۹ پاسخ

والا من از خدامه یکم پیش باباش وایسه. به چه چیزایی حسودی میکنین. بروخدارم شکر کن و ناشکری نکن

از خداتم باشه
من ک وقتی تنهام پامو ول نمیکنه که بتونم به کارام برسم
وقتیم باباش باشه میره سمت باباش ولی باباش یکوب سرش داخل گوشیشه اصلا مراقبش نیست
وقتیم خودم مخصوص بهش میسپارمش یا سرش ضربه میخوره یا جاهای دیگش ، بعد طلبکار من میشه که چرا فلان وسیله رو اینجا گذاشتی نمیبینی بچه هست
میگم خوبه جاش همیشه همینجا هست چرا پیش منه چیزیش نمیشه
هر چند احساس میکنم باباشو بیشتر از من میخواد ، ولی به کاراش منو میخواد🤕

پسر منم همینه خیلی به باباش وابسته است و به نظرم طبیعیه چون 24 ساعته ما در کنارش هستیم ولی پدر رو کمتر از ما میبینن و بیشتر دوست دارن پیشش باشن

خوشبحالت والا خدا بهت رو کرده من برعکسم

اما ناگفته نمونه یکم بگذره دلش برام تنگ‌ میشه و دنبالم میگرده بچم الهی ک خدا بچه هامون رو برامون ببخشه و هرکی نداره دامنش سبز بشه .

دختر من با مامانم اینجوری وقتی پیش مامانم براش مهمه نیست من باشم یا نه تاز بام خدا حافظی میکنه

حسودیه چی اخ معلومه ک تورم دوس داره

خخخخخخ چقد تو منی
منم‌ی شوهرم میگم انگار تو زاییدیش

ما کاملن برعکسییییییییم💔😅😪

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱۵ ماهگی
سلام میخوام در مورد یه اشتباهی که یه سری مامانا میکنن و حتی قدیمی ها هم خیلی انجام میدادن.این که یواشکی بیرون برن بچه نبینه برن قائم بشن بچه بهونشون رو نگیره که پیش بقیه بند بشه و این نظرشون بود مادر باید یواشکی قائم بشه .خب من از اول بچگی مهراب همیشه بهش میگفتم مهراب من میرم دستشویی برمیگردم من میرم تو آشپزخونه غذای شمارو بزارم برمیگردم سعی هم می‌کردم زود بیام بیرون که بدونه من برگشتم و ناراحت نشه همینجوری برای انجام تک تک کارام بهش توضیح دادم که بدونه حتی مادر شوهرم یا مامانم میگفتن یواشکی برو بیرون بهونت رو نگیره میگفتم نه با هم خدافظی میکنیم و بهش میگم دارم میرم بیرون .چون الان دستشویی میرم شاید پشت در میشینه در میزنه ولی خب بازی هم میکنه تا من بیام بیرون ولی گریه و بی قراری نمیکنه مگر اینکه خوابش بیاد یا گشنه باشه.همیشه با بچتون حرف بزنید بزارید هرکاری میخواید بکنید رو بدونه تا کمتر اذیتتون کنه.یا من میگفتن بهم ببرش داخل دستشویی با خودت اینکار از نظر من اشتباهه که هرجایی میرم با خودم ببرمش.چون باید بدونه یه جاهایی نمیشه ببرمش و براش توضیح میدم و میگم که زودی میام یا حموم میخوام ببرمش میگم من میرم تو حموم بعد بابایی لباست رو در میاره و شما میای شلپ شلپ آب بازی کنی.شما نظراتتون رو بگید بدونم