سلام دوستان کسی هس بیمارستان صدوقی زایمان طبیعی کرده باشه؟
راضی بوده؟
شنیدم پرستاراش خیلی اذیت میکنن بعدم میبرن سزارین

کلا بیمارستان دولتیا بیچارت میکنن. انقدر حقیرت میکنن سرت داد میزنن که از خودت بدت میاد. من امین بودم و تا حد مرگم رفتم. دم زایمانم خونریزی کردم تو تغییر شیفاشون بود انقدر زنگ زدم جیغ زدم کسی نیومد به دادم برسه از رو تخت اومدم پایین تا وسط سالن خون میرخت و وحشتناک درد داشتم بعد یکیشون اومد انقدر سرم داد کشید که چه خبرته برو بخواب صدات در نیاد دیگه.
نیم ساعت بعد دکترم اومد بردنم اتاق زایمان بچه م دنیا اومد از بس خونریزی کرده بودم از حال رفتم سه تا کیسه خونم زدن. خونریزم خیلی زیاد بود تختم نیم ساعت یکبار با خون یکی میشد.
من برایه هزینش نبود رو حرف خواهرم که پرسنل امین بود رفتم اونجا خواهرمم اصلا موقع زایمانم نیومد. چون من بیمه دانا فرهنگیان داشتم هر بیمارستان خصوصی هم میرفتم رایگان بودم.‌
اگه امکانشو داری برو سینا یا سپاهان یا هر ببمارستان خصوصی دیگه که دکتر باشه

با توجه ب گفته دوستان نرو صدوقی
من عسگریه vip زایمان کردم راضی بودم
بنظرم عسگریه میلاد سینا مهرگان اینا بهترن واسه زایمان

من سزارین بودم اونجا.ولی اول بردنم بخش زایمان طبیعی.پرسنل بخش بشدت بداخلاق و بی درک بودن.خیلی اذیتم کردن

اصلا صدوقی نرو.بچه یکی از فامیلامون تو زایمان مرده بدنیا اوردن.
عسکریه خیلی بهتره

دکتر صادقی اونجا زایمان میکنه شنیدم کارش خیلی خوبه
کسی هست پیشش رفته باشه؟

طبیعی زایمان کردم ن طبیعی سزارین
اشتباه تایپی هستش

من اونجا طبیعی سزارین کردم
چون زایمان دوم بود و تجربه داشتم وقتی رفتم داخل محیطش برام عجیب بود چون همه بدون استثنا دراز کش ب پهلو بودن و درد میکشیدن
هیییییییچ ورزشی ب هیجکس نداده بودن ک روند زایمانش سریع انجام بشه.
اصلا هیچکاری نداشتن
بمن نمیدونم چ سرمی زدن ک اکسیژن خونم افت کرد ب مرز سکته افتادم ریختن سرم ماسک گذاشتن و سرمو برداشتنو انگشتم ازاون چیزا گذاشتن و یه سرم دیگ وصلم کردن تا کم کم نفسم بالااومد.
بچم اومدنی میگف خانم زور نزن دکترت هنو نیومده😑بعد ۴،۵ساعتا ن حالا همون لحظه
گفتم‌کو زور بزنم بچه ام داره بدنیا میاد.
خیررررر نبینن جوری عذابم دادن هروقت یادش میفتم گریم میگیره،در حالی ک من از لحظه ی اول بهشون گفتم ماما همراه میخوام،هی گفتن باشه و هیجکسو نداشتن بزارن بالا سرم.
دکترمم ک یه عنتر بدتراز اونا پاره پورم کرد،جفتم تیکه تیکه شده بود جوری میکشید بیرون انگار من جنازه ام انتظارم داشت جیغ نزنم
خیر نبینن فقط
بچم بخاطر جیغای اونموقع با کوچکترین صدا میترسه گریه میکنه.

زن عمو منم صدوقی طبیعی زایمان کرد خیلی اذیت شدی به زور امپول و قرص و.... زایمانش کردم دهنش رو سرویس کردم رسیدگی خوبی میگف نداشتن

من سزارین بودم و یه مشت پرستار وحشی ریختند اونجا اصن یادم میافته حالم بد میشه