد فقط خواستم بگم اگر شرایط بچتون عین بچه من شد شیرشو عوض نکنید حتما با نظر دکتر برید جلو همه ی بچه ها مثل هم نیستن مامانا هم تقصیری ندارن چون شرایطا مشابه فک میکنن مشکل همینه اما واقعا فقط نظر دکتر خدایی نکرده با تجویز خودمون مشکلی واسه بچه ها پیش میا د
مامان قندعسلم مامان قندعسلم ۸ ماهگی
مامانا یچیز دلی دوست داشتم باهاتون درمیون بزارم
از تجربه شخصیم شاید بدردتون بخوره
من دخترم ۴ ماهگی با گریه شدید چند ساعته بردمش پیش دکترش
دکترش همون لحظه گفت باید بستری بشه مارو پاس داد به همکارش گفت برین پیش این دکتر خلاصه رفتیم پیش همکارش گفت باید سریع بستری بشه بیمارستان لاله حتما حتما هم برین پیش فلان دکتر
شبی چند حالا شبی ۲۰ تومن
فدای سرش پول واسه مااون لحظه مهم نبود ولی بچمو سوراخ سوراخش میکردن
همسرم نزاشت گفت بچه رو میکشن بیمارستان
خلاصه شبو به صبح رسوندیم رفتیم پیش دکتر بچه پسرخالم که حیلی تعریفشو میکرد
و گفت بخاطر الودگی هواست خلط پشت گلو داره واسه همین نفس تنگی داره
گفت اصلا بچه نیاز به بستری نداره براش چندتا قطره رینوسالتین نوشت گفت روزی ۱۰ باز باید بینیشو شست شو بدین یعنی با فشار بریزیم تو یه بینیش ازاونور بریزه بیزون وبلعکس
و شربت پلارژن بهش داد همین بچم تو یه هفته حالش خوب خوب شذ
تمام داروهایی هم که دکتر قبلیش داده بود میگفت تجاریه همشون و رد کرد
و تاکید هم کرد که بچه رو تو خونه حبس کنم حتی کنار پنجره هم نبرمش بخاطر الودگی هوا
واقعا خدا همجنین دکترهایی رو بهشون سلامتی بده که انقد وجدان دارن و پول براشون مهم نیس این بود تجربه من
که به یه دکتر اکتفا نکنین وقتی دکتر میگه بستری دست و پاتونو گم نکنین دکترا همشون پولکی شدن
مامان لیانا جون مامان لیانا جون ۶ ماهگی
پارت ۱
روز جمعه ۴ آبان ماه بود که از ظهر به بعد احساس کردم دخترم زیاد تکون نمیخوره
کیک خوردم راه رفتم بازم دیدم حرکاتش کمه
ساعت چهار عصر آماده شدم با همسرم رفتم بیمارستانی که قرار بود زایمان کنم بیمارستان جوادالائمه
اولین بار بود میخواستم محیط زایشگاه رو ببینم
چون توی بارداریم مشکلی به اون صورت نداشتم زایشگاه رو ندیده بودم
خلاصه رفتم اونجا و ازم آن سی تی گرفت و برای اولین بار معاینه شدم دهانه رحم بسته بود و هیچ دردی هم نداشتم گفت نوار قلب اصلا خوب نیست ما اینجا سونو نداریم برو سونو فیزیکال بگیر بیار که ببینیم چجوریه شاید بند ناف پیچیده دور گردن بچه
رفتم سونوگرافی پارسیان چون تنها همونجا باز بود سونو گرفت وزنش هم گفت حدود ۲۷۰۰ تا ۳۱۰۰ بند ناف هم دور گردنش نیست و همه چی عالیه سونو رو بردم بیمارستان زنگ زد به دکترم همه چیز رو براش توضیح داد البته اینم بگم ۳۸ هفته و ۳ روز بودم دکترم گفت که میتونه بره خونه ولی فردا صبح مجددا آن سی تی تکرار بشه
فرداش هم نوبت دکتر داشتم گفتم اول برم دکتر خودش ویزیت کنه بعد برم بیمارستان
مامان پِسته 🤰🧒🧿💙 مامان پِسته 🤰🧒🧿💙 ۷ ماهگی
بی اشتهایی پسرم نسبت به شیر و اینکه شروع کرد به سرفه کرد کم شک بردم به مریض شدنش
بردم دکتر که متأسفانه مریض شده بود دکتر این دارو ها رو داد چون هنوز خیلی کوچیک هستن دیفن هدرامین ،سرماخوردگی،یا دارو های قوی تر خیلی نمیتونن مصرف کنن.
تو رو خدا مراقب باشید ویروس جدید اومده که گلو و شکم و معده رو گویا درگیر می‌کنه
علائم دید سریع ببرید دکتر
چون دکتر پسره گفت از دیروز ۱۰مورد هم سن پسرم بستری کرده چون ممکنه بزنه به سینه هاشون که خیلی سخت میشه😭
و اینکه گفت ممکنه تا ۷.۸روز بی اشتها باشه نسبت به شیر خوردن چون گلوش درگیر شده😞
.
و اما در مورده قطره آهن
دکتر به من گفت از ۴ماهگی به بعد شروع کن به دادن
شبکه بهداشت از ۶ماهگی شروع می‌کنه که اصلا درست نیست
گفتم بهترین قطره آهن و برام بنویسید که این که دورش خط کشیدم و نوشت 😊
و اینکه هر دکتری یه تشخیصی داره
من خواستم اینجا گفته باشم شاید به درد خورد بازم هر طور که خودتون صلاح میدونید و با پزشک حتما مشورت کنید 😍🙏❤️
مامان برسام مامان برسام ۶ ماهگی
تجربه بارداری و زایمان پارت ۲۲#
دکترم گفت چی شد گفتم من اگر ببینم حتی سرم به دستش وصله میمیرم طاقت ندارم ببینم اینچیزارو برگردیم اونجا دکترم گفت شوهرت کجاس چرا بیمارستان نمیاد مامانم بهش قضیه رو گفت فرداش دکتر روانشناس اومد بالای سرم کلی داروهای عصاب نوشت و کلی هم باهم حرف زدم رفت وقتی داروهامو آوردن دیگه طاقت نیاوردم بعداز چند ماه زنگ زدم شوهرم گفتم با من کاری کردی که برام داروهای عصاب آوردن منی که قرارها بچه شیر بدم واقعا باید این داروها رو مصرف کنم قراره این بچه با اینجور داروهای که تو شیرم می‌ره بزرگ شه بهش گفتم چرا انقد بی‌خیالی من به درک اون بچه تو آن ای سی یو تک و تنهاس من که نمیتونم برم . مامانم که می‌ره هیچ دکتر و پرستاری بهش جواب درست و حسابی نمی‌دن میگن ما اطلاعات بچه رو فقط به پدر مادر می‌دیدم من واسه تو اصلا بدترین آدم دنیام اما اون بچه چه گناهی داره تو چرا انقد بی خیالی چی به روز تو اومد من باردار شدم انگار هرمونای تو بهم ریخت تو یه آدم دیگه شدی گفتم من از خودم گذشتم وظیفه هاتو در قبال من انجام ندادی کوتاهی کردی اما اجازه نمیدهم واسه بچم کم بزاری باید بیایی بیمارستان شبانه روز پیشش باشی بچم اونجا احساس بی کس بودن نکنه. اونم پشت تلفن ساکت بود گذاشت من اینارو گفتم بعد گفت کی گفته که من تنه‌اش گذاشتم من از صبح تا ساعت دو شب پشت در آن ای سی یو نشستم و میرم بهش سر میزنم من یک لحظه هم اینجا تنه‌اش نزاشتم . یه نور امیدی ته دلم روشن شد که خدارو شکر حداقل نسبت به بچم بی تفاوت نیست .انقد خوشحال شدم مثل دیوونه ها به مامانم میگفتم الان دیگه پسرم می‌دونه باباش دوسش داره پس میجنگه واسه زندگیش پس امید داره واسه موندن