تجربیات بیمارستان و ساک بیمارستان:
من بیمارستان خصوصی تو تهران بودم. حالا اینکه بقیه چطورن رو نمیدونم. ولی من برا خودم یه پیراهن برا برگشت بردم، شورت سرجی فیکس و یه بسته پوشک، چند تا شورت و سوتین شیردهی، مدارکم و بادوم و پسته و خرما و حوله. حوله لازمم شد چون من اولش زایمان طبیعی بودم و ماما منو میبرد تو وان میومدم خودمو خشک میکردم. شورت و روکش توالت فرنگی و زیر انداز و پوشک دائم از بیمارستان شارژ میشد و موقع ترخیصم دادن حتی اوردم. اونایی که خودم گرفتم بازم نکردم. پیراهنی که برا برگشت برده بودمم پوشیدم. حال کفش پوشیدن نداشتم همون دمپایی بیمارستان داده بود لک و لک اومدم. خود بیمارستان میان وعده میداد ولی اجیلا خیلی بهم جون داد. بعد عملم خودشون صبحش برام چایی عسل اوردن و یکم بعد کمپوت گلابی و بعدشم‌ نسکافه و هی تاکید میکردن اب و چای و نسکافه زیاد بخور. برای دسشویی رفتن بار اولم اومدن دنبالم و کمکم کردن. پاهام همه خونی بود و کمک کرد برام شست. دیگه اگه سوالی بود بگین پارت بعدی راجع به ساک بچه میگم💕

۲ پاسخ

کدوم بیمارستان بودی؟

عزیزم شورت یکبار مصرف خوب بود برات؟ من نمی‌دونم شورت معمولی ببرم یا یکبار مصرف بگیرم نمی‌دونم کدومش بهتره؟

سوال های مرتبط

مامان جوجه طلایی🐣🩵 مامان جوجه طلایی🐣🩵 ۳ ماهگی
پارت ۴
دیگه دوروز بعد زردیش ۵ شد و مرخص کردیم و تو خونه با شیر دادن زیاد و خنک نگه داشتنش زردیش رو کنترل کردم رو ۷ و ۸ موند و کم کم داره کمتر میشه
در ادامه ی زایمان بگم که بخیه های من جذبی بود و پانسمانم ضد آب بود و جای پانسمان هی میسوخت و حالت تاول شده بود .تو همون رفت و آمدم به بیمارستان نشون ماما دادم و گفت به چسب پانسمان حساسیت کردی و چسب رو جدا کرد و خداروشکر مشکل از بخیه هام نبود
کلا ۱۰ سانت بخیه خوردم دقیقا بالای بیکینی
اگه برگردم عقب بازم سزارین رو انتخاب می‌کنم ولی حتما به هر طریقی شده اصرار میکنم که از اول بیهوشم کنن
من با خودم همه چی برده بودم هم واسه بچه هم خودم ولی تقریبا ۸۰ درصد استفاده نشد چون بیمارستان همه چی بهم داده بود (زیر انداز یکبار مصرف /شورت سرجیفیکس/پد بزرگ /مسواک و خمیر دندان /شانه/دمپایی/حوله/پوشک بچه /دستمال مرطوب /پتو/لباس بچه/دستمال کاغذی/شامپو سر و بدن )
بازم بستگی به بیمارستانی که میرید داره
من از وسایل بچه فقط فلاسک و پوار بینیش به کارم اومد بقیه رو همونطور برگردوندم
مامان کوچولو پسر مامان کوچولو پسر ۲ ماهگی
مامان بیبی مامان بیبی ۱ ماهگی
پنجشنبه ۱ خرداد، ۳۷ هفته و صفر روز تو بیمارستان نیکان اقدسیه سزارین شدم، برای اونایی که مثل خودم قبل زایمان سوال داشتن راجع به بیمارستان و هزینه هاش اینجا مینویسم
هزینه سزارین تو بیمارستان نیکان اقدسیه ۴۵ میلیون بود، ۴.۵ ساعت بچه م رفت ان آی سیو ۹ میلیون شد، اتاق خصوصی خالی نداشتن که اونم هزینه ش ۷.۸ تومن بیشتر میشد، مامای همراه هم که تا اتاق عمل باهات میومد تو و تا سه ساعت بعد عمل هم حواسش بهت بود هزینه ش یکونیم بود، من دیزاین و فیلمبرداری رو انتخاب نکردم ولی این قابلیتم داشت، هرچند تو اتاق عمومیاش جایی برای دیزاین نبود.
از نظر سزارین من بی حسی بودم و اونجوری که از آمپولش میگفتن و میترسیدم ترس نداشت و دردش کم بود، تو ریکاوری ۴، ۵بار ماساژ شکمی دادن که اخراش یکم درد داشت که اونم قابل تحمل بود، اولین راه رفتنش یکم درد داشت
از نظر وسیله چی ببریم هم همه چی خودشون دادن، پوشک برای مادر و شورت و زیرانداز مادر و شیاف و پمپ درد و دمپایی و لباساهم که برای خودت میشد، برای بچه هم همینطور لباس و پوشک و خشک کن با خودشون بود، خودشون تعویض میکردن بچه رو، شیردهی هم که اموزششو میدادن. فقط کمپوت و ابمیوه وخوراکیایی که برده بودم استفاده شد.
از نظر رسیدگی هم خوب بودن من راضی بودم.
بیمه تکمیلی هم من بیمه البرز داشتم و اولش که ۴۵ تومن پرداخت کردیم، ۹تومنم هزینه ان ای سیو دادیم، بعد از ترخیص بیمارستان ۲۷ تومن هزینه رو عودت داد بهمون. یعنی درکل هزینه بیمارستان ۲۷ شد واسه ما، ۲۰ هم دستمزد دکترم بود که جداگانه پرداخت کرده بودم
مامان 🩵🩶💙محمدرضا مامان 🩵🩶💙محمدرضا ۳ ماهگی
خوب بالاخره منم نی نی مو به دنیا آوردم ، روز چهارشنبه دکتر وقت سزارین داده بود ، ساعت ۵/۳۰ صبح گفته بود بیمارستان باشم، شام مو ساعت ۱۰ شب برنج و چرخکرده خوردم ، صبح ساعت ۵ یه لیوان چای شیرین با عسل خوردم(توصیه دکتر) ، بعد نماز صبح رفتیم دنبال خواهر شوهرم و رفتیم بیمارستان ، تریاژ مامایی ، اونجا ضربان نی نی رو چک کردن ، کارای بستری مو انجام دادن، بعد رفتیم پذیرش و اتاقمو مشخص کردن و گفتن علی الحساب ۱۵ میلیون واریز کنید.
بعد رفتیم بالا یه ساک لوازم دادن، توش دمپایی ، مسواک ، خمیر دندان ، ژیلت ، بلوز و شلوار یکبار مصرف(برای عمل) ، یه تاپ یقه هفتی که بعدا میگم کاربردش چی بود، یه کلاه همرنگش برای محمدرضا، یه لباس آشغال برای بعد عمل ، یه حوله برای تمیز کردن محمدرضا تو اتاق عمل، و یه ظرف غذا برای محمدرضا(یه لیوان کوچولو بود برای دوشیدن شیر) دادن ، بعد اون تاپ رو پوشیدم و از روش لباسهای یکبار مصرف رو پوشیدم، ساعت ۷ صبح مامانم و خواهرم هم اومدن بیمارستان ، تو اتاق یه ان اس تی هم گرفتن. بعد پرستار اومد فشارمو چک کرد ، آنژیوکت وصل کرد ، اینم بگم که کلا بار اولم بود بیمارستان بستری میشدم و حتی سرم هم برا دفعه اول بود که میزدم😁